قسمت دوم همان است كه فرمود: وَ تَوْقیفِهِمْ عَلی ما اَرادَ مِنْ مَصْلَحَةِ دینِهِمْ وَ دُنْیاهُمْ
یعنی خطیب مردم را آگاه گرداند به مصالح دین و مصالح دنیوی آنها، كه در حال
حاضر چه جور عمل كنند كه هم خیر و مصلحت دین آنهاست و هم خیر و مصلحت
دنیای آنها.
این كار بزرگی است، از موعظه كردن خیلی مشكلتر است. موعظه، اگر خود
شخصْ اهل عمل باشد، صفای قلبی داشته باشد، ایمانی داشته باشد و چند كلمه از
مواعظ بداند می تواند موعظه كند و موعظه اش تا همان حد مفید باشد. در موعظه اگر
خود شخص اهل عمل باشد و اخلاصی داشته باشد همان بازگو كردن كلمات
بزرگان كافی است، و اما اینكه شخص بخواهد مصالح عالیه ی دینی و دنیایی مردم را
بگوید و آنها را به آن مصالح آگاه كند خیلی مشكل است.
دو اشكال در این كار هست: یكی اینكه علم و اطلاع زیاد می خواهد، دیگر
اینكه اخلاص بسیار لازم است كه آنچه را از مصالح عالیه ی دینی و دنیایی می فهمد
همانها را به مردم بگوید.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 346