از جمله شبهاتی كه مرحوم حاجی سبزواری در شرح منظومه آورده این است كه
معتزله می گویند: طبق قاعده ی كلّی «المعدوم المطلق لا یخبر عنه» از «معدوم مطلق»
نمی شود خبر داد؛ یعنی معدوم مطلق نمی تواند موضوع حكمی قرار گیرد. امّا شما در
همین قضیّه ی «المعدوم المطلق لا یخبر عنه» از آن خبر داده اید
[1]. اگر معدوم مطلق است
چگونه از آن خبر داده اید؟ پس چیزی هست كه از آن خبر داده اید، و به بیان دیگر از
آن جهت از معدوم مطلق خبر داده اید كه معدوم مطلق، ثبوت دارد هر چند كه وجود
ندارد. پس معدوم مطلق به معنی «لیس بثابت» نیست، بلكه به معنی «لیس بموجود»
است.
در جواب این شبهه می گوییم خود این موضوع «معدوم مطلق» در ذهن موجود
است و به اعتبار همین وجود ذهنی است كه از آن خبر داده ایم. پس معدوم مطلق،
معدوم مطلق است به حمل اوّلی ذاتی، و معدوم مطلق، معدوم مطلق نیست به حمل
شایع صناعی. معدوم مطلقی كه نمی شود از آن خبر داد معدوم مطلق به حمل اوّلی ذاتی
است یعنی آن چیزی كه مصداق معدوم مطلق است و نه مفهوم معدوم مطلق.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 301
[1] . نظیر همین شبهه است دو مثال زیر:
مثال اول: اگر كسی بگوید: «هر چه كه من بگویم دروغ است» اكنون آیا خود این خبر هم دروغ است یا راست
است؟ اگر بگوییم خود این خبر دروغ است، پس معلوم می شود او خبر راست هم می گوید و اگر بگوییم این خبر
راست است باز معلوم می شود كه او خبر راست نیز می گوید و در هر دو صورت با این سخنش كه گفت: «هر چه من
بگویم دروغ است» منافات دارد.
مثال دوم: شخصی هنگام صبح می گوید: «خبری كه ظهر به شما خواهم داد دروغ است» و همان شخص موقع
ظهر می گوید: «خبری كه صبح به شما دادم دروغ است» . اكنون كدامیك از این دو خبر صحیح است؟
اگر خبر ظهر راست باشد پس خبر صبح دروغ است، و اگر خبر صبح دروغ باشد پس خبر ظهر هم دروغ است، و
اگر خبر ظهر دروغ باشد پس باید خبر صبح راست باشد، و در نتیجه خبر صبح و خبر ظهر، هم راست است و هم
دروغ، زیرا راست بودن خبر ظهر مستلزم دروغ بودن آن است و دروغ بودن آن نیز مستلزم راست بودن آن است.
همچنین راست بودن خبر صبح مستلزم دروغ بودن آن است و دروغ بودنش مستلزم راست بودن آن است. و حال
آنكه واضح است كه یك خبر نمی تواند هم راست باشد و هم دروغ.