در
کتابخانه
بازدید : 109314تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
برای آنكه بیشتر با طرز تفكّر غربی، اعمّ از الهی یا مادّی، درباره ی خدا آگاه شویم خوب است این بحث را نیز طرح كنیم:

گروهی اثبات خدا را در گرو خدشه وارد كردن بر قانون علیّت و بر اصل ضرورت علّی و معلولی پنداشته اند؛ یعنی در گرو همان چیزی كه اساسی ترین پایه ی اثبات وجود خداوند است؛ نه تنها اساسی ترین پایه ی اثبات وجود خداوند، بلكه اساس
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 528
قبول هر نظریّه ی علمی و فلسفی است.

برتراند راسل در كتاب جهان بینی علمی فصلی باز كرده تحت عنوان «علم و دین» . مسائلی در این فصل عنوان كرده كه به زعم او محلّ برخورد علم و دین است.

یكی از آنها همین مسأله است و او آن را تحت عنوان «اختیار» ذكر كرده است. علّت اینكه تحت این عنوان ذكر كرده این است كه در تصوّر غربی، اختیار و آزادی كه در مورد انسان به كار برده می شود عبارت است از رهایی از قانون علیّت و ضرورت علّی و معلولی. پس اگر قانون علّیت و قانون موجبیّت (قانون ضرورت علّی و معلولی) را در طبیعت انكار كنیم، در حقیقت به نوعی اختیار در مورد طبیعت قائل شده ایم. از این رو «راسل» این بحث را در زیر تیتر «اختیار» طرح كرده است.

به عقیده ی ما طرح این مسأله زیر این تیتر به نوبه ی خود نشانه ی دیگری است از اینكه تفكّر غربی در این گونه مسائل در چه سطحی است. به هر حال، راسل می گوید:

«تا این اواخر، اگر چه حكمت كاتولیكی اصل اختیار را می پذیرفت، با این حال میلی هم به قبول قوانین طبیعی در جهان هستی نشان می داد و این اصل فقط در مورد قبول معجزات استثناء می پذیرفت و اندكی تعدیل می یافت.

. . . یكی از مراحل رشد قابل توجّهی كه اخیرا در شیوه ی عمل پژوهشگران مذهبی حاصل شده تلاشی است برای نجات اختیار به دستیاری جهلی كه نسبت به طرز سلوك اتمها دارند. . . هنوز با هیچ درجه ی اطمینانی نمی توان اعلام كرد كه اصولاً قانونی كه از جمیع جهات شامل حركات اتمها باشد، وجود دارد یا حركات این گونه اتمها تا اندازه ای تصادفی است. . . در یك اتم حالات مختلفی روی می دهد كه با یكدیگر توالی مستمر ندارند و با فواصل كوچكی از یكدیگر جدا می شوند. یك اتم می تواند یك مرتبه از حالتی به حالت دیگر جهش كند و از این گونه جهشها برای اتم فراوان اتّفاق می افتد. در حال حاضر قانونی وجود ندارد تا معلوم كند كه در فلان موقعیّت خاص، كدام جهش روی خواهد داد و از این لحاظ گفته می شود كه اتم تحت هیچ نظم و قاعده ای قرار نمی گیرد، امّا دارای خاصیّتی است كه از نظر مشابهت شاید بتوان به اختیار تعبیر كرد. ادینگتون [1]در كتاب ماهیّت جهان فیزیكی با همین امكان، صحنه ی بزرگی آراسته است» .
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 529
راسل آنگاه به تاریخچه ی «اصل عدم موجبیّت» پرداخته و اضافه می كند:

«من در شگفتم از اینكه ادینگتون برای تأیید اختیار به این اصل متوسّل شده باشد، زیرا اصل مزبور به هیچ وجه نشان نمی دهد كه در سیر طبیعت، اختیار وجود دارد» .
آنگاه درباره ی این مطلب بحث می كند كه آنچه از مكانیك كوانتومی نتیجه می شود، نفی علّیت نیست؛ نفی اصل موجبیّت (و اصل ضرورت ترتّب معلول بر علّت) است. می گوید:

«پس در اصل عدم موجبیّت، چیزی كه نشان دهد یك واقعه ی فیزیكی بدون علّت واقع می شود، وجود ندارد. . . حال برمی گردیم به اتم و اختیاری كه در آن پنداشته می شود.

نخست باید دانست كه هنوز معلوم نیست حركت اتم كاملاً سرسری باشد. ادّعای قاطعیّت در تأیید و یا ردّ این نظریّه به یك اندازه غیر علمی و اشتباه آمیز است، زیرا علم در همین اواخر به كشف این نكته نائل آمده است كه اتم در حوزه ی عمل قوانین فیزیكی قدیم نیست و برخی فیزیك دانان با بی پروایی از همین مقدّمه نتیجه گرفته اند كه اتم اصلا در حوزه ی عمل «قانون» نیست. . . آدمی تا چه اندازه باید بی پروا باشد كه روبنای حكمتی را بر مبنای جهلی بنا كند كه فقط برای لحظه ای قابل دوام باشد. . . بعلاوه ایرادهای علمی محضی نیز علیه ایمان به اختیار، وجود دارد. بررسیهایی كه تاكنون در مورد رفتار حیوانات یا موجودات انسانی به عمل آمده روشن كرده است كه در اینجا نیز مانند زمینه های دیگر می توان به قوانین علمی (علّی ظ) دست یافت و این همان است كه در تجربیّات «پاولوف» آزمودیم.

صحیح است كه ما نمی توانیم اعمال آدمی را با هیچ درجه از كلیّت پیش بینی كنیم، لكن این موضوع تا حدّی مربوط به پیچیدگی مكانیسم آدمی است و هرگز بیانگر بی قانونی محض- كه باطل بودنش در همه ی موارد تجربی به ثبت رسیده است- نیست و كسانی كه مایل اند جهان فیزیكی از وجود قانون بر كنار باشد، به نظر من نتیجه ی این میل خود را در نمی یابند. همه ی استنباط ما از جریان طبیعت بر اصل علّیت استوار است و اگر طبیعت تحت لگام قانون نباشد، مجموع چنین استنباطی نقش بر آب خواهد بود. در آن صورت، دیگر نخواهیم توانست از چیزی كه همه ی جوانب آن را شخصاً نیازموده ایم، آگاهی داشته باشیم، و حتّی اگر جدّی تر صحبت كنیم، آگاهی ما منحصر به تجربه ی خود ما خواهد بود، آن هم فقط در همان لحظه ی آگاهی؛ چون حافظه نیز بكلّی مشمول قوانین علّیت است. در این صورت، اگر ما ناتوان از این باشیم كه از وجود دیگران و حتّی از گذشته ی خود استنباط موجّهی داشته باشیم،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 530
استنباط ما درباره ی خدا یا هر چیز دیگری كه حكمای الهی آرزوی آن را دارند، بسی ناچیزتر خواهد بود. . .

در واقع، هیچ دلیل قانع كننده ای بر این فرض وجود ندارد كه حركات اتمها تابع قانون نباشند، زیرا فقط در همین اواخر روشهای تجربی توانسته اند آگاهیهایی از حركات اتمهای مجرّد را به دست بیاورند و هیچ بعید نیست قوانین حاكم بر این حركات هنوز كشف نشده باشند. » [2]
ما نظر راسل را دایر بر اینكه هیچ دلیل قانع كننده ای بر بی قانون بودن حركات اتمها ارائه نشده تأیید می كنیم و بلكه مدّعی هستیم محال است چنین دلیلی وجود داشته باشد یا در آینده پیدا شود. و همچنین نظر وی را درباره ی اینكه اگر قانون علیّت در كار نباشد و جهان بی قانون باشد، همه ی استنباطهای ما درباره ی جهان و درباره ی خدا و درباره ی هر چیز دیگر نقش بر آب خواهد بود، كاملاً صحیح می دانیم.

آنچه راسل در پاسخ مدّعیان بی قانون بودن جهان (لا اقل در درون ذرّات اتمی) اظهار داشته است، همان است كه حكمای الهی اسلامی در پاسخ اشاعره كه می خواستند منكر ضرورت علّی و معلولی بشوند اظهار داشته اند. ما در پاورقیهای اصول فلسفه و روش رئالیسم و در كتاب انسان و سرنوشت نظر خود را درباره ی این اصل بیان كرده ایم. ولی در اینجا نمی توانیم از اظهار تعجّب درباره ی دو مطلب خودداری كنیم:

یكی اینكه گروهی به اصطلاح الهی خواسته اند از راه نفی علّیت، و به قول خودشان از راه اختیار، و از راه نفی ضرورت علّی و معلولی و انكار سنخیّت علّت و معلول (علّت معیّن، معلول معیّن به وجود می آورد) وجود خداوند را اثبات كنند.

هر كس كه اندك آشنایی با الهیّات اسلامی داشته باشد می داند كه قبول اصل علّیت، اصل ضرورت علّی و معلولی و اصل سنخیّت علّت و معلول جزء الفبای الهیّات است.

دیگر اینكه آقای راسل پنداشته كه با انكار اصل علّیت، تنها ضربه ای كه بر پیكر علوم وارد می شود این است كه نمی توانیم نتیجه ی تجربه های علمی خود را تعمیم دهیم، زیرا تعمیم مورد تجربه نشده متّكی بر این اصل است كه «علل یكسان در موارد یكسان به طور یكسان عمل می كنند» . غافل از اینكه با انكار اصل علّیت حتّی در مورد چیزی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 531
كه همه ی جوانب آن را آزموده ایم نیز نمی توانیم در همان حدودی كه آزموده ایم اطّلاعی به دست آوریم، زیرا اطّلاع حسّی و تجربی ما از خارج نیز تابع قانون علیّت است.

اگر قانون علیّت در كار نباشد چیزی عاید ما نمی شود.

آقای راسل مكرّر در كتاب جهان بینی خود این نظر را تأیید می كند كه فیزیك جدید به سوی بی قانون بودن جهان پیش می رود. امّا مطلب اساسی این است كه قانون علیّت، قانون فیزیكی نیست، قانون فلسفی است؛ لذا فیزیك نه می تواند آن را اثبات كند و نه نفی. ولی آقای راسل به قانون فلسفی مستقل از دست آوردهای علوم اعتقاد ندارد و ناچار در این گردابها برای همیشه باید متحیّر بماند.

ما در پاورقیهای اصول فلسفه و روش رئالیسم- مقاله ی «پیدایش كثرت در ادراكات» - درباره ی منشأ پیدایش مفهوم علّیت و كیفیّت انتقال ذهن به این مفهوم و تصدیق به واقعیّت آن، بحث كرده ایم و خواننده را به آن كتاب ارجاع می دهیم.


[1] . آرتور استانلی ادینگتون فیزیك دان معروف قرن بیستم.
[2] . راسل: جهان بینی علمی، ترجمه ی حسن منصور، ص 82- 88.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است