در
کتابخانه
بازدید : 64579تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ممكن است گفته شود كه این بحث چه ثمره ی عملی دارد؟ به هر حال هر دو دسته درباره ی قوانین موجود اسلامی معتقدند كه مقرون به صلاح و موافق حق و عدالت است، چیزی كه هست یك دسته معتقدند اول حسن و قبح و صلاح و فساد و حقّ و ناحقّی بود و بعد شارع اسلام دستورهای خود را طبق آنها تنظیم كرده، و دسته ی دیگر می گویند اینها از اول نبوده اند و به دنبال دستورهای دین پیدا شده اند. یك عده ای می گویند حسن و قبح و حق و ناحق و عدالت و ظلم مقیاس دستورهای دین است، یك عده می گویند دین مقیاس اینهاست، حالا چه خواجه علی چه علی خواجه، نتیجه یكی است. لهذا علمای هر دو دسته كه وارد مسائل فقه و اصول شده اند در اطراف مصلحت احكام و تقدیم مصلحتی بر مصلحت دیگر بحث كرده اند.

در جواب عرض می كنم خیر اینطور نیست، اثر عملی مهمی دارد و آن مسأله ی دخالت عقل و علم در استنباط احكام اسلامی است. اگر نظریه ی اول را بپذیریم كه حقی و عدالتی بوده و حسن و قبح واقعی بوده و شارع اسلام همیشه آن واقعیات
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 955
را منظور می داشته، قهرا در مواردی كه برمی خوریم به حكم صریح عقل و علم كه مقتضای حق چیست و مقتضای عدالت چیست، صلاح كدام است و فساد كدام، ناچاریم اینجا توقف كنیم و عقل را به عنوان یك راهنما در مواردی كه می تواند صلاح و فساد را درك كند بپذیریم و قاعده ای را كه عدلیه گفته اند كه «كلّ ما حكم به العقل حكم به الشّرع» یا گفته اند: «الواجبات الشّرعیّة الطاف فی الواجبات العقلیّة» به كار ببندیم، گیرم ظاهر یك دلیل نقلی خلاف آن باشد، زیرا روی آن مبنا ما برای احكام اسلامی روحی و غرضی و هدفی قائلیم، یقین داریم كه اسلام هدفی دارد و از هدف خود هرگز منحرف نمی شود، ما به همراه همان هدف می رویم، دیگر در قضایا تابع فرم و شكل و صورت نیستیم، همین كه مثلا فهمیدیم ربا حرام است و بی جهت هم حرام نیست، می فهمیم هر اندازه كه بخواهد تغییر شكل و فرم و صورت بدهد باز حرمتش جایی نمی رود، ماهیت ربا رباست، و ماهیت ظلم ظلم، و ماهیت دزدی دزدی، و ماهیت گدایی و كلّ بر اجتماع بودن گدایی است، خواه آنكه شكل و فرم و صورتش همان شكل ربا و ظلم و سرقت و گدایی باشد یا آنكه شكل و قیافه را عوض كند و جامه ی حق و عدالت بر تن نماید.

اما بنابر نظریه ی دوم، عقل به هیچ وجه نمی تواند راهنما باشد، قوانین و مقررات اسلامی یك روحی و معنایی ندارد كه ما این روح و معنی را اصل قرار دهیم، هر چه هست همان شكل و فرم و صورت است، با تغییر شكل و فرم و صورت همه چیز عوض می شود. اصولا مطابق این نظریه هر چند نام حق و عدل و نام مصلحت و تقدیم مصلحتی بر مصلحت دیگر برده می شود، اما یك مفهوم واقعی ندارد، نام همان شكل و فرم و صورت را مصلحت و عدالت و حق و امثال اینها گذاشته اند.

پس مطابق نظریه ی اول، ما به حق و عدالت و مصلحت به عنوان یك امر واقعی نگاه می كنیم، اما بنا بر نظریه ی دوم به عنوان یك فرض خیالی.

یك سبب گمراهی مردم جاهلیت همین بود كه قوه ی درك خوبی و بدی از آنها سلب شده بود و هر قبیح و زشتی را تحت عنوان دین قبول می كردند و نام امر دینی و شرعی روی آن می گذاشتند. قرآن كریم این جهت را از آنها انتقاد می كند و می گوید شما باید این قدر بفهمید كه كارهای زشت در ذات خود زشتند و ممكن نیست خداوند كار زشتی را تجویز كند و به او دستور دهد. زشتی یك چیز كافی است برای اینكه شما بفهمید خداوند به آن امر نمی كند. می فرماید: «وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَیْها آباءَنا وَ اَللّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اَللّهَ لا یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَی اَللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ، `قُلْ أَمَرَ رَبِّی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 956
بِالْقِسْطِ»
[1] یعنی وقتی كه مرتكب فحشاء شوند دو دلیل برای كار خود ذكر می كنند، یكی اینكه سنت آباء و اجدادی است، دیگر اینكه می گویند دستور خدا همین است و خدا اجازه داده. به آنها بگو خداوند هرگز فحشاء را اجازه نمی دهد، خود فحشاء و عفاف حقیقتهایی هستند، واقعیت دارند، با امر و نهی خدا فحشاء عفاف نمی شود و عفاف فحشاء نمی شود، خدا هرگز به فحشاء امر نمی كند و آن را اجازه نمی دهد، خداوند به عدل و اعتدال و میانه روی امر می كند. این را خودتان باید بفهمید و تشخیص دهید و مقیاس قرار دهید. با این مقیاس تشخیص بدهید كه خداوند به چه چیز امر می كند و از چه چیز نهی می كند.


[1] . اعراف/28 و 29.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است