در
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اولین مشكلی كه وجود داشت و علی بر زمینه ی آن می فرمود: آینده ی بسیار مبهمی 61
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 595
در پیش داریم، داستان كشته شدن عثمان بود. علی وارث خلافتی می شد كه خلیفه ی قبل از او را انقلابیونی كه انقلاب كرده اند كشته اند، حتی اجازه ی دفن او را هم نمی دهند و اعتراضات فراوانی دارند. حال این گروه انقلابی به علی پیوسته است.

مردمِ دیگر چه نظری دارند؟ همه ی مردم كه مثل این انقلابیون فكر نمی كنند، و خود علی فكرش نه با انقلابیون می خواند و نه با مخالفین انقلابیون و نه با عامّه ی مردم. از یك طرف عثمان است و اطرافیان عثمان و آنهمه اجحافها و بی عدالتیها و ستمگریها و آنهمه اعطاء امتیازات به خویشاوندها، و از طرف دیگر گروههایی خشمناك و عصبانی از حجاز و مدینه و بصره و كوفه و مصر، از همه جا آمده اند معترض و منتقد.

عثمان هم تسلیم نمی شود. علی سفیر است میان انقلابیون و عثمان، كه این هم جریان عجیبی دارد. علی با روش عثمان مخالف است و در عین حال مخالف است كه باب خلیفه كشی باز شود؛ نمی خواهد خلیفه را بكشند كه باب فتنه بر روی مسلمین باز گردد، كه این داستان مفصلی دارد [1]. نسبت به عثمان منتقد است و كوشش دارد او را از راهی كه می رود منصرف كند و به راه راست بیاورد، بلكه آتش انقلابیون خاموش شود و فتنه بخوابد. نه عثمان و طرفداران عثمان حاضر شدند [از راه خود منصرف شوند] و نه انقلابیون دست از انقلاب خودشان برداشتند. نتیجه اش همین شد.

علی می دانست كه مسأله ی قتل عثمان مسأله ای خواهد بود [كه موجب فتنه خواهد شد] خصوصاً با توجه به این نكته ی بسیار عجیب كه ما فقط امروز می بینیم علمای اجتماع یعنی جامعه شناسان و مورخین محققی كه در تاریخ اسلام مطالعه كرده اند آن را كشف كرده اند- و می بینیم نهج البلاغه هم این مطلب را توضیح می دهد- كه در قتل عثمان بعضی از طرفداران خود عثمان نیز دست داشتند؛ آنها هم می خواستند عثمان كشته شود، فتنه در دنیای اسلام بپا گردد و آنها از این آب گل آلود استفاده كنند (اینها در متن نهج البلاغه است) . مخصوصاً معاویه در قتل عثمان كاملاً دست داشت؛ باطناً كوشش می كرد این فتنه بالا بگیرد، عثمان كشته شود تا او از كشته شدن عثمان بهره برداری كند. این یك مشكل، كه دیگر بیش از این نمی توانم درباره اش بحث كنم.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 596
مخالفان علی با مخالفان پیغمبر این تفاوت را داشتند كه مخالفان پیغمبر عده ای بودند كافر و بت پرست و در زیر شعار بت پرستی با پیغمبر مبارزه می كردند، منكر خدا و توحید بودند و انكار خدا و توحید را هم علنی می گفتند، تحت شعار «اُعْلُ هُبَل» زنده باد هُبل، با پیغمبر مبارزه می كردند، پیغمبر هم شعار روشنی داشت: «اَللّهُ اَعْلی وَ اَجَلُّ» از همه بزرگتر خداست. اما علی با یك طبقه ی دانای بی دین مواجه شده است كه متظاهر به اسلام اند ولی مسلمان واقعی نیستند، شعارهایشان شعارهای اسلامی است و هدفهایشان بر ضد اسلام. پدر معاویه كه ابوسفیان است در زیر شعار.

«اُعْلُ هُبَل» به جنگ پیغمبر می آید، لهذا كار پیغمبر در مبارزه با او آسان است.

پسرش معاویة بن ابی سفیان همان روح ابوسفیانی و همان هدفهای ابوسفیانی را دارد اما در زیر شعار آیه ی قرآن: «مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً» [2]. هر كسی كه مظلوم كشته شد خدا برای اولیاء او (خویشاوندان نزدیك او) یك قدرتی داده است، حق داده است كه خون مقتول خودشان را مطالبه كنند. شعار، خیلی شعار خوبی است. حال كسی نیست كه از معاویه بپرسد كه ولیّ شرعی خون عثمان كیست؟ یك كسی كه در چهار پشت بالاتر با تو انتساب پیدا می كند، مطالبه ی خون او به تو چه مربوط است؟ ! عثمان پسر دارد، خویشاوندان نزدیكتر از تو دارد؛ و ثانیاً به علی چه مربوط كه عثمان كشته شده است؟ ! اما یك مرد دغلبازی مثل معاویه به این حرفها كاری ندارد، او می خواهد از این وسیله استفاده كند.

معاویه قبلاً به جاسوسهای خود در اطراف عثمان سپرده بود كه هر وقت خلیفه كشته شد، فوراً پیراهن خون آلود او را برای من به شام بفرستید. تا عثمان كشته شد نگذاشتند كه خون پیراهن او خشك بشود، همان پیراهن خون آلود را با انگشت زن عثمان [3]فرستادند برای معاویه. دیگر معاویه قند در دلش آب می شد. دستور داد انگشتهای بریده ی زن عثمان را كنار منبرش آویزان كردند: «ایهاالناس! دنیا را ظلم گرفت، اسلام از دست رفت، این انگشتهای بریده ی زن خلیفه است» . و دستور داد پیراهن عثمان را روی چوبی بلند كردند و بردند در مسجد یا جای دیگر. خودش رفت آنجا نشست، شروع كرد به گریه كردن بر خلیفه ی مظلوم. مدتها روضه ی عثمان در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 597
شام خواند و از مردم اشك گرفت و مردم را آماده كرد كه برویم برای خونخواهی عثمان. از چه كسی خون عثمان را باید بگیریم؟ از علی باید بگیریم؛ علی با این انقلابیون كه با او بیعت كردند همدست بود، اگر همدست نبود چرا اینها الآن در لشكر علی هستند؟ این یك مشكل بزرگ. دو جنگ جمل و صفّین را همین مشكل از طرف اشخاص بدخواه به وجود آورد. این دو جنگ به این بهانه بپا شد.
[1] در چهارده جای نهج البلاغه ، علی علیه السلام در موضوع كشته شدن عثمان بحث كرده است.
[2] اسراء/33.
[3] هنگامی كه انقلابیون ریختند كه عثمان را بكشند، او خودش را روی بدن عثمان انداخت. یك شمشیری كه خواستند به تن عثمان بزنند، به دست آن زن خورد و انگشت او (یكی یا بیشتر) قطع شد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است