در قرآن كریم صلوة و زكوة یعنی عبادت بدنی و مالی معمولاً توأم
ذكر شده، زیرا عبودیت اگر از روی محض ایمان باشد ایندو توأم اند.
بعضی به حكم حسِ میل به خود زحمت دادن مقرون به طمع، عبادت
بدنی می كنند نه مالی و بعضی به حكم میل به خرّاجی انفاقات می كنند
نه عبادت بدنی. هر دو لازم است.
با اینكه عبادات بدنی صرفاً جنبه ی عبادت دارد و در عبادات انفراد و
خلوت اقرب به خلوص است معذلك دستور جماعت در اسلام داده
شده، چون تعبدی است. اگر دستور جماعت نرسیده بود ما راهی برای
جواز و مشروعیت آن نداشتیم. اما عبادت مالی گذشته از آیه ی
«تَعاوَنوا
عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی » دلیلی بر جواز انجام آن به جماعت لازم نداریم، بلكه
دلایل و مقدمات كافی داریم كه مقصود و هدف اسلام در این امر جز با
جماعت یعنی تشكیل صندوق و تقسیم كار و منع از سؤال و منع از پول
دادن مستقیم به دست سائل صورت نمی گیرد. هیچ كس نمی تواند
شخصاً از احوال همه ی محتاجان و كارهای مورد احتیاج و لزوم و
ضرورتهای نو و حاجتهای فردی فوری مطلع شود و نه محتاج واقعی
می تواند صاحب خیر را بشناسد. صاحبان خیر و هم محتاجان هر دو
باید وسیله را بشناسند. این وسیله گذشته از رسیدگی به حال یتیمان و
بیوه زنان و بیماران واقعی و خاك نشینان، به كارهای فرهنگی و
بهداشتی و اجتماعی رسیدگی می كند