در
کتابخانه
بازدید : 37349تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
برای اینكه من وقت شما را زیاد نگیرم، قسمتی از اینها را به طور اختصار برایتان نقل می كنم كه شما بشنوید و تعجب كنید كه ما چرا این جور هستیم؟ ! یكی از چیزهایی كه در اینجا هست و برای خود من هم خیلی جالب بود این است: معمول ما این است كه وقتی خانه مان را عوض می كنیم و می خواهیم به خانه ی جدید برویم یك گوسفند می كشیم. یا اگر چشمه ای جاری می كنیم، كار نوی می كنیم، یك گوسفند می كشیم. وسائل، جلد دوم، صفحه ی 198 از معانی الاخبار صدوق نقل می كند كه پیغمبر اكرم نَهی عَنْ ذَبائِحِ الْجِنِّ پیغمبر از ذبایح جن نهی كرد. معلوم می شود اسم اینها در قدیم ذبیحة الجن بوده است. بعد فرمود: وَ هُوَ أنْ یَشْتَرِیَ الرَّجُلُ الدّارَ أَوْ یَسْتَخْرِجَ الْعَیْنَ وَ ما اَشْبَهَ ذلِكَ یعنی كسی خانه ای می خرد یا چشمه ای را استخراج و جاری می كند یا كاری مثل اینها می كند فَیُذْبَحُ لَهُ ذَبیحَةٌ لِلطِّیَرَةِ بعد گوسفندی را می كشند برای اینكه جلو چشم مردم را بگیرند مَخافَةَ إنْ لَمْ یَفْعَلْ أَنْ یُصیبَهُ شَیْ ءٌ مِنَ الْجِنِّ اگر این كار را نكنند جنها به او آسیب می رسانند. (ما می گوییم چشم زخم، معلوم می شود عربهای جاهلیت می گفتند جن می آید این كار را می كند. )فَاَبْطَلَ ذلِكَ النَّبِیُّ وَ نَهی عَنْهُ پیغمبر اكرم این سنت رایج جاهلیت را- كه دومرتبه در میان ما رایج شده است- باطل كرد. این كتاب وسائل از كتب معتبر حدیث ما، این هم مدركش كه عرض كردم.
ما چند روایت داریم كه مربوط به زمان حضرت هادی است چون عصر ایشان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 409
بیشتر عصری بوده است كه نجوم احكامی آمده است و این حرفها را سؤال می كرده اند. احمد دقّاق بغدادی گفت: «كَتَبْتُ اَلی اَبِی الْحَسَنِ الثّانی أسْئَلُهُ عَنِ الْخُروجِ یَوْمَ الْاَرْبَعاءِ لایَدورُ» از امام هادی از چهارشنبه ی آخر ماه [1] سؤال كردم.

فَكَتَبَ: مَنْ خَرَجَ یَوْمَ الْاَرْبَعاءِ لایَدورُ خِلافاً عَلی اَهْلِ الطِّیَرَةِ وُقِیَ مِنْ كُلِّ افَةٍ وَ عوفِیَ مِنْ كُلِّ عاهَةٍ. فرمود هركسی كه به رغم مردمی كه این جور فكر می كنند و فال بد می زنند مخصوصاً روز چهارشنبه ی آخر ماه (یا آخر سال) بیرون برود یعنی به خدا توكل كند، خداوند در ازای این توكل و این مخالفت با اهل تطیّر، او را از هر آفت و بیماریی حفظ می كند.
پیغمبر اكرم فرمود: كَفّارَةُ الطِّیَرَةِ التَّوَكُّلُ كفاره ی طیَره توكل است. اینكه كلمه ی «كفاره» به كار رفته است یعنی طیره گناه است؛ اگر می خواهید این گناه از بین برود توكل بكنید، اثر این گناه از میان می رود.
همچنین پیغمبر اكرم وقتی كه می خواست به مسافرت برود می فرمود:
اَللّهُمُّ لا طَیْرَ اِلّا طَیْرُكَ وَ لا خَیْرَ اِلّا خَیْرُكَ وَ لا اِلهَ غَیْرُكَ. اَللّهُمَّ لایَأْتی بِالْحَسَناتِ اِلّا اَنْتَ وَ لایَذْهَبُ بِالسَّیِّئاتِ اِلّا اَنْتَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللّهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ.
اینها چیزهایی است كه باید در كتیبه های بسیار بزرگ با آب طلا بنویسند؛ ببینید روح توحید و روشن بینی و واقع بینی چقدر در آن موج می زند: خدایا طیر و فال بدی نیست مگر آنچه از ناحیه ی تو بیاید (یعنی آنچه كه تو به عنوان مجازات اعمال به ما می دهی) و خیری نیست مگر خیری كه از ناحیه ی تو بیاید، معبودی جز تو نیست (اشاره به این است كه اینها بوی شرك و بت پرستی می دهد) . خدایا حسنات را جز
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 410
تو نمی دهد و سیئات هم جز از ناحیه ی [تو دفع نمی شود؛ ] [2] مخزن تو هستی، من اگر حسنات را می خواهم از تو می خواهم، و اگر دفع سیئات را می خواهم از تو می خواهم.
در این زمینه روایت زیاد داریم. یك روایت دیگر را نقل می كنم.
در تحف العقول نقل می كند كه مردی به نام حسن بن مسعود گفت: «دَخَلْتُ عَلی اَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ قَدْ نُكِبَتْ اِصْبَعی» من بر امام هادی علیه السلام وارد شدم در حالی كه انگشتم زخم و مجروح شده بود، یعنی آفت دیده بود. «وَ تَلَقّانی راكِبٌ وَ صَدَمَ كِتْفی» بین راه، در حالی كه ناراحتی انگشتم را می كشیدم یك سواره ای به من تنه زد به طوری كه كتف من مجروح شد «وَ دَخَلْتُ فی زَحْمةٍ» با هزار زحمت داخل شدم. فَخَرَّقوا عَلَیَّ بَعضَ ثِیابی (روز ازدحام بوده است) وقتی وارد شدم جمعیت خیلی زیاد بود، قسمتهایی از لباس من هم پاره شد. به این حال من بر امام هادی علیه السلام وارد شدم. تا وارد شدم گفتم: كَفانِیَ اللّهُ شَرَّكَ مِنْ یَوْمٍ چه روز شومی بودی تو امروز! ببین انگشت من این جور شد، شانه ی من این طور شد و لباسم چنین شد؛ امروز برای من چه روز بد یمنی بود! فَما اَشْاَمَكَ! ای روز چه روز بدی بودی تو! فَقالَ لی اَبُوالْحَسَنِ: یا حَسَنُ! هذا وَ اَنْتَ تَغْشانا؟ ! حسن بن مسعود! تو از این طرف این حرف را می زنی از آن طرف به خانه ی ما می آیی؟ ! ببینید تعبیر چقدر رسا و عالی است! تو به خانه ی ما می آیی و چنین حرفی را می زنی؟ ! مثل اینكه در خانه ی امام بیاید و مثلاً- العیاذ باللّه- علی بن ابی طالب را سبّ كند یا انكار نبوت پیغمبر و یا انكار توحید را بكند. تَرْمی بِذَنْبِكَ مَنْ لا ذَنْبَ لَهُ گناه خودت را به گردن آن كسی می گذاری كه گناهی ندارد؟ ! به گردن روز و یوم می گذاری؟ ! (عرض كردم دفاع از سیزده و دفاع از روز؛ ببینید این جور دفاع می كنند. ) قال الْحَسَنُ: فَاَثابَ اِلَیَّ عَقْلی.

حسن بن مسعود گفت: با این حرف امام، مثل اینكه عقل من قبلاً از سرم پریده بود باز آمد. وَ تَبَیَّنْتُ خَطَأی فهمیدم اشتباه كرده ام. فَقُلْتُ: مَوْلایَ اَسْتَغْفِرُ اللّهَ. آقایم! من از این گناهی كه مرتكب شدم استغفار می كنم. فَقالَ: یا حَسَنُ! ما ذَنْبُ الْاَیّامِ حَتّی صِرْتُمْ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 411
تَتَشَأَّمونَ بِها اِذا جوزیتُمْ بِاَعْمالِكُمْ فیها. حسن! پس از آنكه شما می بینید بشر جز نتیجه ی اعمال خودش نیست پس گناه ایام و روزها چیست؟ ! دوشنبه و چهارشنبه چه گناهی دارد؟ ! 13 و 15 چه گناهی دارد؟ این شعر كه:
هفت روز نحس باشد در مهیب
زان حذر كن تا نیابی هیچ رنج
سه و پنج و سیزده با شانزده
بیست و یك با بیست و چهار و بیست و پنج
یعنی چه؟ ! فَما ذَنْبُ الْاَیّام؟ ! قالَ الْحَسَنُ: اَنَا اَسْتَغْفِرُ اللّهَ اَبَداً وَ هِیَ تَوْبَتی آقاجان! استغفار می كنم و توبه ی من همین باشد كه در حضور شما توبه كردم. قالَ: وَاللّهِ مایَنْفَعُكُمْ وَلكِنَّ اللّهَ یُعاقِبُكُمْ بِذَمِّها عَلی ما لا ذَمَّ عَلَیْها فیهِ به خدا قسم كه این حرفها كه ایام را گنهكار بدانید و برای آنها شئامت و نحوست قائل شوید، نه تنها فایده ای به حالتان ندارد، بلكه خداوند شما را معاقب خواهد كرد، خدا علیه شما اعلام جرم خواهد كرد كه چرا مخلوق بی گناه مرا مجرم دانستید؟ من این روزگار را بی گناه دانستم. ای كسی كه می گویی «فلك كج رفتار» تو گنهكاری، بنده ی بی گناه خدا را مجرم می دانی. ای كسی كه می گویی «چرخ كج مدار» روی این منطق، تو آدم گنهكاری هستی؛ خدا در قیامت می آید از تو سؤال می كند، می گوید بگو این موجوداتی كه در مدارهای خودشان حركت می كردند كدام یك از آنها از مسیر خودشان منحرف شدند كه انحراف آنها از مسیرشان سبب نكبت و بدبختی تو شد؟ ! أَ ماعَلِمْتَ یا حَسَنُ؟ [آیا دانستی حسن؟ ] اصل كلی: بشر باید بداند كه خدا پاداش و كیفر را روی یك حساب معین می دهد؛ بر حساب اعمال و افكار و عقاید بشر می دهد، بر اثر اخلاق نیك یا بد بشر می دهد. بنابراین انسان نباید در این زمینه ها كوچكترین فكری یا خیالی به خودش راه بدهد. باز هم روایاتی در این زمینه داریم كه دیگر من عرایض خودم را در همین جا خاتمه می دهم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 412
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 413

[1] . یا آخر سال. «لایدور» یعنی چهارشنبه ای كه بر نمی گردد. الآن بر من مجهول است كه چهارشنبه ی آخرماه است یا آخر سال. اگر چهارشنبه ی آخر سال بگیریم و سال را سال شمسی بگیریم برای ما ایرانیها خیلی عجیب است. واقعاً عجیب است: چهارشنبه ی آخر سال شمسی كه می شود حتی در محیطهای عالی فرهنگی ما آتش روشن می كنند، از روی آتش می پرند، می گویند: «سرخی تو از من، زردی من از تو» . من نمی دانم ما چقدر می خواهیم اصرار روی حماقتهای خودمان داشته باشیم؟ !
[2] . [افتادگی از نوار است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است