امید: راجع به باختن امید در قرآن می فرماید:
قَدْ یَئِسوا مِنَ الْاخِرَةِ كَما
یَئِسَ الْكُفّارُ مِنْ أصْحابِ الْقُبورِ. .
اگر درختی میوه هایش را مثلاً سرما بزند و یا كال چیده شود و یا
كلاغ مثلاً میوه ها را ببرد و ناقص كند اهمیت ندارد، سردرخت سلامت
باشد. همچنین اگر شاخه ای از او بریده شود باز هم سر درخت سلامت
باشد، دو مرتبه جوانه خواهد زد، سال دیگر میوه خواهد داد، برگ
خواهد داد، شكوفه خواهد داد، سایه خواهد انداخت. ولی اگر خدای
ناخواسته آفتی به حیات و زندگی درخت رسید و از ریشه فاسد شد
یعنی دیگر نیرو و غذا به درخت نرسید آنوقت مصیبت است.
بشر هم اگر جنگ ببیند و تلفات بدهد یا آنكه وبا و طاعون و زلزله
ببیند در عین اینكه جای تأسف است چندان مهم نیست، آنوقت مهم
است كه بشر امید و آرزو و اطمینان به آینده ی خود را از دست بدهد.
درصورت اول مثل درختی است كه برگ و میوه ی خود را از دست داده و
درصورت دوم مثل درختی است كه از ریشه افسرده باشد، بلكه اگر
ریشه سالم باشد زدن شاخه سبب می شود كه جوانه بزند و شاخه ی جوان
پیدا كند بهتر از اول. مثلاً آلمان از لحاظ برگ و میوه و شاخه خراب شد
و چیده شد و ریخته شد، حاصل دسترنجش از بین رفت اما روحیه شاد
و سالم و امیدوار بود، دوباره بهتر و عالیتر ساخت ولی ما ایرانیان همان
جلد یك . ج1، ص: 270
درخت آفت زده هستیم كه از ریشه افسرده و پژمرده می باشیم.
دین كه جلو طول امل را می گیرد نه این است كه جلو مطلق آمال را
می گیرد بلكه جلو شاخه های زائد را می گیرد، نظیر این است كه درخت
را هرس می كنند؛ همان طوری كه احتیاج به باغبان یكی از جهت همین
هرس كردن است. باغبان هم ریشه را تقویت می كند و پای درخت را
نرم می كند، به موقع آب می دهد و كود می دهد، در عین حال هرس
می كند و نباید چنین پنداشت كه این دو عمل تناقض است