انّ الوجود عندنا اصیل
دلیل من خالفنا علیل
در بحث پیش بیشتر تاریخچه ی این مسأله را ذكر كردیم و رسیدیم به اینجا كه
گفتیم بحث اعتباریت وجود را برای اولین بار شیخ اشراق مطرح كرده است ولی نه به
نام اعتباریت وجود و نه به نام اصالت ماهیت بلكه به عنوان «عدم زیادة الوجود علی
الماهیة» كه معنایش این است كه علاوه بر ماهیت، وجود وجودی ندارد.
مسأله ای كه الآن به نام اصالت وجود و اصالت ماهیت برای ما مطرح است این
نیست كه آیا علاوه بر ماهیات، وجود هم وجود دارد یا ندارد، بلكه مسأله به شكل
دوران است كه از ایندو كدامیك حقیقی است و كدامیك اعتباری؟ ولی تا زمان
شیخ اشراق و برای شیخ اشراق مسأله ی حقیقی بودن ماهیت گویی یك امر مسلّم بوده
است و بعد این بحث را مطرح كرده است كه آیا وجود هم خود یك حقیقتی است
غیر از ماهیات یا نه؟ لذا ناچار آمده است در آنجا حقیقت بودن وجود را نفی كرده
است. ولی به هر حال ادلّه ای كه او آورده است و براهینی كه برای نفی حقیقی بودن
هستی اقامه كرده است برای بحث اصالت وجود و اصالت ماهیت نیز لازم است
یعنی برای اعتباریت وجود و اصالت ماهیت هم دلیل دیگری غیر از آن ادلّه ای كه
شیخ اشراق اقامه كرده است وجود ندارد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 77