بحث درباره ی به اصطلاح شبهات (از نظر ما) و یا استدلالهای (از نظر خود آنها)
كسانی است كه قائل به «حال» شده اند. چه چیز سبب شده است كه آمده اند چنین
حرفی را كه در حد انكار امر بدیهی و بلكه واقعا انكار بدیهی است گفته اند؟ این
سخن بر ضد بدیهی ترین اصلها یعنی اصل امتناع ارتفاع نقیضین است، زیرا وقتی
می گویند «حال» ، یعنی یك امری كه نه موجود است نه معدوم، یعنی نقیضین در
اینجا ارتفاع پیدا كرده است. پس لابد دچار یك سلسله شبهات شده اند و در واقع
یك چیزهایی به نظرشان رسیده است كه خیال كرده اند اینها ارتفاع نقیضین
[نیست ] ، و الاّ به تعبیری كه شیخ می گوید واقعا امكان چنین چیزی نیست كه كسی
ارتفاع نقیضین را ارتفاع نقیضین تصور كرده باشد و معذلك و لو به حكم یك دلیل
غلط به آن معتقد شده باشد؛ بلكه كسانی كه منكر این گونه امور بدیهی می شوند
معمولا یك شبهه ای در یك جایی برایشان پیدا می شود و یك چیزی به نظرشان
می رسد و بعد خیال می كنند كه مثلا این اجتماع نقیضین است یا ارتفاع نقیضین
است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 472