در
کتابخانه
بازدید : 869142تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
فهرست
Collapse حرف الفحرف الف
اختلاف
اختلاف در قرآن
اختلاف طبقاتی و غیرطبقاتی
اختلاف ممدوح و اختلاف مذموم
اختلاف و اتفاق
معنی اخلاص
اخوان المسلمین
ادب و ادبیات
ادبیات
اراده ی اخلاقی
اراده و عزم و همت
ارزان یافتن موجب قدر ندانستن است
ارزشها
ازخودبیگانگی و فطرت
ازخودبیگانگی در فلسفه ی هند
ازخودبیگانگی از نظر تربیت
ازخود بیگانگی
ازخود بیگانگی و اخلاق
ازخودبیگانگی در نظام سرمایه داری
آدم- راز قصه ی آدم
آدم، خلافت الهی و امانت الهی
آدم، بهشت آدم، شجره ی منهیه
آدم
داستان آدم
آدمیت- دین و علم
آدمیت
آرزو، طول امل
آرزو، تقوا، سعادت
آرزوهای غیرمنطقی
آرزو، طول امل و عرض امل و ارتفاع و اوج امل
آرمان
خلاصه یادداشت آرمان پیامبران- عدل
یادداشت آرمان پیامبران- عدالت
آرمان پیامبران
آزادی یا نظم؟
آزادی- بردگی- حق مملوك در اسلام
آزادی- بردگی
آزادی آیا هدف است یا وسیله؟
آزادی و ازخودبیگانگی
نهضت آزادی بخش اسلام
خلاصه ی مطلب از نمره ی 2 تا اینجا:
خلاصه
آزادی
اسلام و آزادی عقیده
آزادی- استبداد دینی
آزادی و آزادگی معنوی
آزادی و دموكراسی در عصر ما
آزادگی و عزّت، آزادی
آزادی
آزادی و آزادگی
آزادی
اسلام و آزادی- آزادی اهل كتاب در قلمرو اسلام
آزادی معنوی- كلمه ی مولی ?
آزادی معنوی، معنی آزادی، ارزش آزادی
آزادی معنوی- خلاصه
یادداشت آزادی عقیده
آزادی عقیده
آزادی عقیده- مدارك و مراجع
آزادی عقیده
آزادی و عادات اخلاقی
آزادی- جبر و اختیار از نظر ماتریالیسم تاریخی
آزادی، تصادم، تكامل
آزادی فكر
معنی و ارزش آزادی
معنی و ارزش آزادی- شاهراه تغییر و تبدل
عوامل آزادی و راه تحصیل آن
عوامل آزادی- احساس منش آزاد
عوامل آزادی- دو عنصر عصیان و تسلیم و وابستگی آنها به یكدیگر
میدان آزادی و اراده ی انسان- سمینار رضائیه 54/4/22
میدان آزادی و اراده ی انسان- سمینار دبیران علوم دینی در مشهد 53/6/7
تعریف آزادی- سخن هرلدلسكی
آزادی طبیعت یا آزادی اراده و خواست
آزادی یا خیر و مصلحت
آزادی و آگاهی و رابطه ی آنها با عشق كه ضد آنهاست
آزادی و قیمومت- تعهد و جهاد
«آگاهی» از نظر مولانا
آگاهی
آگاهی و نقش مؤثر آن
آگاهی
آگاهی اسلامی
آسان گرفتن- باید كارها را آسان گرفت و نباید سخت كوش بود
آمریكا- آمار جنایات
آمریكا، قتل و كشتار و جنایت و وحشت
همجنس بازی در آمریكا
آمریكا
آینده ی انسان
آینده و پیشرفت
آیه- معجزه
اباحیگری- استخدام وسیله
اباحیگری- عیّاری، ملامتیگری
اباحیگری
ابن صیاد
ابوطالب
ابوبكر
اتحاد
اتحاد و قدرت و تشكیلات و نظم
اجتماع انسانی
اجتهاد- عدم كلیت در مدیریت
اجتهاد
چرا در رسالت اجرت نیست؟
اُحُد
احسان و نیكی بی اثر نیست
احسان به كسی كه به تو بدی كرده است
احسان بی طمع
احسان به نااهل
احسان به نااهلان
احسان به حیوانات
احیاء تفكر اسلامی
یادداشت احیاء تفكر اسلامی
احیاء تفكر اسلامی
احیاء فكر دینی- مسأله ی هر صد سال یك مصلح
احیاء فكر دینی
احیاء فكر دینی اسلامی
استعمار نو
استعمار
استعمار
استعمار، ماشینیزم، سلب شخصیت از انسانها و تبعید آنها
اسماعیلیه و قرامطه
اشراط الساعة
در اصلاحات اجتماعی هرچه زودتر باید به قطع ریشه ی فساد قیام كرد
اصلاح و تجدد فكر دینی- جریانات فكری گوناگون
اصلاح و تجدد فكر دینی- دین و سیاست
اصلاح و تجدد فكر دینی- روشنفكران عرب و ایرانی
اصلاح و تجدد فكر دینی- عروبت، تمدن غرب
اصلاح و تجدد فكر دینی- فرنگی مآبی، ملیت، اسلام
اصلاح و تجدد فكر دینی- طه حسین، فرنگی مآبی
اصلاح، تجدد فكر دینی- سید جمال
اصلاح و تجدد فكر دینی- عبده
اصلاح و تجدد فكر دینی- كواكبی
اصلاح و تجدد فكر دینی- كواكبی، نظم یا آزادی
اصلاح و تجدد فكر دینی- دردها و نیازهای مسلمین
اصلاح و تجدد دینی- ملّیون و اخوان المسلمین
اخوان المسلمین- علل پیدایش
اصلاح و تجدد دینی- استعمار فرهنگی غرب
اصلاح و تجدد فكر دینی- بیدارسازی و رنسانس در صد ساله ی اخیر
اصلاح و تجدد فكر دینی- اصول اساسی اصلاح؛ قرآن
اصلاح و تجدد فكر دینی- اصول اساسی اصلاح؛ سنت
اصلاح و تجدد فكر دینی- تعلیمات اصلاحی و اصلاح تئوریك
اصلاح و تجدد فكر دینی- اجتهاد، اجماع
اصلاح و تجدد فكر دینی- تمایز عبادات و معاملات
اصلاح و تجدد فكر دینی- سه مرحله ی اصلاح؛ مرحله ی قهرمانان
اصلاح و تجدد فكر دینی- مراحل سه گانه؛ مرحله ی دوم: مصلحان جهان عرب
اصلاح و تجددطلبی- شكست نسبی مرحله دوم
اصلاح و تجدد فكر دینی- مرحله سوم
اصلاح و تجدد فكر دینی- علل سستی وضع اصلاح طلبان
اصلاح و تجدد فكر دینی- گرایشهای لیبرالی
اصلاح و تجدد فكر دینی- لیبرالیسم مذهبی
اصلاح و تجدد فكر دینی- آینده ی اصلاح در جهان عرب
اصلاح و تجدد فكر دینی- اصلاح طلبی در ایران
اصلاح و تجدد فكر دینی
(كتابها) اصلاح، نهضتهای اسلامی در صد ساله ی اخیر
اصلاح و تجدد دینی (موضوعات)
اقبال لاهوری- شخصیت ملی
یادداشت اقبال و احیاء فكر دینی
اقبال و احیاء فكر دینی
اقبال و تمدن اروپایی
احیاء فلسفه دینی اسلام
آغاز شالوده های عقلی در اسلام
اقبال و اجتهاد- طرز تفكر اسلامی درباره ابدیت و تغییر
اقلیم ها
الهامات
امر به معروف و نهی از منكر
امر به معروف و مسأله جهان بینی
امر به معروف و نهی از منكر باید از رحمت ناشی شود
امر به معروف- فعالیتهای خیریه ی سازمان بهداشت جهانی
امر به معروف و نهی از منكر
امر به معروف- احادیث
یادداشت امر به معروف- مبارزه از نظر اسلام و از نظر ماركسیسم
یادداشت «امر به معروف و نهی از منكر، یك مسؤولیت اجتماعی اسلامی»
یادداشت امر به معروف، یك مسؤولیت، شرایط اجرایی
یادداشت امر به معروف- مكانیسم و منطق
یادداشت امر به معروف- مراحل: قلب، زبان، عمل
یادداشت امر به معروف- نیروی محبت و لطف
یادداشت ا مر به معروف- صالح زیاد داشته ایم و مصلح كم
یادداشت امر به معروف- صلاحیت اخلاقی
یادداشت امر به معروف- قبول حكومت از قِبل جائر برای امر به معروف- حسبه و احتساب
یادداشت امر به معروف
امر به معروف و نهی از منكر- مدارك
عقیده فقهای اسلام در باب امر به معروف و نهی از منكر به معنی قیام در مقابل حكام جور
امر به معروف- احتساب
امر به معروف- رعایت حال مردم در اینكه هر سخنی ولو راست باشد نباید گفته شود
امر به معروف- مرحله قتل
امر به معروف و نهی از منكر- تبلیغهایی كه اثر معكوس دارد
امر به معروف و نهی از منكر- قیامهای خونین شیعه
امر به معروف و نهی از منكر
امنیت
امنیت و استفاده از سایر نعمتها
امویین و عباسیین
امویین و پایان كار آنها
سطح امید
امید و رجا- طول امل
امید و رابطه با آینده و گذشته
امید و نومیدی
امیدواری به نتیجه كار خیر
انتقاد
انتقاد از روحانیت و منطق تُف
فلاسفه ی اندلس
اندلس
انسان، نسیان خود و نسیان خدا
انسان از نظر ماركسیسم
انسان و سرنوشت- رابطه قضا و قدر با فعالیت و یا تنبلی
انسانیت از دیده ی علی علیه السلام
انسان- تنهایی
غربت و تنهایی انسان
معاد، تجسم اعمال- ایضا معاد
معاد- برزخ
معاد- دكّه ی واحده
انسان كامل از نظر شبستری
انسان كامل از نظر فلاسفه
انسان ناقص و انسان كامل
انسان كامل- مدارك
انسان كامل- فرشته- درد و بی دردی
انسان كامل- درد داشتن
یادداشت انسان كامل
یادداشت انسان كامل از نظر اسلام
یادداشت انسان كامل، مكتب عقل
انسان كامل، مكتب دل (عشق)
انسان سالم
یادداشت انسان ایده آل
انسان و غربت او در این جهان- درد عرفانی
انسان، غربت و تنهایی انسان
انسان كامل- آزادی
انسان، ماشینیزم، استعمار
تنزل مقام انسان در عصر جدید
اصالت انسان یا اومانیسم- سقوط انسان در غرب
یادداشت قرآن و انسان
یادداشت قرآن و انسان- عبادت و آزادی از طبیعت
یادداشت قرآن و انسان
مدح و ذمّ توأم انسان
مدح و ذمّ انسان در قرآن
ذمّ انسان در قرآن
مسائل انسان در قرآن
انسان و خودآگاهی
انسان، فلسفه
انسان و اجتماع و تكامل اجتماع
انسانیت و سوسیالیزم، عقل و روح عدالتخواهی
انسان و عبادت
انسان و جهان
انسانیت
انسان سالم انسان خودآگاه و ارجگذار به ارزشهای انسانی
انسان- ایده آل جویی و كمال مطلوب خواهی
انسان- خودشناسی
انسان و فطرت و طبیعت ذاتی
انسان چند قلم احتیاج و یا چند دهان دارد
انسان مدنی بالطبع است
انسان و حیوان اجتماعی و تفاوت آنها
انسان مدنی بالطبع است
انسان
غرائز اصلی انسان
ارزش انسان در یونان قدیم
انسان
انسان- عقل و حس
ارزش انسان
انسان، شخصیت
انسان- عدالت، تمایل فطری
انسان عالم صغیر است
انسان، مسأله خود واقعی
انسان از نظر اروپایی
انسان و حسن تقویم
انسان و كتاب
انسان عالم صغیر است
انسان و فراموشكاریهای او
محركات انسان، غرائز انسان
انسان، خودواقعی و خودخیالی
آیا انسان ماشین است؟ حیثیت بشری و انسانی
انسان- مسؤولیت
احیای انسان
یادداشت مكتب انسانیت
مكتب انسانیت
انسان- آینده ی انسان
انسان- تعریفها
انسان، دروازه ی معنویت- ارزشها، نظام ارزشها، انقلاب ارزشها
ارزش انسان از [نظر] هوبز و لاك
انسان از نظر فروید
انسان- تخیّل
مشخصات انسان كامل
انفاقات باید فی سبیل اللّ?ه باشد و از سرچشمه ی ایمان سرچشمه بگیرد نه به خاطر ریا و تظاهر باشد
انفاقات- صدقه ی سرّ و صدقه ی علانیه
در تعبیر قرآن فقرا در مال اغنیا «حق» دارند
در انفاقات نباید زیاده روی بشود
منطق پول و پولدار در انفاقات
در انفاقات باید جنبه ی توجه به اثر و رعایت حكمت صدقه ملحوظ باشد، پایه ی انفاقات باید عقل باشد نه عاطفه
كوشش در راه فقرا و اقامه ی امر انفاق
انفاقات مالی از عبادات بدنی بهتر نماینده ایمان می باشند
باید از چیزهای خوب و مورد علاقه انفاق كرد، نه از دور ریختنی ها و ته ظرفی ها و پس مانده ها
انفاقات اثر دارد
مجموع مطالبی كه در مورد انفاقات هست
انفاقات- عبادت مالی فرادی ? یا جماعت
مالی كه انفاق می شود از كجا تحصیل شده؟
توجه به اثر و رعایت حكمت در انفاقات، اقسام انفاقات به حسب رعایت حكمت و عدم رعایت آن
در قرآن و اخبار عنایتی شده به نشان دادن فقیر و مستحق واقعی
در انفاقات باید ملاحظه ی جنبه های روحی و معنوی هم بشود
در قرآن كریم در مورد انفاقات، از مال به «خیر» تعبیر شده
آثار روحی و معنوی انفاقات
انفال
انكارهای بیجا
انوشیروان
ایران ساسانی- تمدن ساسانی- كتاب
ایران ساسانی، كتاب- توصیف جاحظ از كتب ساسانی كه محتوایی نداشت و یكسره خرافه و افسانه بود
ایدئولوژی، آرمان
ایدئولوژی مذهبی
ایدئولوژی و فرهنگ
ایدئولوژی اسلامی- مدارك
ایدئولوژیهای محدود و ایدئولوژیهای كلی
ایدئولوژی اسلامی
ایدئولوژی- تعریفات
ایدئولوژی، مكتب، انسان و جامعه ایده آل
یادداشت ایدئولوژی اسلامی
ایدئولوژی- لغت و سیر تحول آن
ایدئولوژی و ایمان
یادداشت فواید و آثار ایمان
ارزش ایمان و عقیده و آرمان
ماهیت و ارزش ایمان و عقیده ی مذهبی
ایمان- سرمایه، ارزش ایمان
ایمان- كمال شخصیت، بسط شخصیت
ایمان- مكتب، جهان بینی
ایمان
ضرورت ایمان
یادداشت شب شنبه دهم فروردین 53، آبادان- ضرورت ایمان
ایمان به گفته های پیغمبر یا به آثار گناهان و واجبات
فواید ایمان
ایمان
ایمان پشتوانه ی قانون و اخلاق است
ایمان و مسؤولیت
ایمان به گفته ی پیامبران شأن مردم پخته است
ایمان به حقایق دین شأن اقلیت پخته است
ایمان، گریز از ایمان
یكی از آثار ایمان شیرین كردن تلخی كار و آسان كردن سنگینی كار است
لغت ایمان
یادداشت علم و ایمان- سخنرانی دبیرستان علوی در 22 رمضان 92 برای دانش آموزان سیكل دوم
علم و ایمان- سخن دوركهایم درباره ی روح حاكم بر جامعه در قدیم
علم و ایمان- سخنرانی در دبیرستان علوی در رمضان 92
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. آیا عقل از نظر اسلام همچنانكه یونانیان بعد از سقراط معتقد بودند، از نظر شناخت جهان اصالت دارد و معرفت عقلی معرفت واقعی
جلد یك . ج1، ص: 299
است، برهان و استدلال راهی است به سوی حقیقت، و یا عقل مانند حس خطاكار است و به قول برگسون ابزاری است برای زندگی نظیر حواس، نه وسیله ای است برای كشف حقیقت؟ .

اینكه اسلام به تعقل دعوت كرده و مخصوصاً كلام امام موسی بن جعفر كه عقل را حجت داخل و پیامبر داخل، و پیامبر را عقل خارج معرفی كرده است دلیل بر اصالت عقل از نظر واقع نمایی و رئالیسم است.

ایضاً جمله مولی در (نهج البلاغه) : «ولا یغشّ العقل من استنصحه» دلیل دیگر مطلب است.

مكتبهای ضدعقل: عرفا كه پای استدلالیان را چوبین می دانند، حسیون اروپا از قبیل هیوم و هوبز و لاك و كندیاك و همه ماتریالیستها، مكتب اهل حدیث و اخباریون خود ما. مجموعاً سه جبهه بر ضد عقل پیدا شده: جبهه اشراق و قلب، جبهه حس و ماده، جبهه حدیث و نقل.

2. مطلب دیگر این است كه آیا جوهر و ذات انسان عقل او است و مقام عقل مقام ذات انسان است یا نه؟ این مطلب با مطلب گذشته وابسته است. از نظر فلاسفه جوهر انسان همان عقل او است و سایر قوا و غرایز و احساسات به منزله وسایل و ابزارها هستند. از این نظر سعادت واقعی انسان عبارت است از كمال عقلانی او و عالیترین لذات او همان لذات عقلی است.

بوعلی در نمط هشتم (اشارات) سعی دارد كه اولاً لذت و الم و خیر و شر را تفسیر كند و بعد ثابت كند كه لذت حقیقی و یا قویترین لذات، لذات عقلی است، و الم حقیقی و شر حقیقی آلام عقلی است. (رجوع شود به (اسفار) جلد 4، بحث سعادت و شقاوت عقلی) .

3. نُكری و شیطنت یعنی عقل مقسور و اسیر واهمه و خشم و شهوت.
جلد یك . ج1، ص: 300
4. حدیث «ما قسم اللّه للعباد شیئاً افضل من العقل فنوم العاقل افضل من سهرالجاهل و افطار العاقل افضل من صوم الجاهل و اقامة العاقل افضل من شخوص الجاهل و لا بعث اللّه رسولاً و لا نبیاً حتی یستكمل العقل و یكون عقله افضل من عقول جمیع امته. . . » .

ایضاً حدیث «علماء و حكماء كادوا یكونون انبیاء» . .

5. یكی از وجوه امتیاز اسلام و مسیحیت ارزش و میزان اهمیت عقل است. از نظر مسیحیت حقایق همیشه به صورت اسرار در پرده ی خفاست (حتی حقایقی كه باید به آنها ایمان آورد) و از چشم مؤمن پوشیده است ولی در اسلام حقایق مورد ایمان كاملاً باید در قلمرو عقل قرار گیرد. مسیحیت وظیفه خود را حفظ حدود ایمان از تهاجم قوای استدلالی و فكری می داند. ولی اسلام وظیفه خود را برداشتن موانع از راه عقل برای درك حقایق ایمانی می داند (ر. ك: (نظر متفكران اسلامی درباره طبیعت) ، صفحه 10) .

6. احادیث «اوّل ما خلق اللّه العقل» .

7. رابطه عقل و تقوا: ولایغشّ العقل من استنصحه، إنْ تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً. .

8. از نظر حكمای اسلامی نظیر ملاصدرا، ایمان در اسلام، ایمان به ذات حق، ملائك، كتب و رسل، الیوم الاخر از مقوله علم است و همان حكمت نظری و شناخت كلی عالم وجود است. انبیا آمده اند كه عموم مردم را كه قدرت ندارند با عقل و استدلال به سعادت عقلانی و درك نظام وجود علی ما هو علیه برسند كمك دهند و از راه خاص آنها را مؤمن یعنی حكیم سازند (مؤمن حكیم) .

9. در اسلام به كمال عقل توجه شده و حتی جزئی از نبوت معرفی شده است، هیچ پیامبری مبعوث نمی شود مگر آنكه قبلاً عقل او به كمال رسیده باشد، پیغمبر اكرم «عقل كل» خوانده می شود همچنانكه حجیت عقل نیز به رسمیت شناخته شده است.
جلد یك . ج1، ص: 301
ولی تفاوتی كه بین نظر اسلام و نظر فلاسفه هست این است كه فلاسفه فقط عقل را گوهر انسان دانسته اند و همه چیز دیگر را در انسان به منزله وسیله و ابزار و جامه و مركب تلقی كرده اند و معتقدند بعد از مردن فقط عقل است كه قائم بالذات باقی می ماند؛ انسان نه تنها بدن را، تمام خصلتها و قوای روحی را نیز رها می كند و می رود (البته حكمای اسلامی متأخر این نظر را رد كرده اند) .

درنتیجه انسان كامل در مكتب عقلیون، خیلی خشك و سرد است، در او نه حرارت و حركت وجود دارد و نه جمال و زیبایی و نه قدرت و قوّت. این انسان كامل موجودی است كه خوب می داند و بسیار مؤدب و مسلط بر خود و حسابگر، به یك ماشین كامپیوتر شبیه تر است تا یك انسان كامل. در این انسان كامل، جذبه، حرارت، حركت، خروش، محبت، فیاضیت، خلاقیت، نیرومندی دیده نمی شود. یك كمال بیشتر ندارد و آن علم است و حكمت. علم به طوركلی روشنایی است، نور است. اما در انسان كامل عرفا شور و شوق و حركت و خلاقیت [دیده می شود. ] .

10. آیه ی «وَ مَنْ أعْرَضَ عَنْ ذِكْری. . . وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أعْمی . . . » و رابطه اش با شقاوت عقلی كه حكما می گویند و رابطه اش با این كه كمال انسان در كمال عقل است به مفهومی كه حكما گفته اند.

همچنین آیه ی «كَلاّ إنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَومَئِذٍ لمحْجوبونَ» .

11. روایت موسی بن جعفر و هشام:

«ان اللّه تبارك و تعالی بشرّ اهل العقل والفهم فی كتابه فقال: «فَبَشِّرْ عِبادِ، الَّذینَ یَسْتَمِعونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعونَ أحْسَنَهُ اُولئِكَ الَّذینَ هَدیهُمُ اللّهُ وَ اُولئِكَ هُمْ اُولُوا الْألْبابِ» .

یا هشام ان اللّه اكمل للناس الحجج بالعقول وافضی الیهم بالبیان و دلّهم علی ربوبیته بالادلاّء فقال «وَ إلهُكُمْ إلهٌ واحِدٌ لا إلهَ إلاّ
جلد یك . ج1، ص: 302
هُوَالرَّحْمنُ الرَّحیمُ. إنَّ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَ الْأرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ. . . لاَیاتٍ. . . » الی قوله: «لاَیاتٍ (كذا) لِقَوْمٍ یَعْقِلونَ» .

یا هشام ثم وعظ اهل العقل و رغّبهم فی الاخرة فقال: «وَ مَاالْحَیوةُ الدُّنْیا إلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدّارُ الْاخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقونَ أفَلا تَعْقِلونَ» .

یا هشام ثم بیّن ان العقل مع العلم فقال: «وَ تِلْكَ الْأمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إلاَّ الْعالِمونَ» .

یا هشام ثم ذمّ الذین لایعقلون فقال: «وَ إذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعوا ما أنْزَلَ اللّهُ قالوا بَلْ نَتَّبِعُ ما ألْفَیْنا عَلَیْهِ ابائَنا أوَ لَوْ كانَ اباؤُهُمْ لا یَعْقِلونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدونَ» .

ثم ذمّ الكثرة فقال: «إنْ تُطِعْ أكْثَرَ مَنْ فِی الْأرْضِ یُضِلّوكَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ إنْ یَتَّبِعونَ إلاَّ الظَّنَّ وَ إنْ هُمْ إلاّیَخْرُصونَ» .

یا هشام ثم ذكر اولی الالباب باحسن الذكر و حلاّهم باحسن التحلیة فقال: «یُؤْتِی الْحِكْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اُوتِیَ خَیْراً كَثیراً وَ ما یَذَّكَّرُ إلاّاُولُوا الْألْبابِ» .

یا هشام ان اللّه یقول: «إنَّ فی ذلِكَ لَذِكْری لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ» یعنی العقل. و قال: «وَ لَقَدْ اتَیْنا لُقْمنَ الْحِكْمَةَ» قال الفهم والعقل.

یا هشام ان لقمان قال لابنه: تواضع للحق تكن اعقل الناس. »
.

12. از نظر حكما و فلاسفه، ایمان از نظر كمال بودن و مطلوب بودن اصالت دارد، یعنی مقدمه عمل و صرفاً پایگاه اعتقادی حركات اجتماعی نیست.

از نظر حكما ایمان اولاً از سنخ معرفت و علم و شناخت و حكمت است، ثانیاً اصالت دارد.

نظر اول حكما از نظر اسلامی صحیح نیست، زیرا شیطان معرفت و شناخت كامل داشت ولی ایمان نداشت. ایمان، شناخت و سپس قبول و تسلیم و گرایش و حركت و میل به سوی او است. ولی نظر دوم آنها كه
جلد یك . ج1، ص: 303
برای ایمان اصالت قائلند صحیح است. این نظر دوم بر ضد نظر اصالت العملی ها و پراگماتیستها است كه اساساً برای علم و معرفت اصالتی قائل نیستند و توجه شان فقط به اثر و نتیجه است. حتی امروز عده ای می گویند ایمان قطع نظر از عمل ذهنیت است، امر عینی نیست. این نظریه غلط است و مبتنی بر عدم اصالت روح است. ایمان، كمال واقعی روح است.

13. خلاصه: .

خلاصه نظریه مكتب عقل كه می توان آن را «مكتب ارسطویی» نیز نامید این است كه: .

الف. جوهر و ذات انسان عقل است و همه چیز دیگر اعم از بدن و یا قوای روحی، حسی، خیالی، وهمی، شوقی، تحریكی همه توابع و وسایل و ابزارها هستند. انسان یك عقل بالقوه است كه باید مراحل عقل بالملكه و بالفعل و بالمستفاد را طی كند. آخرین مرحله تكامل این موجود عقل بالمستفاد و اتصال به عقل فعال است. كمال انسان فیلسوف بودن است. انسان كامل مساوی است با انسان حكیم و فیلسوف كه هستی را در خود نظام عقلی داده است و جهانی شده عقلی بر وفق جهان عینی. پس انسان كامل در این مكتب، جهان شدن است اما جهان شدن به وجود عقلانی و فكری نه به وجود عینی.

البته مقصود این است كه درك نظامات كلی هستی را بكند. علیهذا غایت كمال انسان فیلسوف شدن است نه عالم شدن. ما در جزوه های «كلیات فلسفه» فرق فیلسوف و عالم را با یك تمثیل به دو نفر كه یكی اصول نقشه شهر را می داند بدون اطلاع از جزئیات یك محل و یك كوچه و یك خانه و دیگری دقایق یك كوچه را می داند بدون اطلاع از نقشه و اندام كلی شهر [بیان كردیم ] .

ب. معرفت عقلی یك معرفت راستین است. عقل قادر است به
جلد یك . ج1، ص: 304
درك حقایق اشیاء. لهذا در تعریف فلسفه گفته اند: هوالعلم باحوال اعیان الموجودات علی ما هو علیها بقدر الطاقة البشریة. در این تعریف ارزش واقع نمایی استدلالات و تجزیه و تحلیل های فلسفی را بیان كرده اند، كما اینكه در تعریف مشهور (كه ظاهراً از شیخ اشراق شروع شده است) كه می گویند: الفلسفة صیرورة الانسان عالماً عقلیاً مضاهیاً للعالم العینی، ضمن بیان واقع نمایی دانش فلسفی، غایت فلسفه را و كمال انسان را از نظر فلسفی نیز بیان كرده اند.

ج. ایمان اسلامی همان شناخت عالم وجود است به شكل فلسفی و به عبارت دیگر همان استكمال قوه نظری است، زیرا ایمان اسلام یعنی شناخت و معرفت حق (و شناخت صفات حق البته تا حد امكان) و شناخت ملائكه و انبیا و رسل كه هم ملائكه و انبیا و رسل وسائط فیض پروردگارند، و شناخت معاد یعنی بازگشت وجود به اصل خود. الهیات بالمعنی الاخص تقریباً همینهاست، الهیات بالمعنی الاعم مقدمه الهیات بالمعنی الاخص است. و از آن جهت كه اسلام آن ایمانها را از روی تحقیق و برهان و استدلال می خواهد نه از روی تقلید، پس مقدماتی از قبیل الهیات بالمعنی الاعم و یك سلسله مسائل مقدماتی دیگر و از آن جمله منطق نیز لازم و ضروری است.

صدرالمتألهین در مقدمه جلد اول (اسفار) آیه كریمه (در سوره والتین) «إلاَّ الَّذینَ امَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ فَلَهُمْ أجْرٌ غَیْرُ مَمْنونٍ» را بر كمال قوه نظری و قوه عملی حمل می كند و می گوید: ایمان، كمال قوه نظری است و عمل صالح كمال قوه عملی. و یا در جلد 4 در فصل «سعادت و شقاوت عقلین» می گوید: در آیه كریمه «أفَمَنْ شَرَحَ اللّهُ صَدْرَهُ لِلْإسْلامِ فَهُوَ عَلی نورٍ مِنْ رَبِّهِ» جمله ی «شَرَحَ اللّهُ صَدْرَه» اشاره است به كمال قوه عملیه و جمله ی «فَهُوَ عَلی نورٍ مِنْ رَبِّهِ» اشاره است به كمال قوه نظریه.

به هر حال از نظر این فلاسفه، ایمان از نوع معرفت و شناخت است، و ایمان اسلامی قلمروش الهیات بالمعنی الاخص است و
جلد یك . ج1، ص: 305
وسیله اش تحقیق و استدلال، پس ایمان اسلام همان حكمت نظری و كمال عقل نظری است.

د. ایمان خود اصالت دارد، یعنی خود فی حد ذاته كمال نفس است زیرا كمال عقل است كه من حقیقی و واقعی انسان است. ارزش ایمان ارزش مقدماتی نیست. هدف از ایمان و معرفت استدلالی اصول دین چیزی غیر از خود ایمان نیست. آن چیزی هم كه كمال قوه عملی است یعنی عدالت، از آن جهت كمال است كه بدن و قوای غیرعقلی در حالی از تعادل قرار می گیرند كه مانع توجه عقل نظری به مافوق خود نمی شوند. پس درواقع دو كمال برای نفس نیست، كمال عملی مقدمه ای است برای كمال نظری.

این است اصول چهارگانه كمال انسان در این مكتب.

از این چهار اصل، اصل اول به هیچ وجه مورد قبول اسلام نیست. از نظر اسلام نمی توان پذیرفت كه جوهر انسان عقل به معنی فكركردن و اندیشه است. فكر و اندیشه و تصورات و تصدیقات راستین شاخه ای از وجود انسان است نه تمام وجود انسان.

اصل دوم كه برای عقل حجیت و سندیت و واقع نمایی قائل است مورد قبول اسلام است، زیرا اولاً ضرورت تحقیق استدلالی در اصول دین دلیل بر مدعاست. ثانیاً در روایات اسلامی، عقل حجت باطنی و نبی باطنی خوانده [شده ] است و دو حجت، مكمل یكدیگر دانسته شده اند (در ورقه های «عقل» برخی روایات مبتنی بر اینكه پیامبر هر قومی از نظر عقل اكمل مردم است آورده ایم، همچنین روایت هشام و غیره) . استدلالات عقلی ائمه در معارف اسلامی كه در مقدمه جلد 5 (اصول فلسفه) به آنها اشاره شده است و همچنین برخی استدلالات عقلی قرآن مؤید این مدعاست. پس اصل دوم مورد قبول اسلام [است. ] .

اصل سوم مورد قبول نیست. در ایمان اسلامی عنصر معرفت و شناخت هست (برخلاف ایمان مسیحی) ولی ایمان شناخت محض
جلد یك . ج1، ص: 306
نیست، ایمان گرایش و تسلیم و محبت و علاقه است. لهذا شیطان با آنكه از نظر شناخت كسری ندارد بلكه حكیم و فیلسوف است (هم خدا را می شناسد و هم صفات و افعال او را، انبیا را، معاد را) معذلك قرآن او را جاحد و كافر می داند. اسلام تسلیم است نه معرفت. البته اسلام تسلیم از روی معرفت است.

اصل چهارم جداً مورد قبول است. ایمان اسلام صرفاً به خاطر زیربنای اعتقادی و فكری برای ایدئولوژی اسلامی و برنامه عملی نیست، برخلاف برخی مكاتب دیگر. مثلاً در كمونیسم آنچه اصالت دارد نظریات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی است ولی نظر به اینكه اینها به صورت یك برنامه عملی آنگاه درمی آید كه متكی بر یك جهان بینی متناسب باشد، ماتریالیسم دیالكتیك به عنوان تكیه گاه ایمانی آن اصول پذیرفته شده است، یعنی ارزش اعتقاد به ماتریالیسم صرفاً ارزش زیربنایی است و الاّ خود ماتریالیسم به عنوان یك ایده و آرمان پذیرفته نمی شود. لهذا اخیراً برخی كمونیستها متوجه شده اند كه ضرورتی ندارد بر این زیربنای فكری- كه تحمیلی بود كه مبارزات احمقانه كلیسا كرد- تكیه كنند.

ولی در اسلام ایمان ضمن ارزش زیربنایی و ارزش یك جهان بینی متناسب برای ایدئولوژی اسلامی، خود صددرصد اصالت دارد، و این از آن جاست كه اسلام برای روح اصالت و بقا قائل است و ایمان- چه از نظر عنصر معرفت و چه از نظر عنصر گرایش و محبت- كمال روح است. آیاتی از این قبیل: «وَ مَنْ أعْرَضَ عَنْ ذِكْری فَإنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أعْمی قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنی أعْمی وَ قَدْ كُنْتُ بَصیراً قالَ كَذلِكَ أتَتْكَ ایاتُنا فَنَسیتَها وَ كَذلِكَ الْیَومَ تُنْسی » و همچنین: «وَ مَنْ كانَ فی هذِهِ أعْمی فَهُوَ فِی الْاخِرَةِ أعْمی وَأضَلُّ سَبیلاً» و همچنین: «یَوْمَ یَقولُ الْمُنافِقونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذینَ امَنُوا انْظُرونا نَقْتَبِسْ مِنْ نورِكُمْ قیلَ ارْجِعوا وَرائَكُمْ فَالْتَمِسوا نوراً» .
جلد یك . ج1، ص: 307
.

از مجموع چنین استفاده شد كه انسان كامل فلاسفه از نظر اسلام انسان كامل نیست، نیمه كامل است. حتی اگر موضوع معرفتِ بی گرایش را مطرح كنیم نیمه كامل هم نیست، صددرصد ناقص است، آنچنانكه شیطان و فلاسفه ای كه روح تسلیم در آنها نیست نیمه كامل هم نیستند.

انسان كامل فلاسفه موجودی است كه فقط می داند، اما نه در او عنصر تسلیم به حقیقت و نه عشق و شوق و حركت و نه ذوق و نه قدرت و نه عاطفه و نه فیاضیت و نه خلاقیت و نه خدمت [است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است