چیزی كه قرآن آن را روح می داند، فرض این است كه اجزاء ندارد. وقتی سؤال
كردند درباره ی روح برای ما سخن بگو، روح كه اجزاء ندارد تا او بگوید روح آن چیزی
است كه از فلان شی ء و فلان شی ء به وجود آمده. و روح برای غایتی- یا لا اقل برای
غایتی كه آن شخص آن را بشناسد- به وجود نیامده است
[1]. پس یگانه راهی كه باقی
می ماند این است كه روح را به خدا تعریف كنند: روح از امر پروردگار است، آن
چیزی است كه امر پروردگار است و ناشی از امر پروردگار است.
[1] . اگر روح برای غایتی هم به وجود آمده باشد، آن غایت از خود روح مخفی تر است. غایت [روح ] این است كه به
سوی خداوند بازگردد. تازه او (سؤال كننده) بازگشت به سوی خدا را نمی داند چیست.