غالباً مردم در تشخیص مقصد اشتباه نمی كنند، چیزی كه هست
در مقام تسلیم به راه آن مقصد با یكدیگر اختلاف دارند. بعضی از
مردم مثل این است كه هنوز نتوانسته اند بفهمند كه در این جهان هر
كاری راهی و دری و دروازه ای دارد و باید تسلیم به آن راه شد.
مقصد را می خواهد ولی می خواهد به طور «طفره» به مقصد برسد، به
مسافت و زمان و طی طریق معتقد نیست و لهذا مردمی كم حوصله و
مفت خواه می باشند. سخن امیرالمؤمنین علیه السلام نیز كه می فرماید:
«
لاتكن ممن یرجو الاخرة بغیر عمل» ناظر به همین است كه آخرت راه و
دروازه ای دارد كه عمل است. به هر حال به حكم «
و أتوا البیوت من
ابوابها» هر چیزی راهی دارد، از ثروت و محبوبیت و علم و تقوا و هنر
و صنعت و ترقیات قومی و اجتماعی و غیر اینها. اگر دین توأم با علم
نباشد، مردم مقصد را بدون تسلیم به راه آن مقصد می جویند. و شاید
فكر اینكه از خدا می خواهیم بدون تعمقِ اینكه خداوند محیط بر همه
چیز است و در عرض اسباب نیست كه فكر خدا الغاء اسباب باشد
بلكه فكر خدا را منافی با اسباب دانستن شرك است، مردم را از توجه
و تسلیم به راه هر مقصد دور می سازد.