در
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مجموعه آثار شهید مطهری ، ج16، ص: 593
بسم اللّه الرحمن الرحیم.

الحمد للّه رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین و الصلوة والسلام علی عبد اللّه و رسوله و حبیبه و صفیّه و حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته سیّدنا و نبیّنا و مولانا ابی القاسم محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین. اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم:

«وَ مِنْ كَلامٍ لَهُ عَلیْهِ السَّلامُ: دَعونی وَ الْتَمِسوا غَیْری، فَاِنّا مُسْتَقْبِلونَ اَمْراً لَهُ وُجوهٌ وَ اَلْوانٌ لاتَقومُ لَهُ الْقُلوبُ وَ لا تَثْبُتُ عَلَیْهِ الْعُقولُ، وَ اِنَّ الْافاقَ قَدْ اَغامَتْ وَ الَْمحَجَّةَ قَدْ تَنَكَّرَتْ. وَ اعْلَموا اَنّی اِنْ اَجَبْتُكُمْ رَكِبْتُ بِكُمْ ما اَعْلَمُ. » [1].

می دانیم كه علی علیه السلام پیوسته در دوران خلافت خلفا از بیان این مطلب كه خلافت، حق طلق اوست خودداری نمی كرد، و در عین حال می بینیم بعد از كشته

مجموعه آثار شهید مطهری ، ج16، ص: 594
شدن عثمان در اثر یك انقلاب خونین علیه او، آنگاه كه مردم ریختند به خانه ی علی و دور او را گرفتند و اصرار فراوان كردند كه با او بیعت كنند و وی زمام امور را به دست گیرد، علی علیه السلام امتناع كرد و از پذیرش خلافت كراهت داشت.

جمله هایی كه عرض كردم در نهج البلاغه است. می فرماید: «دَعونی وَ الْتَمِسوا غَیْری» مرا رها كنید و بروید دنبال كس دیگر. بعد خود امام علت امتناع خودش را توضیح می دهد، برای اینكه كسی تصور نكند كه- العیاذباللّه- امام خود را لایق خلافت، و بعد از پیغمبر، شایسته ترین فرد برای زمامداری نمی داند. توضیح می دهد كه اوضاع فوق العاده آشفته است و یك آینده ی آشفته تر در جلوی ماست. عبارت این است: «فَاِنّا مُسْتَقْبِلونَ اَمْراً لَهُ وُجوهٌ وَ اَلْوانٌ» یعنی ما جریانی را در پیش داریم كه این جریان مشتبه است، رنگهای مختلف و چهره های گوناگون دارد؛ ما یك آینده ی روشنی در پیش نداریم، آینده ای داریم با چند چهره و چند رنگ مختلف. بعد امام جمله ای دارد كه در آن جمله مطلب را بیان می كند: «وَ اِنَّ الْافاقَ قَدْ اَغامَتْ» افقها را مه گرفته است؛ مثل وقتی كه مه زیاد پیدا می شود و انسان جلوی چشم خودش را هم نمی بیند. «وَ الَْمحَجَّةَ قَدْ تَنَكَّرَتْ» شاهراه به صورت كوره راه در آمده و ناشناخته است و مردم دیگر شاهراه را تشخیص نمی دهند. ولی در آخر یك جمله ای به عنوان اتمام حجت فرمود. فرمود: این را هم بدانید كه اگر من زمام خلافت را به دست گیرم، آنچنان رفتار می كنم كه خودم می دانم نه آنچنان كه شما می خواهید: «وَ اعْلَموا اَنّی اِنْ اَجَبْتُكُمْ رَكِبْتُ بِكُمْ ما اَعْلَمُ» . این بود كه در آخر فرمود: مرا به حال خودم بگذارید، فعلاً اگر من مثل گذشته وزیر باشم بهتر است از اینكه امیر باشم.

این جمله ها نشان می دهد كه علی علیه السلام مشكلات فراوانی را در دوره ی خلافت خود پیش بینی می كرد، همان مشكلاتی كه بعد رخ داد و چهره نمود. آن مشكلات چه بود؟ من در این یك جلسه نمی توانم همه ی آن مشكلات را برای شما شرح بدهم.

بحث من درباره ی مشكل بزرگ علی است. می خواهم آن یك مشكل را شرح بدهم.

سایر مشكلات را به نحو اجمال برای شما عرض می كنم تا برسم به مشكلترین مشكل علی و بزرگترین معضله ای كه علی علیه السلام گرفتار آن شد.


[1] نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ی 92.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است