در
کتابخانه
بازدید : 743717تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
عجیب است كه بعضی از افراد نمی توانند میان شهوت و رأفت فرق بگذارند؛ خیال كرده اند كه آن چیزی كه زوجین را به یكدیگر پیوند می دهد منحصراً طمع و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 183
شهوت است، حس استخدام و بهره برداری است، همان چیزی است كه انسان را با مأكولات و مشروبات و ملبوسات و مركوبات پیوند می دهد. اینها نمی دانند كه در خلقت و طبیعت، علاوه بر خودخواهی و منفعت طلبی علایق دیگری هم هست. آن علایق ناشی از خودخواهی نیست، از علاقه ی مستقیم به غیر ناشی می شود. آن علایق است كه منشأ فداكاریها و گذشتها و رنج خود و راحت غیر خواستن ها واقع می شوند. آن علایق است كه نمایش دهنده ی انسانیت انسان است، بلكه قسمتی از آنها یعنی در حدودی كه به جفت و فرزند مربوط است در حیوانات نیز دیده می شود.

این افراد گمان كرده اند كه مرد به زن همیشه به آن چشم نگاه می كرده و می كند كه احیاناً یك جوان عزب به یك زن هرجایی نگاه می كند؛ یعنی فقط شهوت است كه آندو را به یكدیگر پیوند می دهد، در صورتی كه پیوندی بالاتر از شهوت هست كه پایه ی وحدت زوجین را تشكیل می دهد. آن همان چیزی است كه قرآن كریم از آن به نامهای «مودّت و رحمت» یاد كرده است. می فرماید: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً» [1] چقدر اشتباه است كه تاریخ روابط زن و مرد را فقط از نظر حس استخدام و استثمار و بر پایه ی اصل تنازع بقا تفسیر كنیم، و چقدر مهملات در این زمینه بافته شده است! راستی من وقتی كه برخی نوشته ها را می خوانم و می بینم در تفسیر تاریخ روابط زن و مرد، یگانه اصلی را كه به كار می برند اصل تضاد است (زن و مرد را مانند دو طبقه ی دیگر اجتماعی كه دائماً در جنگ و كشمكش بوده است فرض می كنند) دچار تعجب می شوم و بر جهالت و نادانی آنها تأسف می خورم. اگر تاریخ روابط پدران و فرزندان را بتوان از نظر حس استخدام و استثمار تفسیر كرد، روابط تاریخی زنان و شوهران را نیز می توان از این نظر تفسیر كرد. درست است كه مرد از زن همیشه زورمندتر بوده است، اما قانون خلقت مرد را از نظر غریزی به شكلی قرار داده است كه نمی توانسته است نوع ستمهایی كه به غلامان و بردگان و زیردستان و همسایگان خود روا می داشته در باره ی زن روا دارد، همان طوری كه نمی توانسته است آن نوع ستمها را بر فرزندان خود روا دارد.

من منكر ستمهای مردان بر زنان نیستم، منكر تفسیری هستم كه از این ستمها
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 184
می شود. مردان بر زنان در طول تاریخ ستمهای فراوانی كرده اند اما ریشه ی این ستمها همان چیزهایی است كه سبب شده به فرزندان خود نیز با كمال علاقه ای كه به آنها و سرنوشت آنها و سعادت آنها داشته اند ستم كنند؛ همان چیزهایی است كه سبب شده به نفس خود نیز ستم كنند، یعنی ریشه ی جهالت و تعصب و عادت دارد نه ریشه ی منفعت طلبی. شاید فرصتی پیش آمد و در موقع مناسبی بحث مفصلی در باره ی تفسیر تاریخ روابط زن و مرد بنماییم.
[1] . روم/21.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است