1. داستان دو زنی كه بر سر یك طفل دعوا داشتند و
امیرالمؤمنین میان آنها قضاوت كرد و از عواطف مادری استفاده كرد
و گفت: شمشیر مرا بیاورید كه تا این طفل را دو نیم كنم و هر نیمی را
در اختیار یكی از آنها قرار دهم، و آن كه مادر بود از ادعای خود
صرف نظر كرد و علی او را مادر شناخت.
2. ایضاً داستان مادری كه به تلقین و اجبار برادران و فامیل،
منكر فرزندی پسر خود شد و به حضور عمر رفتند و علی علیه السلام
قضاوت كرد (كافی، جلد 7، صفحه ی 423) .
3. داستان قاسم بن. . . كه به مقاتل الطالبیین باید مراجعه شود.
4. داستان مادر موسی و علاقه به فرزند كه در قرآن آمده است.
5. مادر حضرت رسول صلی الله علیه و آله و علاقه ی او به حضرت و علاقه ی
حضرت به مادر.
6. حضرت زهرا به علی علیه السلام وصیت كرد كه تو ناچاری بعد از
من زن بگیری، من توصیه می كنم كه بعد از من با امامه خواهرزاده ام
جلد هفتم . ج7، ص: 24
ازدواج كن. از جمله مظاهر اعجازآمیز محبت مادر جریانی است كه
نقل شده حضرت زهرا بعد از وفات در حالی كه در كفن پوشیده شده
بود، كودكان خود را در بغل كشید.
7. در دهم بحار، صفحه ی. . . می نویسد: رسول خدا در شب زفاف
علی و فاطمه علیهما السلام قدغن كرد زنان به حجله نزدیك شوند. بعد
متوجه شد كه اسماء بنت عمیس در آن نزدیكیهاست. فرمود: مگر
نگفتم كسی اینجا نماند؟ عرض كرد: چرا، ولی خدیجه هنگام وفات
از اینكه زهرا در شب زفاف مادر ندارد كه به كارهای خصوصی اش
رسیدگی كند ناراحت بود و من به او قول دادم كه این مهم را انجام
دهم، اكنون مراقبم كه اگر زهرا حاجتی داشته باشد من در این
نزدیكیها باشم. رسول خدا با شنیدن اسم و پیام مادرانه ی خدیجه رقت
كرد و اشك ریخت و اجازه داد اسماء بماند.