اعلامیه ی حقوق بشر چون بر اساس احترام به انسانیت و آزادی و مساوات تنظیم
شده و برای احیای حقوق بشر به وجود آمده، مورد احترام و تكریم هر انسان
با وجدانی است. ما مردم مشرق زمین از دیر زمان از ارزش و مقام و احترام انسان دم
زده ایم. در دین مقدس اسلام- چنانكه در مقاله ی پیش گفتیم- انسان، حقوق انسان،
آزادی و مساوات آنها نهایت ارزش و احترام را دارد. نویسندگان و تنظیم كنندگان این
اعلامیه و همچنین فیلسوفانی كه در حقیقت الهام دهنده ی نویسندگان این اعلامیه
هستند، مورد ستایش و تعظیم ما می باشند. ولی چون این اعلامیه یك متن فلسفی
است، به دست بشر نوشته شده نه به دست فرشتگان، استنباط گروهی از افراد بشر
است، هر فیلسوفی حق دارد آن را تجزیه و تحلیل كند و احیاناً نقاط ضعفی كه در آن
می بیند تذكر دهد.
این اعلامیه خالی از نقاط ضعف نیست ولی ما در این مقاله روی نقاط ضعف آن
انگشت نمی گذاریم، روی نقطه ی قوّت آن انگشت می گذاریم.
تكیه گاه این اعلامیه «مقام ذاتی انسان» است، شرافت و حیثیت ذاتی انسان است.
از نظر این اعلامیه انسان به واسطه ی یك نوع كرامت و شرافت مخصوص به خود دارای
یك سلسله حقوق و آزادیها شده است كه سایر جانداران به واسطه ی فاقد بودن آن
حیثیت و شرافت و كرامت ذاتی، از آن حقوق و آزادیها بی بهره اند. نقطه ی قوّت این
اعلامیه همین است.