در
کتابخانه
بازدید : 64623تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یكی از مسائلی كه در علم كلام مورد بحث واقع شد مسأله ی عدل الهی بود، كه آیا خداوند عادل است یا نه؟ این مسأله خیلی اهمیت پیدا كرد و شاخه ها و متفرّعات زیاد پیدا كرد، دامنه اش قهرا به مسأله اصل عدالت اجتماعی كه مورد بحث ماست نیز كشیده شد. این مسأله از مسأله ی حادث بودن و قدیم بودن كلام اللّه هم با آنكه آن مسأله فتنه ها بپاكرد و خونها برایش ریخته شد بیشتر اهمیت پیدا كرد به طوری كه به واسطه ی نفی و اثبات در این مسأله- یعنی مسأله ی عدل- متكلمین دو نحله شدند: عدلیّه و غیر عدلیّه. عدلیّه یعنی طرفداران اصل عدل الهی، و غیر عدلیّه یعنی منكرین اصل عدل الهی.

متكلمین شیعه عموما از عدلیّه هستند، و به همین جهت از همان زمان قدیم معمول شد كه شیعه بگوید اصول دین اسلام پنج تاست: توحید، عدل، نبوّت، امامت،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 952
معاد، یعنی از نظر اسلام شناسی شیعی اصول اسلام پنج تاست.

در مسأله ی عدل الهی در دو قسمت بحث شد: یكی اینكه آیا خلقت و تكوین عالم از آسمان و زمین، از جماد و نبات و حیوان، از دنیا و آخرت، بر موازین عدالت و موافق عدالت است و در خلقت و آفرینش به هیچ موجودی ظلم نمی شود و این عالم به عدل برپاست؟ آیا «بالعدل قامت السّماوات و الارض» [1]؟ یا اینكه خداوند چون اراده و مشیّتش مطلق است و هیچ چیز نمی تواند اراده ی او را محدود كند، فعال ما یشاء است، یَفْعَلُ ما یَشاءُ [2]و یَحْكُمُ ما یُرِیدُ [3]، خلقتش تابع هیچ میزان و هیچ قاعده و قانونی نمی تواند باشد، هر چه او بكند عدل است نه اینكه هر چه مقتضای عدل است او می كند.

لهذا در جواب این سؤال كه آیا خداوند در قیامت بر وفق موازینی كه موازین عدل است رفتار می كند و طبق حساب و قاعده ای یكی را به بهشت می برد و دیگری را به جهنم، یا اینطور نیست؟ آنها گفتند اینطور نیست، هیچ قانون و ناموسی نمی تواند حاكم بر فعل حق باشد، هر قانون و ناموسی تابع فعل او و امر اوست، عدل و ظلم هم تابع فعل اوست. اگر او مطیع را به جهنم ببرد و عاصی را به بهشت، بازهم چون او كرده عدل است. اراده او و فعل او تابع میزانی و خاضع در برابر قانونی نیست، همه ی قوانین و موازین تابع اراده او هستند.

این یك قسمت درباره ی اصل عدل كه راجع به اساس خلقت موجودات و نظام عالم بود كه آیا موافق با میزان عدل است یا نه؟ قسمت دیگری مربوط به نظام تشریع است، مربوط به دستورهای دینی است، مربوط به این است كه دستورهای الهی كه به وسیله ی پیغمبر اكرم (ص) رسیده و به نام شریعت و قانون اسلامی خوانده می شود چطور؟ آیا نظام تشریع تابع میزان عدل است یا نه؟ آیا عادلانه وضع شده و هر حكمی تابع یك حقیقت و یك مصلحت و مفسده ی واقعی است، یا اینطور نیست؟ وقتی كه به قوانین شریعت اسلام نگاه می كنیم می بینیم یك سلسله چیزها تحلیل و تجویز و بلكه واجب شده و یك عده امور دیگر بر عكس تحریم شده و ممنوع شناخته
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 953
شده: به درستی و امانت امر شده و از دروغ و خیانت و ظلم نهی شده.

شك ندارد كه بالفعل باید گفت آنچه امر كرده خوب است و آنچه نهی كرده بد است، اما آیا چون خوبها خوب بوده و بدها بد بوده اند اسلام به آن امر كرده و از این نهی كرده؟ یا آنكه چون اسلام به این یكی امر كرده خوب شده و چون از آن یكی نهی كرده بد شده و اگر به عكس كرده بود، اگر به دروغ و خیانت و ظلم امر كرده بود اینها واقعا خوب می شدند و اگر از راستی و امانت و عدالت نهی كرده بود اینها واقعا بد بودند یعنی بد می شدند؟ ! شارع اسلام دستور داده كه بیع حلال است و ربا حرام، شك ندارد كه الآن بیع خوب است و ربا بد، حالا آیا بیع بالذات و به خودی خود چیز خوبی بوده و برای بشر نافع و مفید بوده و چون خوب و مفید بوده در اسلام حلال شمرده شده و اما ربا بالذات چیز بدی بوده و به حال جامعه ی بشر ضرر داشته و چون بد و مضر بوده اسلام آن را حرام شمرده و گفته: «اَلَّذِینَ یَأْكُلُونَ اَلرِّبا لا یَقُومُونَ إِلاّ كَما یَقُومُ اَلَّذِی یَتَخَبَّطُهُ اَلشَّیْطانُ مِنَ اَلْمَسِّ» [4] و یا بر عكس است، بیع را چون اسلام گفته حلال است خوب شده و چون ربا را گفته حرام است بد شده.


[1] . تفسیر صافی، ذیل آیه ی 7 از سوره ی الرّحمن.
[2] . آل عمران/40.
[3] . مائده/1.
[4] . بقره/275.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است