.
ابدیت و تغییر
و نقش اجتهاد:
ص 169:
«اجتماعی كه بر چنین تصوری از واقعیت بنا شده باشد باید در زندگی
خود مقوله های ابدیت و تغییر
[1]را با هم سازگار كند، بایستی كه برای تنظیم حیات اجتماعی خود اصولی ابدی دراختیار داشته باشد چه
جلد یك . ج1، ص: 238
آنچه ابدی و دائمی است در این جهان تغییر دائمی
[2]، جای پای محكمی برای ما می سازد. ولی چون اصول ابدی به این معنی فهمیده
شوند كه معارض با هر تغییرند یعنی معارض با چیزی هستند كه قرآن
آن را یكی از بزرگترین آیات خدا می داند آن وقت سبب آن می شوند
كه چیزی را كه ذاتاً متحرك است از حركت بازدارند.
شكست اروپا
در اصل ابدیت
و شكست
دنیای اسلام
در اصل تغییر:
شكست اروپا در علوم سیاسی و اجتماعی اصل اول را مجسم می سازد و بی حركتی
اسلام در ظرف مدت 500 سال اخیر اصل دوم را مجسم می سازد. آیا
اصل حركت در اسلام چیست؟ همان است كه به نام اجتهاد خوانده
می شود. . . اندیشه اجتهاد به نظر من مبتنی بر آیه ای از قرآن است بدین
مضمون: و آنان كه در ما بكوشند ایشان را به راههای خود رهبری
خواهیم كرد. » .
عوامل ركود
فقه اسلامی:
عوامل ركود فقه اسلامی: .
1. مبارزه با حریت عقل از طرف اشاعره.
2. طلوع و رشد تصوف زاهدانه.
3. حمله مغول و ویرانی بغداد.
آیا فقه اسلامی
قابل تحول و
تكامل است؟
(سؤالی كه
آینده اسلام با
آن روبرو
است):
ص 185:
«سؤالی كه تركیه ی امروز با آن روبروست و محتملاً كشورهای مسلمان
دیگر نیز در آینده ای نزدیك با آن روبرو خواهند شد این است كه آیا
فقه اسلامی قابل تحول و تكامل هست یا نه؟ و البته پاسخ گفتن به
چنین سؤالی مستلزم كوشش عقلی عظیم است و بدون شك به آن
جواب مثبت داده خواهد شد. »
جلد یك . ج1، ص: 239
ص 192:
اهمیت
مجتهدان
تیزنظر اسلام:
«كسانی كه در تاریخ اسلام تحقیق كرده اند نیك می دانند كه تقریباً
نیمی از پیروزیهای اسلام به عنوان یك نیروی اجتماعی و سیاسی
نتیجه حدّت نظر آن فقیهان بوده است. فون كرِمِر می گوید: پس از
رومیان، هیچ ملت دیگری جز قوم عرب (مسلمان) نمی تواند مدعی
آن شود كه دستگاه حقوقی با دقت طرح شده و تكامل یافته ای دارد. » .
اقبال چنانكه از ص. . . برمی آید منكر حصر اجتهاد به مذاهب
اربعه است.
ص 198: طرفدار شورای فتوایی یا اجماع در عصر حاضر
است.
ص 200: اقبال طرفدار توسعه تعلیم و تربیت فقهی و آمیختن
آن با تحصیلات حقوقی جدید [است. ]
[1] . رجوع شود به ورقه های «احیاء تفكر اسلامی» ص 6.