رجوع شود به ورقه ی «عقل و طمع» و اشعار مثنوی: .
گر طمع در آینه برخاستی. . .
ایضاً رجوع شود به اوایل كتاب (لؤلؤ و مرجان) حاجی نوری. در
آنجا احادیث چندی در نهی استیكال به اهل بیت ذكر كرده است.
ایضاً رجوع شود به مقاله ی «مشكل اساسی در سازمان روحانیت»
و مقاله ی آقای بهشتی راجع به روحانیت حرفه ای.
اساساً بزرگترین اشكال روحانیت یا یكی از بزرگترین اشكالات
این است كه منبر شغل و حرفه و كاسبی است و درنتیجه افرادی كه
واقعاً علاقه ی معنوی به دین ندارند و اخلاصی در كارشان نیست به
حكم اینكه از عهده ی صنعت و هنرنمایی منبری برمی آیند این شغل را
در میان مشاغل انتخاب می كنند، و بدیهی است كه كاسب دنبال این
است كه طوری معامله كند كه سود بیشتر ببرد و كاری ندارد به اینكه
نتیجه برای دین و برای مصلحت مردم چیست؟ آن وقت است كه همه ی
مفاسدی كه در ورقه های «خطابه و منبر» و در دو سخنرانی تحت
عنوان «خطابه و منبر» گفتیم از قبیل دلاّلی برای شخصیتها یا برای
صنف و از قبیل از پشت خنجرزدن و از قبیل تأبین و از قبیل
بهره برداری از نقاط ضعف بجای مبارزه با نقاط ضعف و امثال اینها
پیدا می شود