این مطلب قابل انكار نیست كه در میان علمای شیعه افراد زیادی پیدا شدند كه
ترس از قیاس آنها را به بیماری جمود مبتلا كرد. هم در شیعه و هم در سنی از این
جامدفكران زیاد بودند. اینها وقتی كه با مسئله ای مواجه می شدند اگر دستور
خاصی در آن مورد رسیده بود جواب می دادند و اگر حدیث و دستور خاصی
نرسیده بود لب فرو می بستند و جوابی نمی دادند، نه قیاس می كردند و نه در پی
اجتهاد صحیح و استخراج اصول از فروع بودند. شیخ طوسی- آنچنان كه از سخن
وی در مقدمه
مبسوط و هم
عُدّة الاصول برمی آید- گرفتار چنین جامدفكرانی بوده
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 138
است و هنوز هم كم و بیش وجود دارند. برای ما فعلاً ضرورت ندارد كه بحث كنیم
آنها چه اشخاصی بوده و چه افكاری داشته اند؟ عمده این است بدانیم كه اسلام چه
گفته و علمای بزرگ اسلامی از قبیل شیخ ابوجعفر طوسی چگونه تلقی كردند؟