.
عبادت و
كشف خود
انسانی:
14. رابطه عبادت و انسانیت و شناختن خود برتر و فوق حیوانی.
حیوان یك خود بیشتر ندارد، آن خود و آن من همان است كه وابسته به
شكم و خورد و خوراك است، ولی انسان خودی دیگر دارد غیر این
خود كه همه شرافتها و قداستهایش وابسته به این خود است. عبادت
برای عبور از خود حیوانی به خود انسانی است.
عبادت:
به عبارت دیگر عبادت از قبیل نماز و روزه برای بازیافتن خود
انسانی است. عبادت مظهر بی نیازی خود انسانی است از مادیات
زندگی، مظهر احراز استقلال است، به قول آقای بازرگان (در ذره بی انتها) :
جلد یك . ج1، ص: 350
«دهن كجی به طبیعت است» و باز به قول آن كتاب:
«لازمه تسلط بر هر چیز در مرحله اول و مقدمتاً خروج از اسارت و از
محكومیت آن است. گاندی برای رهبری آزادی هندوستان و
پاره كردن بندهای استعمار انگلستان روزه گرفتن های مكرر و ممتد،
اكتفا كردن به یك پیاله شیر بز، به كار انداختن چرخ ریسندگی دستی و
پوشیدن پارچه های كرباسی وطنی را پیشه گرفت. » .
مسلمانان صدر اسلام به خاطر همین آزادی از اسارت طبیعت بر
روم و ایران غلبه كردند. آن غلبه غلبه قومی آزاد از طبیعت و مجهز به
ایمان و ایدئولوژی نیرومند بود بر اقوامی خیلی قویتر ولی اسیر طبیعت
و مادیات و فاقد ایمان و ایدئولوژی، و همانها پس از اینكه بیماری
محكومیت طبیعت و اعتیاد به عیاشی و خوشگذرانی پیدا كردند
ضعیف و زبون گشتند.
كان رسول اللّه صلی الله علیه و آله خفیف المؤونة. .
نقشه استعمار برای زبون و ضعیف نگه داشتن ملتهای زیرزنجیر این
است كه تا می تواند آنها را اسیر طبیعت و عادت و شكم و دامن قرار
دهد و عجیب این است كه این اسارتها را به نام آزادی تبلیغ می كند.
نقشه ی استعمار
برای اسارت
مردم استعمار
زده، اسارت هر
چه بیشتر آنها
نسبت به طبیعت
است و این
اسارت به نام
آزادی تبلیغ
می شود:
مجلاتی از قبیل زن روز، جوانان، اطلاعات هفتگی و اخیراً مجله «این
هفته» كه روز به روز در افزایش اند و از بركت برنامه ی امریكایی
فاسدكردن انسانها روز به روز بر رونقشان افزوده می شود، برنامه خود
را به نام آزادی تبلیغ می كنند، درست مانند كسی كه زنجیری به دست
گرفته و دیگری را به نام آزادی به زنجیر می كشد. امان از نفاق عصر
جدید! اگر می بینید با روزه گرفتن این ملتها مبارزه می شود، تا حد
امكان كوشش می شود جوانها روزه نگیرند برای این است كه روزه
گرفتن خود پاره كردن یك بند و زنجیر از زنجیرهای طبیعت است و
آزادی از طبیعت به دنبال خود آزادی از اسارت اجتماعی استعماری را
می آورد. آنها باید در اسارت شكم و دامن و حیوانیت خود بمانند. اینها
باید سرگرم مینی ژوپ باشند تا خاطر مبارك سرمایه داران آن طرف
جلد یك . ج1، ص: 351
اقیانوسها آسوده بماند. هیچ مخدّری به اندازه برخی از مجلات ما اثر
تخدیری ندارد.
جمله ای بسیار عالی دارد علی علیه السلام در خطبه 239 (آخرین
خطبه) :
واللّه مستأدیكم شكره 1، و مورثكم أمره 2، و ممهلكم فی مضمار ممدود3،
لتتنازعوا سبقه 4، فشدوا عقد المآزر5، و اطووا فضول الخواصر6،
لاتجتمع عزیمة و ولیمة7
، ما أنقض النوم لعزائم الیوم 8، و أمحی الظلم
لتذاكیر الهمم 9، و صلّی اللّه علی سیدنا محمد النبی الامی و علی اله
مصابیح الدجی و العروة الوثقی و سلم تسلیماً كثیراً. .
جمله اول مولی تحریك حس انسانی، توجه دادن به نعمتهای الهی
و وظیفه و رسالتی [است ] كه بشر خودبه خود گردن گیرش می شود.
جمله دوم اشاره است به اینكه:
اَنَّ الْأرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحونَ. .
جمله سوم محدود بودن فرصت را ذكر می كند و اینكه میدان میدان
مسابقه است و فرصت اندك.
جمله چهارم می گوید مهلت برای مسابقه است و زندگی تا حدی
تنازع است.
جمله پنجم می گوید تصمیم بگیرید، كمرها را محكم ببندید، مصمم
و جدی و بااراده باشید.
جمله ششم بنا به تفسیر ابن ابی الحدید می گوید: كم بخورید، قسمتی
از شكم را همیشه خالی نگه دارید.
جمله هفتم توضیح و تعلیل جمله ششم است كه تصمیم و
لذت پرستی با هم جمع نمی شوند، خوشگذرانی و شكم پرستی و بنده ی
شكم بودن با مرد جدی بودن، زندگی و هدفهای زندگی را جدی گرفتن
درست درنمی آید. به قول سعدی:
جلد یك . ج1، ص: 352
شكم بند دست است و زنجیر پای
شكم بنده كمتر پرستد خدای
غربیها این نكته را كه شكم بند دست است و زنجیر پای، خوب
تشخیص داده اند و عجب این است كه این زنجیرها را با نام «آزادی از
اسارت» به ما تحمیل می كنند، رسوایی لُختی را برای اسارت روح ما
به وجود می آورند و نامش را آزادی می گذارند.
جمله هشتم راحت طلبی، خواب راحت شب و بعدازظهر را با مرد
جدی بودن، استقامت در تصمیم منافی می شناسد. می خواهد بگوید آن
كه عاشق یك هدف است خواب آرام ندارد. خواب آرام همان و
متلاشی شدن تصمیمات همان. این گونه اشخاص با حائل شدن پرده
سیاه شب تمام همتهای خود را فراموش می كنند.
جمله نهم به طوركلی اغتنام وقت را توصیه می كند و اینكه
«فی التسویف و التأخیر آفات» و اینكه هر خون كه یك شب بگذرد
پامال است.
عبادتها و
ریاضتها:
این جمله ها را علی در مقام ترغیب مردم به جهاد و مبارزه می گفت،
و از اینجا به فایده و ارزش ریاضتهای عبادتی از قبیل روزه پی می بریم
و می فهمیم كه روزه برای انسان سازی است، برای این است كه ما از
خود حیوانی كه لازمه اش محكومیت و اسارت است خارج شویم و
خود انسانی پیدا كنیم. می گویند چریكهای الجزایر و همچنین
ویت كنگ ها قادر بوده و هستند كه روزها با یك مشت خرما و یا یك
مشت برنج در لابلای سنگلاخها و كوهها زندگی كنند.
هدف تكامل:
در (ذره بی انتها) صفحه 3 می گوید:
«اصلاً اساس و هدف تكامل به طوری كه علمای طبیعی گفته اند
خروج تدریجی موجود از اسارت طبیعت و از قیدهای زندگی و كسب
آزادی و تسلط در برابر شرایط خارجی است.
عبادت و روزه:
بنابراین اسلام با واجب
كردن روزه خواهان تكامل ما بوده و هست و نوشته شدن روزه بر ما
همان طور كه بر پیشینیان نوشته شده بوده است، چیزی جز سرنوشت
جلد یك . ج1، ص: 353
ازلی یعنی استقلال و تكامل نیست. نمونه و نظایر از جهت واداشتن
شخص بر سلطه بر طبیعت یا مخالفت با سلطه طبیعت بر شخص: انفاق
مال، اعراض از ربا، احسان و صدقه، و از همه بالاتر اقدام به جهاد. . .
یكی از نتایج و شاید اهم آنها و مقصد روزه، تقویت اراده شخص در
جهت حق و تسلط بر نفس یعنی تقوا باشد. »