بسم اللّه الرحمن الرحیم.
«كل جوهر جسمانی له نحو وجود مستلزم لعوارض ممتنعة. . . »
[1].
بحث ما در براهین حركت در جوهر بود. تا اینجا مرحوم آخوند سه برهان ذكر
كردند. یك برهان را در فصل مربوط به ربط متغیر به ثابت ذكر كرده بودند بر این
اساس كه «علة المتغیر متغیر و علة الثابت ثابت» و علل متغیرات باید به یك علت
متغیر بالذات منتهی شود كه این را در گذشته بحث كردیم
[2]. دو برهان دیگر در این
فصل 26 خواندیم كه مرحوم آخوند در برهان دوم چنین گفتند كه طبیعت، مفید آثار
موجود در خودش نیست بلكه آثاری كه ما می بینیم یك سلسله «توابع» است، و
دیدیم كه این مطلب مورد هجوم مرحوم حاجی واقع شد و ایشان این برهان را به
شدت رد كردند. در برهان سوم از راه تشخص وارد شدند كه آن را هم ذكر كردیم.
در جلسه ی پیش عرض كردیم كه اگرچه این سه برهان هر كدام از یك راه خاص.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 540
است ولی هر سه راه به ملاك رابطه ی جوهر و عرض منتهی می شود. در برهان «علة
المتغیر متغیر» از باب اینكه طبیعت، علت عرض است و علت متغیر باید متغیر باشد
وارد شدند. تكیه ی برهان دوم باز بر رابطه ی جوهر و عرض بود اما بر این اساس كه
عرض از توابع جوهر است و استقلالی در مقابل جوهر ندارد. رابطه ی مورد نظر در این
برهان رابطه ی حالّیت و محلّیت است. در برهان سوم باز نظر به رابطه ی جوهر و عرض
است ولی رابطه ی تشخص، كه دیگران می گویند عرض مشخص جوهر است.
در اینجا ما به بعضی از براهین دیگر و شاید عمده ی براهین دیگری كه بشود بر
حركت جوهری اقامه كرد [اشاره می كنیم. ] من در گذشته در هر جا كه در كتابهای
مرحوم آخوند و از جمله
اسفار به برهانی بر حركت جوهری برخورد كرده ام آن را
یادداشت كرده ام. مجموعاً سه [یا چهار
[3]] برهان دیگر كه شاید از براهین دیگر قویتر
است می توان بر حركت جوهری اقامه كرد كه همه ی آنها براهین خوبی است و
هیچ كدام مربوط به رابطه ی جوهر و عرض نیست.
یك برهان، برهانی است كه عرض كردیم تكیه ی آقای طباطبایی در نوشته های
مختلفشان در باب حركت- در رساله ای به عربی كه در قدیم نوشته اند
[4]، در
اصول فلسفه، نهایة الحكمة و شاید
بدایة الحكمة - بیشتر روی آن برهان است البته با
یك بیان خاصی، اگرچه شاید بتوان [مشابه ] این بیان را از كلمات مرحوم آخوند در
جاهای مختلف- ولی نه بحث حركت
اسفار - استنباط كرد. آن مطلب را مرحوم
آخوند در مباحث جواهر و اعراض، در جایی به مناسبت بحث كرده اند و در
الشواهد الربوبیه در مباحث حركت ذكر كرده اند. اول ما بیان مرحوم آخوند را ذكر
می كنیم.
[1] .
اسفار، ج 3، مرحله ی 7، فصل 26، ص 103.
[2] . در آینده هم در فصلی تحت عنوان «فی ربط الحادث بالقدیم» كه نزدیك به بحث «ربط متغیر به
ثابت» است این مسئله مطرح خواهد شد و یك سلسله مطالبی كه قبلاً وعده دادیم از جمله ایرادهایی
كه بر این برهان كرده اند و جوابهایی كه می توان داد بیان خواهد شد.
[3] . [همچنان كه استاد اندكی بعد متذكر می شوند بیان خاص مرحوم علامه ی طباطبایی را می توان برهان
مستقلی به حساب آورد. بر این اساس، در این جلسه چهار برهان بر حركت جوهری اقامه می شود. ]
[4] . [رساله ی «قوه و فعل» در كتاب
رسائل سبعه. ]