در
کتابخانه
بازدید : 105036تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
انس ما با مفاهیم اعتباری و اجتماعی كه در زندگی اجتماعی به كار می بریم غالباً سبب خطا و اشتباه ما می شود؛ سبب می شود كه الفاظی كه در معارف اسلامی آمده است از معنای حقیقی خود منسلخ شوند و مفهومی اعتباری و قراردادی پیدا كنند.

ما آنجا كه كلمه ی «قرب» و نزدیكی را در خارج از مفاهیم اجتماعی به كار می بریم همان مفهوم حقیقی را اراده می كنیم؛ مثلاً می گوییم در نزدیكی این كوه چشمه ای است، یا خود را به نزدیك این كوه رساندم. در اینجا مراد ما قرب واقعی است؛ یعنی واقعاً دوری و نزدیكی فاصله ی خود را تا كوه در نظر می گیریم و از كلمه ی «قرب» منظورمان این است كه آن فاصله- كه یك امر واقعی است نه قراردادی- كمتر شده است. امّا وقتی كه می گوییم فلان شخص نزد فلان مقام اجتماعی قرب پیدا كرده است و یا می گوییم فلان شخص با فلان خدمت خود به فلان مقام نزد او تقرّب حاصل كرد، در اینجا منظورمان چیست؟ آیا مقصود این است كه فاصله ی میان آنها كمتر شد؟ مثلاً سابقاً در پانصد متری او قرار داشت و اكنون در صد متری اوست؟ البتّه نه. اگر چنین است پس پیشخدمت در اطاق هر كسی از هر كس دیگر نزد او مقرّب تر است.

مقصودمان این است كه خدمتگزار در اثر خدمتش در روحیّه ی مخدوم خود تأثیر كرد و او را از خود راضی نمود و حال اینكه قبلاً راضی نبود، یا او را از خود راضی تر كرد و در نتیجه از این پس مخدوم بیش از گذشته به او عنایت خواهد داشت. پس استعمال «قرب» در اینجا یك استعمال مجازی است نه حقیقی؛ واقعاً وجود خارجی این شخص در نزدیكی وجود خارجی آن شخص قرار نگرفته است، بلكه از آن رابطه ی خاصّ روحی كه از طرف مخدوم نسبت به خادم برقرار شده و آثاری كه بر این رابطه ی روحی مترتّب است، مجازاً و تشبیهاً «قرب» تعبیر شده است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 291
قرب به ذات حق چطور؟ آیا قرب حقیقی است یا قرب مجازی؟ آیا واقعاً بندگان با اطاعت و عبادت و سلوك و اخلاص به سوی خدا بالا می روند و به او نزدیك می شوند؟ فاصله شان كم می شود تا آنجا كه فاصله از بین می رود و به تعبیر قرآن «لقاء ربّ» حاصل می گردد، و یا اینكه همه ی این تعبیرات، تعبیرات مجازی است؟ به خدا نزدیك شدن یعنی چه؟ ! خدا دور و نزدیكی ندارد. نزدیكی به خدا عیناً مانند نزدیكی به یك صاحب مقام اجتماعی است؛ یعنی خدا از بنده ی خود خشنودی حاصل می كند و در نتیجه، لطف و عنایتش عوض می شود و بیشتر می گردد.

البتّه اینجا سؤال دیگری پیش می آید و آن اینكه خشنودی خداوند یعنی چه؟ خداوند محلّ حوادث نیست كه از كسی خشنود نباشد و بعد خشنود شود و یا خشنود باشد و بعد ناخشنود شود. ناچار جواب می دهند كه تعبیر «خشنودی» و «ناخشنودی» نیز یك تعبیر مجازی است؛ مقصود آثار رحمت و عنایت حقّ است كه در صورت طاعت و بندگی می رسد و نه چیز دیگر.

آن رحمتها و عنایتها چیست؟ در اینجا منطقها فرق می كند: برخی رحمتها و عنایتها را اعمّ از معنوی و مادّی می دانند- رحمت معنوی یعنی معرفت و لذّت حاصل از آن، و رحمت مادّی یعنی باغ و بهشت و حور و قصور- امّا بعضی دیگر حتّی از اعتراف به رحمت معنوی نیز امتناع دارند و همه ی عنایات و مقامات انسانها را در نزد خداوند محدود می كنند به باغ و بهشتهای جسمانی و حور و قصور و سیب و گلابی.

نتیجه ی سخن دسته ی اخیر این است كه معنای تقرّب بیشتر اولیاء خدا به ذات احدیّت این است كه بیش از افراد دیگر حور و قصور و سیب و گلابی و باغ و بوستان در اختیار دارند.

نتیجه ی سخن منكران قرب حق این است كه در اثر طاعت و عبادت، نه نسبت خداوند به بنده فرق می كند- همچنانكه طرفداران قرب حقیقی نیز به این مسأله اعتراف دارند- و نه نسبت بنده با خدا فرق می كند. از نظر نزدیكی و دوری حقیقی، اوّلین شخص جهان بشریّت یعنی رسول اكرم با شقی ترین آنها از قبیل فرعون و ابو جهل مساوی اند.
حقیقت این است كه این اشتباه از یك نوع طرز تفكّر مادّی درباره ی خدا و انسان - و بالاخص درباره ی انسان- پیدا شده است. كسی كه انسان و روح انسان را صرفاً
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 292
توده ای از آب و گل می داند و نمی خواهد به اصلفَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی [1] اعتراف كند و حتّی این تعبیر را نیز حمل به یك معنای مجازی می كند، چاره ای ندارد جز انكار قرب واقعی حق.

ولی چه لزومی دارد كه ما انسان را اینچنین حقیر و خاكی فرض نماییم تا مجبور شویم همه چیز را تأویل و توجیه كنیم؟ خداوند كمال مطلق و نامحدود است، و از طرفی حقیقت وجود مساوی با كمال است و هر كمال واقعی به حقیقت وجود كه حقیقتی اصیل است بازمی گردد از قبیل علم، قدرت، حیات، اراده، رحمت، خیریّت و غیره.

موجودات در اصل آفرینش به هر نسبت كه از وجودی كامل تر- یعنی از وجودی قوی تر و شدیدتر- بهره مند هستند، به ذات الهی كه وجود محض و كمال صرف است نزدیكترند. طبعاً فرشتگان از جمادات و نباتات به خداوند نزدیكترند و به همین جهت بعضی از فرشتگان از بعضی دیگر مقرّب ترند، بعضی حاكم و مطاع بعضی دیگر می باشند؛ و البتّه این تفاوت مراتب قرب و بعد مربوط به اصل خلقت و به اصطلاح مربوط به قوس نزول است.

موجودات، بخصوص انسان، به حكم «إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» [2] به سوی خداوند بازگشت می كنند. انسان به حكم مرتبه ی وجودی خود، این بازگشت را باید به صورت طاعت و عمل اختیاری و انجام وظیفه و به صورت انتخاب و اختیار انجام دهد. انسان با پیمودن طریق طاعت پروردگار واقعاً مراتب و درجات قرب پروردگار را طی می كند؛ یعنی از مرحله ی حیوانی تا مرحله ی فوق ملك را می پیماید. این صعود و تعالی یك امر تشریفاتی و اداری نیست، قراردادی و اعتباری نیست، از قبیل بالا رفتن از عضویّت ساده ی یك اداره تا مقام وزارت، و یا از عضویّت ساده ی یك حزب تا رهبری آن حزب نیست، بلكه بالا رفتن بر نردبان وجود است، شدّت و قوّت و كمال یافتن وجود است كه مساوی است با زیادت و استكمال در علم و قدرت و حیات و اراده و مشیّت و ازدیاد دایره ی نفوذ و تصرّف. تقرّب به خداوند یعنی واقعاً مراتب و مراحل هستی را طی كردن و به كانون لا یتناهی هستی نزدیك شدن.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 293
بنابراین محال است كه انسان در اثر طاعت و بندگی و پیمودن صراط عبودیّت به مقام فرشته نرسد و یا بالاتر از فرشته نرود و لا اقل در حدّ فرشته از كمالات هستی بهره مند نباشد. قرآن برای تثبیت مقام انسانی می گوید:

«ما فرشتگان را فرمان دادیم كه در پیشگاه آدم سجده كنند و همه ی فرشتگان بلا استثناء سجده كردند جز ابلیس كه حاضر نشد» [3].
حقّاً باید گفت منكر مقام انسان هر كه هست ابلیس است.


[1] . حجر/29.
[2] . بقره/156.
[3] . بقره/34.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است