سخن راجع به نوعی توجه به نفس و یا تذكر نفس و به تعبیر دیگر معرفه النّفس و به
عبارت دیگر توجه به ذات خود بود كه از همان جا فصل اوّلی اخلاق را الهام
گرفته اند. آن بحث به پایان رسید. دو اصل دیگر را كه آنها هم جزء مبانی اخلاقی و
تربیتی اسلام شمرده می شود، ذكر می كنیم و به این بحث به طور كلی پایان می دهیم.
یكی از آنها مسئله وجدان عمومی است. در جلسات پیش گفته شد كه شك ندارد
كه اسلام در اصول تربیتی و اخلاقی خود با نوعی خودی كه خود شخصی و فردی و
نفسانی باشد مبارزه می كند. خودخواهی به مفهوم [خواستن ] خود فردی كه مستلزم
نفی افراد دیگر است، همان چیزی است كه از نظر منطق اسلام و اغلب منطقهای
اخلاقی دیگر امری است مذموم و باید نفی شود. مفهوم خودخواهی و خودپرستی
در اصطلاح امروز ما هم هست، مثلاً می گوییم كه فلان كس آدم خودپرستی است یا
خودخواه است؛ و گفتیم كه این «خود» غیر از آن خود انسانی و ملكوتی هر شخص
است، بلكه به اصطلاح خود طبیعی و خود مُلكی انسان است.