در
کتابخانه
بازدید : 743801تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand پیشگفتارپیشگفتار
Expand بخش اول: خواستگاری و نامزدی بخش اول: خواستگاری و نامزدی
Expand بخش دوم: ازدواج موقت بخش دوم: ازدواج موقت
Expand بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی
Expand بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی
Expand بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن
Expand بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی
Expand بخش هفتم: تفاوتهای زن و مردبخش هفتم: تفاوتهای زن و مرد
Expand بخش هشتم: مهر و نفقه بخش هشتم: مهر و نفقه
Expand بخش نهم: مسأله ی ارث بخش نهم: مسأله ی ارث
Collapse بخش دهم: حق طلاق بخش دهم: حق طلاق
Expand بخش یازدهم: تعدد زوجات بخش یازدهم: تعدد زوجات
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اكنون ببینیم اسلام در باره ی این گونه طلاقها و این گونه مردان چه می گوید. آیا باز هم می گوید كار طلاق صد در صد بسته به نظر مرد است و اگر چنین مردی به طلاق رضایت نداد، زن باید بسوزد و بسازد و اسلام دستها را روی یكدیگر می گذارد و از دور این وضع ظالمانه را تماشا می كند؟ .

عقیده ی بسیاری همین است. می گویند: از نظر اسلام این كار چاره پذیر نیست. این یك نوع سرطان است كه احیاناً افرادی گرفتار آن می شوند و چاره ندارد. زن باید بسوزد و بسازد تا تدریجاً شمع حیاتش خاموش شود.

به عقیده ی اینجانب این طرز تفكر با اصول مسلّم اسلام تضاد قطعی دارد. دینی كه همواره دم از عدل می زند، «قیام به قسط» یعنی برقراری عدالت را به عنوان یك هدف اصلی و اساسی همه ی انبیا می شمارد (لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْمِیزانَ لِیَقُومَ اَلنّاسُ بِالْقِسْطِ) [1]چگونه ممكن است برای چنین ظلم فاحش و واضحی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 287
چاره اندیشی نكرده باشد؟ ! مگر ممكن است اسلام قوانین خود را به صورتی وضع كند كه نتیجه اش این باشد كه بیچاره ای مانند یك بیمار سرطانی رنج بكشد تا بمیرد؟ ! .

موجب تأسف است كه برخی افراد با اینكه اقرار و اعتراف دارند كه اسلام دین «عدل» است و خود را از «عدلیه» می شمارند، اینچنین نظر می دهند. اگر بنا بشود قانون ظالمانه ای را تحت عنوان «سرطان» به اسلام ببندیم، مانعی نخواهد بود كه قانون ستمگرانه ی دیگری را به عنوان «كزاز» و قانون دیگری را به بهانه ی «سل» و قانون دیگری را به عنوان «فلج اعصاب» و قوانین ستمگرانه ی دیگری را به بهانه های دیگر بپذیریم.

اگر اینچنین است پس اصل «عدل» كه ركن اساسی تقنین اسلامی است كجا رفت؟ «قیام به قسط» كه هدف انبیاست كجا رفت؟ .

می گویند: سرطان. عرض می كنم: بسیار خوب، سرطان. آیا اگر بیماری دچار سرطان شد و با یك عمل ساده بشود سرطان را عمل كرد، نباید فوری اقدام كرد و جان بیمار را نجات داد؟ .

زنی كه به همسری مردی برای زندگی با او تن می دهد و بعد اوضاع و احوال به صورتی درمی آید كه آن مرد از اختیارات خود سوء استفاده می كند و از طلاق زن نه به خاطر زندگی و همسری بلكه برای اینكه از ازدواج آینده ی او با یك شوهر واقعی و مناسب جلوگیری كند و به تعبیر قرآن او را «كالمعلّقه» نگه دارد خودداری می كند، حقاً چنین زنی مانند یك بیمار سرطانی گرفتار است. اما این سرطان سرطانی است كه به سهولت قابل عمل است. بیمار پس از یك عمل ساده شفای قطعی و كامل خود را باز می یابد. این گونه عمل و جراحی به دست حاكمان و قاضیان شرعی واجد شرایط امكان پذیر است.

همچنانكه در مقالات پیش اشاره كردیم یكی از دو مشكل بزرگ در جامعه ی ما امتناعهایی است كه برخی مردان ستمگر از طلاق می كنند و از این راه به نام دین و به بهانه ی دین ستم بزرگی مرتكب می شوند. این ستمگریها به ضمیمه ی آن طرز تفكر غلط به نام اسلام و دین كه می گوید زن باید این گونه ستمها را به عنوان یك سرطان غیرقابل علاج تحمل كند، بیش از هر تبلیغ سوء دیگر علیه اسلام اثر گذاشته است.

با اینكه بحث در این مطلب جنبه ی فنی و تخصصی دارد و از حدود این سلسله مقالات خارج است، لازم می دانم اندكی در اطراف این مطلب بحث كنم تا بر بدبینان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 288
روشن كنم كه آنچه اسلام می گوید غیر این حرفهاست.
[1] . حدید/25.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است