ص 244:
جلد یك . ج1، ص: 207
استعمار
فرهنگی:
«یك نتیجه ی آشكارشدن مقاصد استعماری فرانسه آن بود كه پیكار
عرب در راه استقلال، از صورت مبارزه ای صرفاً سیاسی بیرون آمد و
رنگ فرهنگی نیز به خود گرفت. عربان تا زمانی كه برای برخورداری
از استقلال به یكی از دو دولت فرانسه و انگلیس امیدوار بودند،
حساب تمدن غرب را از استعمار غرب جدا می كردند و چنان كه
پیشتر دیدیم بسیاری از آنان تقلید از تمدن غرب را شرط پیشرفت و
تجدد می دانستند.
تفاوت فرهنگ
اسلامی با
فرهنگ
استعماری
غرب:
ولی چون مسلم گشت كه دولتهای غرب همگی در تاراج شرق
همداستانند و لافزنیهای آزادیخواهانه آنها جلوه ای از نیرنگ
استعماری است، آثار تردید عرب در ارزش خود تمدن غرب پیدا شد
و این گمان كم كم نیرو گرفت كه ادب و فلسفه و هنر و «مُد» غرب چه
بسا دستاویزهای استعمار غرب برای تحكیم سلطه سیاسی خویش
است. (برعكس فرهنگ اسلامی كه ماهیت روحانی اش ایجاب
می كرد كه وسیله رهایی و نجات گرفتاران از امتهای دیگر باشد) .
ناسیونالیسم
فرهنگی عرب:
دو عامل فكری دیگر به پیدایی ناسیونالیسم فرهنگی عرب یاری
كرد: یكی آرزوی دیرین عرب برای بازیافتن هویت خود كه برخی از
نویسندگان عرب را بر آن می داشت تا بر روی «خصایص ناب»
اندیشه عرب تكیه كنند و مبارزه با استعمار فرهنگی را در كنار
استعمار سیاسی و اقتصادی شعار خود قرار دهند. و خودآگاهی عرب
برای آنكه بتواند پایه های استوارتری بیابد ناگزیر بود كه از دیدگاه
تاریخ گذشته، نفوذ عجم، و از دیدگاه معاصر، نفوذ معنوی غرب را
خطری برای «عروبة» بدانند (رجوع شود به كتاب آقا شیخ محمد
خالصی زاده: (العروبة فی دارالبوار) ) .
عامل دیگر، شیوه فكر گروههایی مانند «اخوان المسلمین» بود كه
برخورد عرب را با غرب، نه ستیزه ای تصادفی بلكه نتیجه
پرهیزناپذیر برخورد اسلام و مسیحیت می شمردند و هجوم استعمار
غرب را بر جهان اسلامی، شكلی تازه از جنگهای صلیبی می دیدند.
به نظر آنان، غرب آنگاه توانست بر سرزمینهای اسلامی فرمانروا شود
جلد یك . ج1، ص: 208
كه نخست با گسترش فرهنگ خویش در میان مسلمانان، در مبانی
ایمان دینی و سنن دیرین آنان رخنه انداخت. و به همین دلیل،
نخستین شرط پیروزی مسلمانان در پیكار با استعمار نیز طرد
فرهنگ غربی است. » .
19. ترجمه (دائرة المعارف) . . . به قلم. . . ماده. .
ص 5: از ترجمه (مجددین قرون از نظر رشیدرضا) ، نقل از (تفسیر) ج 7،
ص 143