بر احوالم ببارای ابر اشك از آسمان امشب
كه من با دست خود كردم گُلم در گِل نهان امشب
مكن ای دیده منعم گر به جای اشك خون بارم
كه می گریم من از هجران زهرای جوان امشب
نشینم تا سحرگه بر سر قبرت به سوز دل
چو بلبل از فراقت سر كنم آه و فغان امشب
گرفتم آنكه برخیزم به سوی خانه برگردم
چه گویم گر ز من خواهند مادر كودكان امشب
زمین با پیكر رنجیده ی زهرا مدارا كن
كه این پهلوشكسته برتو باشد میهمان امشب
[1]در
صحیح بخاری، جلد 3، صفحه ی 82 حدیثی هست درباره ی محبت
رسول خدا [به ] حضرت زهرا ولی تا اندازه ای مجمل است، باید به
شروح
بخاریمراجعه شود.
[1] [ابیات فوق دستخط استاد نیست. ]