در
کتابخانه
بازدید : 880440تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Collapse <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
Expand پرورش جسم و پرورش استعداد عقلانی پرورش جسم و پرورش استعداد عقلانی
Expand تاریخچه «تعقل از نظر مسلمین» تاریخچه «تعقل از نظر مسلمین»
Collapse عوامل تربیت (1) : تقویت اراده- عبادت عوامل تربیت (1) : تقویت اراده- عبادت
Expand عوامل تربیت (2) : محبت، تقویت حس حقیقت جویی، مراقبه و محاسبه عوامل تربیت (2) : محبت، تقویت حس حقیقت جویی، مراقبه و محاسبه
Expand عوامل تربیت (3) : تفكر، محبت اولیاء، ازدواج، جهادعوامل تربیت (3) : تفكر، محبت اولیاء، ازدواج، جهاد
Expand عوامل تربیت (4) : كارعوامل تربیت (4) : كار
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ما یك مردم مفرط یا مفرّطی هستیم؛ یعنی به هر دنده كه افتادیم، دیگر همه چیز را فراموش می كنیم. آیات كریمه آخر سوره انّا فتحنا می فرماید:
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللّهِ وَ اَلَّذِینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی اَلْكُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اَللّهِ وَ رِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ اَلسُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِی اَلتَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی اَلْإِنْجِیلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ یُعْجِبُ اَلزُّرّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ اَلْكُفّارَ [1].
آیه عجیبی است. می فرماید حضرت محمد صلی الله علیه وآله پیامبر خداست، و آنان كه با او هستند (نه پیغمبر تنها؛ پیغمبر و آن اصحاب تربیت شده اش. اول صفتی كه ذكر می كند، قدرت و نیرویشان در مقابل دشمن است) اَشِدّاءُ عَلَی الْكُفّارِ در مقابل كافران و معاندان، سخت، محكم و باصلابت هستند. رُحَماءُ بَیْنَهُمْ در میان خودشان مهربانان، پرعاطفه ها و پرمحبت ها می باشند. این دو قسمت مربوط به جنبه منفی و مثبت در برخوردها و روابط اجتماعی با دشمن و دوست است. البته ملاك دوست و دشمن، دوست و دشمن شخصی نیست، دوست و دشمن مسلكی و انسانی است. بعد فورا می آید دنبال عبادت. اگر فقط همین را گفته بود، آنوقت می شد مثل مكتبهای اجتماعی امروز. ولی فورا می آید دنبال «وَ الْمُسْتَغْفِرینَ بِالاَْسْحارِ» : تَریهُمْ رُكَّعا سُجَّدا.

همین اَشِدّاءُ عَلَی الْكُفّارِ، همینها كه در میدان جنگ آنچنان شیرهای باصلابت هستند و در میدان اخلاق اینقدر مهربان می باشند، در خلوت عبادت، راكع، ساجد و نیایشگرند و از خدا فضل و رحمت می خواهند. در چهره های اینها آثار سجده را می بینی. از خدا فضل و رضا و خشنودی می خواهند، از همانرِضْوانٌ مِنَ اَللّهِ أَكْبَرُكه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 904
اندكی از آن از همه بهشتها بالاتر است. دومرتبه می آید سراغ نقش اجتماعی شان:

مَثَلشان در تورات آن بوده است و در انجیل مَثَل یك كشت است كه ابتدا كه از زمین سر می زند یك برگ نازكی است ولی كم كم رشد می كند، سرپای خودش می ایستد و به جایی می رسد كه تمام كشاورزها از رشد فوق العاده این گیاه تعجب می كنند. رشد جامعه اسلامی را دارد بیان می كند.
قرآن همه جانبه حرف می زند. یك وقتی بود كه جامعه ما دچار یك بیماری بود و آن این كه اسلام را فقط در عبادت می دانستند، آنهم چه عبادتهایی! ملاك مسلمانی، زیاد مسجد رفتن و زیاد دعا خواندن بود. این، به صورت یك بیماری درآمده بود. ولی كم كم علامت یك بیماری دیگری در میان ما پیدا می شود. عده ای كه توجه به جنبه های اجتماعی اسلام پیدا كرده اند، كم كم می خواهند جنبه های معنوی اسلام را ندیده بگیرند. این هم بیماری است. اگر جامعه ما به این دنده بیفتد و آن جنبه را فراموش كند، باز یك جامعه منحرفی است در همان حد كه جامعه گذشته ما منحرف بوده. جامعه ای كه پیغمبر درست كرد [جامعه معتدل بود. ] شما وقتی تاریخ را مطالعه می كنید، می بینید اینها در دنیا نظیر ندارد: همینهایی كه می آمدند در جنگ با ایران و روم شركت می كردند، قائِمُ اللَّیْلِ وَ صائِمُ النَّهارِ و در عین حال ضارِبٌ بِالسَّیْفِ بودند. شب تا صبح ایستاده بود خدا را پرستش می كرد، در راز و نیاز بود، و روز روزه می گرفت، و در حالی كه شبْ بی خوابِ عبادت بود و روز روزه داشت، آنچنان در میدان جنگ می جنگید كه هیچ كس در مقابلش توانایی نداشت. اگر فقط شبها عبادت می كرد و روزها روزه می گرفت ولی از گوشه مسجد بیرون نمی آمد، او مسلمان نبود. و اگر فقط در میدان جنگ شمشیرش خوب كار می كرد و خبر دیگری نبود، او یك آدمی بود كه دنبال طمعش می رفت مثل همه كشورگشایان دیگر كه دنبال طمعشان می روند. ارزشش به جامعیتش است. و ما نباید این جامعیت اسلام را هرگز فراموش كنیم كه اسلام نیز مثل هر مركّب دیگری وقتی كه اجزایش تعادلش را از دست داد، از بین می رود. شما در تركیب بدن انسان كه انواع نیازها (مثلاً نیاز به ویتامینها) دارد، می بینید وقتی یكی از آنها كم یا زیاد می شود سلامت از بین می رود.
پس، از جمله چیزهایی كه واقعا ما باید به آن توجه داشته باشیم كه در درجه اول در خودمان و در فرزندانمان پرورش بدهیم، حس پرستش و عبادت به همان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 905
معنای واقعی آن است. چهارتا خم و راست شدن به صورت نماز كه انسان خودش هم نمی فهمد چه می كند، و اصلاً نفهمد كه حال یعنی چه، مناجات یعنی چه، راز و نیاز یعنی چه، منقطع شدن به حق یعنی چه، و اینكه «لحظاتی بر انسان بگذرد كه در آن لحظات اصلاً انسان چیزی از غیر خدا به یادش نیاید» یعنی چه، این عبادت نیست. و نیز انسان فقط دهانش را یك ماه رمضان هر روز از صبح تا غروب ببندد، این عبادت نیست. پس قطعا این حس باید در ما پرورش پیدا كند تا یكی از اركان تربیت اسلامی در ما پیدا بشود.

[1] - . فتح/29
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است