در
کتابخانه
بازدید : 277718تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ اول
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ دوم
مقدمه ی مؤلف
مقدمه
بخش اول: تاریخچه ی حجاب
Expand بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب
Expand بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام
Expand بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق
Collapse بخش پنجم: حجاب اسلامی بخش پنجم: حجاب اسلامی
Expand شركت زن در مجامع شركت زن در مجامع
نه حبس و نه اختلاط
Expand فتواهافتواها
كتمان یا اظهار؟
دو مسأله ی دیگر
عبارت 'خمار' 2مورد یافت شد
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آیه ی 59- 60 سوره ی احزاب چنین است:

یا أَیُّهَا اَلنَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ اَلْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ كانَ اَللّهُ غَفُوراً رَحِیماً (59) `لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ اَلْمُنافِقُونَ وَ اَلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ اَلْمُرْجِفُونَ فِی اَلْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَكَ فِیها إِلاّ قَلِیلاً (60) . .

ای پیغمبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو كه جِلبابهای (روسریها) خویش را به خود نزدیك سازند. این كار برای اینكه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند نزدیكتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.

اگر منافقان و بیماردلان و كسانی كه در شهر نگرانی به وجود می آورند، از كارهای خود دست برندارند ما تو را علیه ایشان خواهیم برانگیخت. در آن وقت فقط مدت كمی در مجاورت تو خواهند زیست.

در این آیه دو مطلب را باید مورد دقت قرار داد: یكی اینكه «جلباب» چیست و نزدیك كردن آن یعنی چه؟ دیگر اینكه آنچه به عنوان علت و فایده ی این دستور ذكر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 501
شده كه «شناخته شوند و مورد آزار واقع نشوند» چه معنی دارد؟ .

اما مطلب اول: در اینكه جلباب چه نوع لباسی را می گویند كلمات مفسرین و لغویّین مختلف است و به دست آوردن معنای صحیح كلمه دشوار می باشد.

در المنجد می نویسد:

اَلْجِلْبابُ: اَلْقَمیصُ اَوِ الثَّوْبُ الْواسِعُ. .

جلباب پیراهن یا لباس گشاد است.

در مفردات راغب كه كتاب دقیق و معتبری است و مخصوص شرح لغتهای قرآن نگاشته شده است می گوید:

«اَلْجَلابیبُ: اَلْقُمُصُ وَ الْخُمُرُ» (یعنی پیراهن و روسری) .

قاموس می گوید:

وَالْجِلْبابُ كَسِرْدابٍ وَ سِنِّمارٍ: اَلْقَمیصُ وَ ثَوْبٌ واسِعٌ لِلْمَرْأَةِ دونَ الْمِلْحَفَةِ اَوْ ما تُغَطّیِ بِهِ ثیابَها مِنْ فَوْقٍ كَالْمِلْحَفَةِ، اَوْ هُوَ الْخِمارُ. .

جلباب عبارت است از پیراهن و یك جامه ی گشاد و بزرگ كوچكتر از ملحفه و یا خود ملحفه (چادر مانند) كه زن به وسیله ی آن تمام جامه های خویش را می پوشد، یا چارقد.

در لسان العرب می نویسد:

اَلْجِلْبابُ ثَوْبٌ اَوْسَعُ مِنَ الْخِمارِ دونَ الرِّداءِ تُغَطّی بِهِ الْمَرْأَةُ رَأْسَها وَ صَدْرَها. .

جلباب جامه ای است از چارقد بزرگتر و از عبا كوچكتر. زن به وسیله ی آن سر و سینه ی خود را می پوشاند.

عبارت كشّاف نیز قریب به همین است و در تفسیر مجمع البیان آنجا كه لغت را معنی می كند می گوید:
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 502
اَلْجِلْبابُ خِمارُ الْمَرْأَةِ الَّذی یُغَطّی رَأْسَها وَ وَجْهَها اِذا خَرَجَتْ لِحاجَةٍ. .

جلباب عبارت است از روسری ای كه در موقع خروج از منزل به كار برده می شود و سر و صورت را با آن می پوشانند.

ولی ضمن تفسیر آیه می گوید:

اَیْ قُلْ لِهؤُلاءِ فَلْیَسْتُرْنَ مَوْضِعَ الْجَیْبِ بِالْجِلْبابِ وَ هُوَ الْمُلائَةُ الَّتی تَشْتَمِلُ بِهَا الْمَرْأَةُ. .

مقصود این است كه با روپوشی كه زن به خود می گیرد محل گریبان را بپوشاند.

بعد می گوید:

«و گفته شده است كه جلباب همان چارقد است و مقصود آیه این است كه زنان آزاد در وقت بیرون رفتن پیشانیها و سرها را بپوشانند. » .

چنانكه ملاحظه می فرمایید معنی «جلباب» از نظر مفسران چندان روشن نیست.

آنچه صحیحتر به نظر می رسد این است كه در اصل لغت كلمه ی «جلباب» شامل هر جامه ی وسیع می شده است ولی غالباً در مورد روسریهایی كه از چارقد بزرگتر و از ردا كوچكتر بوده است به كار می رفته است. ضمناً معلوم می شود دو نوع روسری برای زنان معمول بوده است: یك نوع روسریهای كوچك كه آنها را «خِمار» یا «مقنعه» می نامیده اند و معمولاً در داخل خانه از آنها استفاده می كرده اند. نوع دیگر روسریهای بزرگ كه مخصوص خارج منزل بوده است. این معنی با روایاتی كه در آنها لفظ «جلباب» ذكر شده است نیز سازگار است، مانند روایت عبیداللّه حلبی كه در تفسیر آیه ی 60 سوره ی نور نقل كردیم. مضمونش این بود كه در مورد زنان سالخورده جایز است خمار و جلباب را كنار بگذارند و نگاه به موی آنها مانعی ندارد. از این جمله فهمیده می شود كه جلباب وسیله ی پوشانیدن موی سر بوده است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 503
همچنین در روایات دیگر در كافی [1] در تفسیر همان آیه وارد شده است كه حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «اَلْخِمارُ وَالْجِلْبابُ اِذا كانَتِ الْمَرْأَةُ مُسِنَّةً» یعنی وقتی زن سالخورده ای باشد جایز است چارقد و روسری را زمین بگذارد.

بنابراین مقصود از نزدیك ساختن جلباب، پوشیدن با آن می باشد؛ یعنی وقتی می خواهند از خانه بیرون بروند روسری بزرگ خود را با خود بردارند. البته معنی لغوی نزدیك ساختن چیزی، پوشانیدن با آن نیست بلكه از مورد چنین استفاده می شود. وقتی كه به زن بگویند جامه ات را به خود نزدیك كن مقصود این است كه آن را رها نكن، آن را جمع و جور كن، آن را بی اثر و بی خاصیت رها نكن و خود را با آن بپوشان.

استفاده ی زنان از روپوشهای بزرگ كه بر سر می افكنده اند دو جور بوده است: یك نوع صرفاً جنبه ی تشریفاتی و اسمی داشته است همچنانكه در عصر حاضر بعضی بانوان چادری را می بینیم كه چادر داشتن آنها صرفاً جنبه ی تشریفاتی دارد. با چادر هیچ جای بدن خود را نمی پوشانند، آن را رها می كنند. وضع چادر سركردنشان نشان می دهد كه اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند و از اینكه مورد بهره برداری چشمها قرار بگیرند ابا و امتناعی ندارند. نوع دیگر برعكس بوده و هست: زن چنان با مراقبت جامه های خود را به خود می گیرد و آن را رها نمی كند كه نشان می دهد اهل عفاف و حفاظ است. خودبه خود دور باشی ایجاد می كند و ناپاكدلان را مأیوس می سازد. بعداً خواهیم گفت كه تعلیلی كه در ذیل جمله آمده است مؤید همین معنی است.

و اما مطلب دوم یعنی بحث در علتی كه برای این دستور ذكر شده است:

مفسرین گفته اند: گروهی از منافقین اوایل شب كه هوا تازه تاریك می شد در كوچه ها و معابر مزاحم كنیزان می شدند. البته برای كنیزان چنانكه قبلاً گفتیم پوشانیدن سر واجب نبوده است. گاهی از اوقات این جوانان مزاحم و فاسد متعرض زنان آزاد نیز می شدند و بعد مدعی می شدند كه ما نفهمیدیم آزاد زن است و پنداشتیم كنیز است.

لذا به زنان آزاد دستور داده شد كه بدون جلباب یعنی درحقیقت بدون لباس كامل از خانه خارج نشوند تا كاملاً از كنیزان تشخیص داده شوند و مورد مزاحمت و اذیت قرار نگیرند.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 504
بیان مذكور خالی از ایراد نیست، زیرا چنین می فهماند كه مزاحمت نسبت به كنیزان مانعی ندارد و منافقین آن را به عنوان عذری مقبول برای خود ذكر می كرده اند، در حالی كه چنین نیست. اگرچه پوشانیدن موی سر بر كنیزان واجب نبوده است و شاید رمز آن هم این بوده كه وضع كنیز معمولاً جالب و تحریك آمیز نیست و مورد رغبت كسی واقع نمی شود و به علاوه كارشان خدمت بوده چنانكه قبلاً اشاره كردیم، ولی در هر حال این مزاحمتها حتی در مورد كنیزان نیز گناه محسوب می شده است و منافقین نمی توانسته اند كنیز بودن را عذر خود قلمداد كنند.

احتمال دیگری كه در معنای این جمله داده شده این است كه وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاكدامنی را رعایت كند افراد فاسد و مزاحم جرأت نمی كنند متعرض آنها شوند.

بنا به احتمال اول معنی جمله ی «ذلِكَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ » این است كه بدین وسیله شناخته می شوند كه آزادند نه كنیز، پس مورد آزار و تعقیب جوانان قرار نمی گیرند. ولی بنا به احتمال دوم معنی جمله این است كه بدین وسیله شناخته می شوند كه زنان نجیب و عفیف می باشند و بیماردلان از اینكه به آنها طمع ببندند چشم می پوشند زیرا معلوم می شود اینجا حریم عفاف است، چشم طمع كور و دست خیانت كوتاه است.

در این آیه حدود پوشش بیان نشده است. از این آیه نمی توان فهمید كه آیا پوشیدن چهره لازم است یا نه. آیه ای كه متعرض حدود پوشش است آیه ی 31 سوره ی نور است كه قبلاً درباره ی آن بحث شد.

مطلبی كه از این آیه استفاده می شود و یك حقیقت جاودانی است این است كه زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد كند كه علائم عفاف و وقار و سنگینی و پاكی از آن هویدا باشد و با این صفت شناخته شود، و در این وقت است كه بیماردلان كه دنبال شكار می گردند از آنها مأیوس می گردند و فكر بهره كشی از آنها در مخیّله شان خطور نمی كند. می بینیم كه جوانان ولگرد همیشه متعرض زنان جلف و سبك و لخت و عریان می گردند. وقتی كه به آنها اعتراض می شود كه چرا مزاحم می شوی، می گویند اگر دلش این چیزها را نخواهد با این وضع بیرون نمی آید.

این دستور كه در این آیه آمده است مانند دستوری است كه در بیست و پنج آیه قبل از این آیه خطاب به زنان رسول خدا وارد شده است: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 505
اَلَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ
» یعنی در سخن گفتن رقّت زنانه و شهوت آلود كه موجب تحریك طمع بیماردلان می گردد به كار نبرید. در این آیه دستور وقار و عفاف در كیفیت سخن گفتن را بیان می كند و در آیه ی مورد بحث دستور وقار در رفت و آمد را.

ما قبلاً گفتیم كه حركات و سكنات انسان گاهی زباندار است. گاهی وضع لباس، راه رفتن، سخن گفتن زن معنی دار است و به زبان بی زبانی می گوید دلت را به من بده، در آرزوی من باش، مرا تعقیب كن. گاهی برعكس با بی زبانی می گوید دست تعرض از این حریم كوتاه است.

به هر حال آنچه از این آیه استفاده می شود این است، نه كیفیت خاصی برای پوشش. از نظر كیفیت پوشش فقط آیه ی 31 سوره ی نور است كه مطلب را بیان می فرماید و باتوجه بدین كه این آیه بعد از آیه ی سوره ی نور نازل شده است می توان فهمید كه منظور از «یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ » این است كه دستور قبلی سوره ی نور را كاملاً رعایت نمایند تا از شرّ آزار مزاحمان راحت گردند.

در آیه ی قبل از این آیه می فرماید: «وَ اَلَّذِینَ یُؤْذُونَ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ اَلْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اِكْتَسَبُوا فَقَدِ اِحْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً» یعنی آنان كه بدون جهت مردان و زنان باایمان را آزار می رسانند بهتان و گناه بزرگی مرتكب می گردند. این آیه رسماً به كسانی پرخاش می كند كه مردان و زنان مسلمان را آزار می رسانند. بلافاصله به زنان دستور می دهد كه در رفتار خود وقار و سنگینی را كاملاً رعایت كنند تا از آزار افراد مزاحم مصونیت پیدا كنند. توجه بدین آیه بهتر به فهم مقصود آیه ی مورد بحث كمك می كند.

مفسران غالباً هدف جمله ی «یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ » را پوشانیدن چهره دانسته اند، یعنی این جمله را كنایه از پوشیدن چهره دانسته اند. مفسران قبول دارند كه مفهوم اصلی «یُدْنِینَ » پوشانیدن نیست اما چون غالباً پنداشته اند كه این دستور برای باز شناخته شدن زنان آزاد از كنیزان بوده است اینچنین تعبیر كرده اند. ولی ما قبلاً گفتیم كه این تفسیر صحیح نیست. به هیچ وجه قابل قبول نیست كه قرآن كریم فقط زنان آزاد را مورد عنایت قرار دهد و از آزار كنیزان مسلمان چشم بپوشد. آنچه عجیب به نظر می رسد این است كه مفسرانی كه در اینجا چنین گفته اند غالباً همانها هستند كه در تفسیر سوره ی نور با كمال صراحت گفته اند كه پوشانیدن چهره و دو دست لازم نیست و آن را امر حَرَجی دانسته اند، از قبیل زمخشری و فخررازی. چطور شده است كه این مفسران متوجه تناقض در سخن خود نشده اند و ادعای منسوخیّت آیه ی نور را هم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 506
نكرده اند.

حقیقت این است كه این مفسران تناقضی میان مفهوم آیه ی نور و آیه ی احزاب قائل نبوده اند. آیه ی نور را یك دستور كلی و همیشگی می دانسته اند خواه مزاحمتی در كار باشد یا نباشد ولی آیه ی سوره ی احزاب را مخصوص موردی می دانسته اند كه زن آزاد یا مطلق زن مورد مزاحمت افراد ولگرد قرار می گرفته است.

نكته ای از آیه ی مورد بحث استفاده می شود و آن این است كه افرادی كه در كوچه هاو خیابانها مزاحم زنان می گردند از نظر قانون اسلام مستحق مجازات سخت و شدیدی می باشند. تنها مثلاً آنها را به كلانتری جلب كردن و تراشیدن سر آنها كافی نیست، بسیار سخت تر باید مجازات شوند. قرآن می فرماید: «لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ اَلْمُنافِقُونَ وَ اَلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ اَلْمُرْجِفُونَ فِی اَلْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَكَ فِیها إِلاّ قَلِیلاً» یعنی اگر اینها دست از عمل زشت خود برندارند تو را فرمان می دهیم كه به آنها حمله بری كه دیگر جز اندكی در پناه تو نخواهند بود. حداقل آنچه از این آیه مفهوم می شود تبعید آنها از جامعه ی پاك اسلامی است. جامعه هر اندازه برای عفاف و پاكی احترام بیشتری قائل باشد برای خائنان مجازات شدیدتری قائل می شود، و عكس آن، برعكس.
[1] . كافی ج /5ص 522
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است