در
کتابخانه
بازدید : 320900تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand امكان شناخت امكان شناخت
Expand ابزارهای شناخت ابزارهای شناخت
Expand منابع شناخت منابع شناخت
Expand مراحل و درجات شناخت مراحل و درجات شناخت
Expand مكانیسم تعمیم شناخت حسی مكانیسم تعمیم شناخت حسی
Expand شناخت آیه ای شناخت آیه ای
Expand روان ناخودآگاه و شناخت آیه ای روان ناخودآگاه و شناخت آیه ای
Expand شناخت حقیقی شناخت حقیقی
Expand بررسی تعاریف حقیقت منطق عمل بررسی تعاریف حقیقت منطق عمل
Collapse اشكالات وارد بر «منطق عمل» اشكالات وارد بر «منطق عمل»
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
خلاصه ی نظریه ای كه می گوید عمل را نمی توان معیار شناخت قرار داد این است: اولاً به فرض اینكه این نظریه را بپذیریم، آن را به طور كلّی نمی توانیم بپذیریم، زیرا مواردی از شناختها و آگاهیها و علمها و اطّلاعها داریم كه با اینكه یقینی بودن آنها برای ما از هر شناختی روشن تر است- به طوری كه اگر فرضاً در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 480
نور خورشید تردید كنیم در آنها نمی توانیم تردید كنیم- ولی قابل اینكه در عمل مورد آزمایش قرار گیرند نیستند. مثل همان اصلی كه در تمام علمها و فلسفه ها مورد قبول است: «دور محال است» . در جلسات پیش فی الجمله توضیح دادم كه این را نمی توان اول به صورت یك فرضیه تلقی كرد و بعد آن را به لابراتوار و آزمایشگاه برد و دید كه محال است یا نیست، چون محال بودن یعنی وجود نداشتن و نیز امكان وجود نداشتن. اگر چیزی وجود نداشته باشد و امكان وجود هم نداشته باشد، به آن «محال» یا «ممتنع» می گوییم. از این آقایانی كه به فلسفه ی عمل به این معنا معتقدند، سؤال می كنیم: آیا شما به محال بودن چیزی در عالم- هرچه می خواهد باشد- معتقد هستید؟ در جهان چیزی هست كه از نظر شما محال باشد؟ مسلّما، زیرا كلام و كتابهایشان پر است از این كه فلان چیز «محال است» ، «نشدنی است» . مثلاً در مسئله ی «جبر تاریخ» می گویند در شرایط معیّن تاریخ، فلان حادثه جبرا و ضرورتا به وجود می آید و اگر آن شرایط خاص وجود نداشته باشد محال است وجود پیدا كند. خود فلسفه ی مادی صدها امر محال به ما عرضه می دارد. محال یعنی چیزی كه دو «نه» دارد، یعنی دو «نه واقعیّت» دارد؛ محال یعنی پوچ، آن هم دو پوچی: هم پوچ از نظر واقعیّت، و هم پوچ از نظر امكان. ممكن است چیزی وجود نداشته باشد ولی امكان وجود داشته باشد، اما این چیزی است كه دو پوچی دارد. می گوییم: تو خودت به یك سلسله امور محال معتقدی، آیا می توان محالها را اول به صورت یك فرضیه پذیرفت و بعد این فرضیه ها را در عالم واقعیت و در لابراتوار آزمایش كرد؟ ! اصلا «آزمایش می كنیم» یعنی آن را به وجود می آوریم تا بتوانیم آزمایش كنیم، پس آن، محال نیست.

پس خلاصه ی اشكال اول نظریه ای كه می گوید «معیار شناخت عمل است» این است كه به فرض اینكه درست باشد، در همه جا درست نیست؛ شناختهایی داریم كه برای همه ی ما روشن است و جزء روشن ترین شناختهاست و حال آنكه با معیار عمل قابل تعیین نیست، یعنی با محك عمل نمی شود آنها را محك زد.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است