.
شعار اولیه ی
بازگشت به
اسلام عربی و
پیراستن اندیشه ی
غیرعربی:
1. كتاب (سیری در اندیشه سیاسی عرب) ، تألیف حمید عنایت، ص سیزده:
«یكی از نتایج مهم واكنش جهان عرب در برابر بیگانگان خواه ترك و
خواه غربی، تجدد فكر دینی بود. این جنبش نخست به نام پیراستن
دین اسلام از آثار فكر غیرعرب آغاز گشت و در دو نهضت وهابی در
عربستان و سنوسی در شمال افریقا تظاهر پیدا كرد ولی پس از چندی
با آگاهی از جریانهای بزرگ فكری زمان، از آنها جدایی گرفت و
شكل هوشیارانه تری یافت. آنگاه ضرورت آمیختن ایمان دینی با
آگاهی عقلی و شناخت علمی جهان و نقد باورهای توده و پیكار با
نادانی و خرافه و ستم پذیری را شعار خود قرار داد. » .
شعار علم،
مبارزه با
خرافه و
نادانی، پیكار
با ستم:
(نهضت وهابی یك نهضت انحرافی بود و شاید دست استعمار
در آن دخالت داشت و نتیجه ای كه از آن عاید شد امروز به سود
استعمار و زیان اسلام و مسلمین شاهد قطعی این مطلب است. ) .
2. چهارده: جریانهای فكری گوناگون:
نهضت فرنگی
مآبی ص 8، 9،
11، 12 و ص
29 و 42:
- فرنگی مآبی (و غرب را الگو قراردادن و تحت نفوذ فكری و
فرهنگی و تقلید و اقتباس از غرب قرار گرفتن، مثل همان فكری كه
امثال تقی زاده تبلیغ كردند، بدون توجه به اینكه نفوذ فرهنگی به
دنبال خود نفوذ سیاسی را می آورد و بعلاوه شخصیت و منش و
استقلال یك امت به استقلال فرهنگی او است و اگر نه در هاضمه
ملت دیگر هضم
جلد یك . ج1، ص: 190
می شود) .
نهضت
میهن پرستی
(میهن پرستی
و تجدددینی):
- میهن پرستی (همان چیزی كه اروپاییان آن را وسیله تجزیه ی
امت اسلامی قرار دادند، همان چیزی كه مبتنی است یا بر آب و
خاك و احساسات غیرمنطقی خودپرستانه و یا حداكثر به حسب
ادعا تباین فرهنگها به حسب اختلاف تاریخها كه به هر حال با روح
فرهنگ اسلامی حاكم بر ملل اسلامی مغایر است) .
آزادیخواهی (چیزی كه مطلوب است و مستحسن است ولی
امری غیركافی است و جنبه مبارزه با استبداد را و ضمناً با استعمار
را در كشورهای مستعمره دارد) .
حكومت مقتدر:
- تلاش برای ایجاد حكومتی مقتدر و متمركز (اثرش صرفاً
مبارزه با قدرتهای استعماری است، ولی عملاً قدرت حكومت اگر
توأم با رشد مردمی نباشد منجر به استبداد می شود و امروز استعمار
هم حكومتهای مقتدر این گونه ای را مثل حكومت بیست ساله ایران
كه مصداق «گربه شیر است در برابر موش- لیك موش است در
مصاف پلنگ» تأیید می كنند.
تجدد دینی:
بیست سال مردم در زیر چكمه
دیكتاتور دست و پا می زنند ولی با سه ساعت حمله خارجی
كن فیكون می شود) .
- تجددخواهی دینی (و این به دو شكل پیشنهاد شده: یكی به
معنی بازگشت به اسلام اولیه و مبارزه با خرافاتی كه دامنگیر دین
شده و از آن جمله بیداركردن مسؤولیت اجتماعی و سیاسی دینی
مردم كه امثال سید جمال تبلیغ می كردند.
دین و سیاست:
و دیگر به معنی جداكردن
دین از سیاست كه تنها خرافه ی چسبیده به دین جنبه سیاسی دین بلكه
جنبه دینی سیاست
بوده است. مقصود اصلاح طلبان از قبیل علی عبدالرازق این بود كه
حكام چون به حكومت خود رنگ دینی داده اند، مردم را وادار به
اطاعت كرده اند. باید مردم بدانند كه مسأله حكومت ربطی به دین
ندارد و مسأله اینكه اطاعت حكام واجب الهی است و كسی حق
اعتراض ندارد از بین برود. نه مردم دخالت در سیاست را یك
مسؤولیت دینی بدانند و نه حكومتها را یك مقام دینی واجب
الاطاعه بشمارند) .