بحث راجع به این مطلب بود كه «تربیت» - همان طور كه مفهوم این لغت دلالت
می كند- پرورش دادن استعدادهای انسانی است كه البته شامل پرورش جسم نیز
می شود. و اینچنین گفتیم كه «تربیت» ساختن نیست آن طور كه مثلاً خانه ای را
می سازند كه اجزاء و اشیائی را با هم تركیب می كنند و نظمی میانشان برقرار
می سازند، بلكه از نوع پرورش یك موجود زنده یعنی فراهم كردن زمینه رشد
استعدادی كه در موجود زنده هست می باشد آنچنان كه گلها و درختها را رشد و
پرورش می دهند، كه البته در پرورش انسان مسائل بیشتری وجود دارد. مثلاً شاید
در گلها و درختها نشود یك استعداد را پرورش داد و استعداد دیگری را راكد
گذاشت، ولی در انسان این جهت ممكن است كه یك استعداد از استعدادهای انسان
پرورش یابد و استعدادهای دیگر پرورش نیابد و این خود منشأ عدم تعادل در
انسان بشود، و بنابراین ضرورت دارد كه در پرورش انسان تعادلی میان همه
استعدادهای طبیعی باشد كه فعلاً این بحث مطرح نیست.
گفته شد كه تربیت، ساختن و از نوع صنعت نیست، صرف پرورش است.
ممكن است كسی چنین بگوید كه قسمتی از تربیت، پرورش است و قسمت دیگر
ساختن، و یا لااقل بگوید اینجا دو نظریه است: [نظریه علمای قدیم و نظریه علمای
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 729
جدید غرب. ]