در
کتابخانه
بازدید : 1432968تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
شرح مبسوط منظومه
Expand مقدمه مقدمه
Collapse <span class="HFormat">مقصد اول: امور عامّه</span>مقصد اول: امور عامّه
ارتباط امور عامّه با مقولات كانت و هگل
Expand <span class="HFormat">فریده ی اول وجود و عدم</span>فریده ی اول وجود و عدم
Expand <span class="HFormat">ادامه فریده اول وجود و عدم</span>ادامه فریده اول وجود و عدم
Expand <span class="HFormat">فریده ی دوم</span>مواد ثلاث<span class="HFormat">وجوب و امکان و امتناع</span>فریده ی دوممواد ثلاثوجوب و امکان و امتناع
Expand فریده ی سوم: حُدوث و قدم فریده ی سوم: حُدوث و قدم
فریده چهارم قوه و فعل
Expand فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این امور عامه كه اینها می گویند، با بیشتر مقولات كانت قابل تطبیق است.

كانت در مقولات خودش امور حسی را از امور غیر حسی جدا می كند و عقیده دارد كه اینها (یعنی مقولات غیر حسی) را ذهن از ناحیه خودش دارد. قسمت زیادی از این امور عامه همان چیزهایی است كه كانت هم رسیده است به اینجا كه اینها امور محسوس نیستند، و نیز هگل- كه او هم در این جهت از كانت پیروی كرده است-
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 30
آنها را «مقولات غیر حسی» می نامد؛ مثلا خود هستی و نیستی، ضرورت و امكان و امتناع، علیت و معلولیت، قوّه و فعلیت [1]، كه اینها از امور عامه اند و تمام اینها را كانت و هگل ذكر كرده اند؛ و همچنین حدوث و قدم، و جوهر [و] عرض (یعنی خود مقولات) و وحدت و كثرت. خود هگل و كانت هم توجه دارند كه اینها با سایر مقولات فرق می كند؛ مثلا وحدت و كثرت را نمی شود از قبیل شكل در نظر گرفت. یك مادّه گاهی این شكل را دارد و گاهی آن شكل را، امّا وحدت و كثرت از چیزهایی است كه هیچ چیز نمی تواند از آنها بیرون باشد، هر چیزی یا واحد است یا كثیر؛ تازه هر كثرتی هم به وحدت برمی گردد، چون هر كثیری مجموعی از واحدهاست و در نهایت امر برمی گردد به واحد. حكمای اسلامی به این معانی به این چشم نگاه می كنند و امثال كانت و هگل به چشم دیگری. ولی خوب است، به هر حال هر دو در یك جایی به هم خواهند رسید.

در «امور عامّه» اینها بحث را از هستی و نیستی (وجود و عدم) شروع می كنند.

پس باب اوّل ما می شود: «الفریدة الاولی فی الوجود و العدم» .

مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 31

[1] . یعنی كانت كه دو معنا برای امكان ذكر می كند یك معنایش تقریبا با قوه و فعل كه ما می گوییم یكی است:

بستگی دارد به اینكه قوه و فعل را به آن معنای ارسطویی در جریان هستی بپذیریم یا نپذیریم، و این خیلی مسأله ی مهمی هم هست، یعنی مسأله ی قوه و فعل را به این راحتی نمی شود حل كرد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است