إنّ الوجود مع مفهوم العدم
كلاّ من إطلاق و تقیید قسم
فریده ی اوّل از كتاب شرح منظومه چنانكه دیدیم به مسائل وجود و عدم مربوط
بود. تا حالا آنچه كه گفتیم مسائل وجود بود، از حالا به بعد یك سلسله مسائل
خواهیم داشت كه اینها ضمنا مسائل عدم هم هست.
یكی از آن مسائل همین است كه در اینجا آورده اند و در واقع تقسیمی است
برای وجود و عدم كه وجود بر دو قسم است: وجود مطلق و وجود مقید، و عدم هم
به نوبه ی خودش بر دو قسم است: عدم مطلق و عدم مقید، با این تفاوت- كه این
تفاوت را خود حاجی در شرح
[1]بیان می كند- كه در مورد وجود؛ هم مفهوم وجود
مطلق و مقید دارد و هم حقیقت وجود (بنابر اصالت وجود كه قائل است به اینكه
وجود خودش حقیقت است) كه البته اطلاق و تقیید در حقیقت وجود با اطلاق و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 411
تقیید در مفهوم وجود متفاوت خواهد بود
[2]؛ و اما در عدم، تقسیم فقط مربوط به
مفهوم است، زیرا عدم حقیقتی ندارد تا حقیقتش هم تقسیم بشود و لهذا حاجی
می گوید ما هم مطلب را اینطور تعبیر كرده ایم كه «انّ الوجود» تا هم شامل مفهوم
وجود بشود و هم شامل حقیقت وجود، و نمی گوییم: «انّ مفهوم الوجود» ، ولی در
مورد عدم می گوییم: «مع مفهوم العدم» تا بدانیم در عدم تقسیم منحصرا مربوط به
مفهوم است.
[1] . [عبارت حاجی چنین است: «و فی تخصیص العدم باضافة لفظ المفهوم اشارة الی عدم اختصاص هذه
القسمة فی الوجود بمفهومه، بل جاریة فی حقیقته؛ كما هو مصطلح اهل الذوق» . ]
[2] . - این همان حصص نیست كه قبلا حاجی می گفت؟
استاد: چرا، حالا عرض می كنم. این تا یك مقداری به همان حصص مربوط است.