بیان ارزش و اعتبار معلومات كه بهتر است آن را «ارزش علوم و ادراكات»
بنامیم برای این است كه روشن شود آیا ادراكات ما تا چه اندازه «حقیقت» است و با
واقع مطابقت دارد؟ آیا آنچه ما به وسیله ی حس یا عقل خود می فهمیم می توانیم مطمئن
باشیم كه واقع و نفس الامر هم همین طور است كه ما می فهمیم، یا آنكه ممكن است
اصلاً واقع و نفس الامری نباشد و جهان معلومات هیچ در هیچ باشد، یا آنكه واقع و
نفس الامر طوری باشد و ما طور دیگری كه مقتضای ذهن ما در تحت شرایط زمانی و
مكانی است بفهمیم؟
چنانكه در مقاله ی 1 گذشت «فلسفه» پاره ای از ادراكات را به عنوان «حقایق»
(مطابق با واقع) می شناسد و سعی می كند حقایق را از «اعتباریّات» و «وهمیّات» تمیز
دهد. بدیهی است این سعی هنگامی مفید است كه ذهن انسان خاصیت ادراك كردن
واقعیات را همان طور كه هستند داشته باشد و اگر ذهن همیشه اشیاء را با شكل و
كیفیتی كه ساخته و پرداخته ی خود اوست درك كند فلسفه بلاموضوع و سعیش بیهوده
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 154
است.
مسأله ی تعیین ارزش و اعتبار معلومات را از جهتی می توان اساسی ترین مسائل
شمرد زیرا راه رئالیسم از ایده آلیسم یا سوفیسم 1، و راه فلسفه ی جزمی (دگماتیسم 2) كه
افلاطون و ارسطو و پیروانشان در یونان قدیم و جمیع حكمای دوره ی اسلامی و دكارت و
لایب نیتس و عده ای دیگر از فلاسفه ی جدید اروپا پیرو آن بودند از راه فلسفه ی شكاكان
(سپتی سیسم) كه به وسیله ی پیرهون در حدود قرن چهارم قبل از میلاد در یونان تأسیس
شد و در یونان و سپس در حوزه ی اسكندریه و اخیراً در اروپا پیروانی داشته و دارد از
همین جا جدا می شود.
هر چند در متن این مقاله فقط موضوع كیفیت وقوع خطا كه دست آویز
ایده آلیستها شده بررسی شده ولی در مقاله ی 2 در ضمن پاسخ به شبهات ایده آلیسم،
ارزش معلومات فی الجمله اثبات شد و در نكته ی 2 آن مقاله (صفحات 95- 106)
عقاید ماتریالیسم دیالكتیك در این مسأله انتقاد شد و امید است كه از مطالعه ی این مقاله
كه تحت عنوان «ارزش معلومات» نگارش یافته و آنچه در مقاله ی 2 گذشت و مطالعه ی
مقاله ی پنجم كه تحت عنوان «پیدایش كثرت در علم» خواهد آمد با توضیحاتی كه ذیلاً
داده می شود، برای خواننده حل سه مسأله ی مهم فلسفی:
. ارزش معلومات
. راه حصول علم
. تعیین حدود علم
حاصل شود.
با توجه به اینكه محققین و فلاسفه ی اروپا در چهار قرن اخیر بیشتر همت خویش
را مصروف تحقیق در اطراف «علم» و مسائل مربوط به آن نموده اند و سه مسأله ی بالا
تقریباً محور مسائل فلسفی اروپا به شمار می رود، و توجه به اینكه مسائل مربوط به
علم در فلسفه ی اسلامی نیز از بغرنج ترین و پیچیده ترین مسائل است لزوم امعان نظر در
این مسائل روشن می شود.
ما به مناسبت اهمیت مسأله ی «ارزش معلومات» كه موضوع این مقاله است و به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 155
مناسبت آنكه دانشمندان مادی یك رشته عقاید مخصوص مربوط به این مسأله دارند و
در تحت عنوان «ارزش معلومات» متعرض می شوند، مقدمه ی نسبتاً مفصل تری برای
این مقاله می نویسیم و برای روشن شدن ذهن خوانندگان مطالب مربوط را
جمع آوری می كنیم و در ضمن این مقدمه سعی خواهیم كرد خلاصه ی سیر عقاید و افكار
را از دوره های باستان تا عصر حاضر درباره ی این مسأله شرح دهیم و بیان دو مسأله ی
دیگر را به مقاله ی پنجم موكول می كنیم.
خوانندگان محترم كه علاقه مندند به روش «رئالیسم» كه این مقالات عهده دار
بیان آن شده است آشنا شوند از مطالعه ی روش رئالیسم درباره ی «حقیقت» كه در همین
مقدمه بیان شده است به خوبی واقف خواهند شد كه بسیاری از مكاتب فلسفی كه
روش خود را روش رئالیستی می خوانند در مسأله ی «ارزش معلومات» راهی پیش
گرفته اند كه آنها را فرسنگها از رئالیسم دور كرده و تا پرتگاه مخوف ایده آلیسم
لغزیده اند؛ مخصوصاً ماتریالیسم دیالكتیك كه روش خود را صد در صد رئالیسم
می خواند، در مسأله ی ارزش معلومات و بیان حقیقت به قدری انحراف پیدا كرده است
كه در گرداب سوفیسم و سپتی سیسم دست و پا می زند و خود نمی فهمد.
***