در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: مجله اندیشه حوزه ؛ مرداد و شهریور 1385 - شماره 59، اصغری، محمود ؛


  

تذکر: این مقاله جهت اختصار به دو بخش تقسیم گردید که بخش دوم آن پیش روی شماست و لینک بخش اول، در انتهای مقاله نمایش داده می شود.

بخش چهارم: نقش ارزش ها در کارکرد روابط اجتماعی

کارکرد دین

اگر دین را مجموعه ای از ارزش ها، عقاید، سنت ها، آداب و رسوم و جز آن، که از طریق پیامبران از سوی خدا نازل شده است، بدانیم، می توان گفت که دین در تعیین هویت و به هم پیوستن یک گروه یا یک ملت نقش اساسی دارد. (ر. ک. به: رشاد، 1379، 85-92) اهمیت بیش از حد این مسأله سبب شده است که برخی از جامعه شناسان حتی با اعتقاد به این که ممکن است باورداشت های دینی نادرست و عملکردهای آن خطاآمیز باشند، در عین حال کارکردهای اجتماعی ارزشمندی دارند. از این رو این گروه از جامعه شناسان، با چشم پوشی از منشأ و سرچشمه و حقیقت دین، به اهمیت و نقش کارکردهای دین در جامعه پرداختند. به بیان چند نمونه از این نظریات می پردازیم. کلیف براون در این باره چنین می گوید:

ما، دست کم به عنوان یک امکان، می توانیم به این نظریه توجه داشته باشیم که دین، مانند اخلاق و قانون، بخش مهم و حتی اساسی دستگاه اجتماعی و

(صفحه 141)

جزئی از آن نظام پیچیده ای است که انسان ها با آن می توانند در یک تنظیم سامان مند روابط اجتماعی با هم زندگی کنند. بر مبنای این دیدگاه،ما با سرچشمه های دین کاری نداریم،بلکه تنها به کارکردهای اجتماعی آن نظر داریم،یعنی می خواهیم بدانیم که دین در شکل گیری و نگهداشت نظم اجتماعی چه نقشی را بازی می کند. (همیلتون، 1377 ، 198)

رابرت اسمیت درباره ی کارکرد دین در این جهت می گوید:

دین دو نوع کارکرد دارد؛ یکی تنظیم رفتار فردی برای خیر همگان، و دیگری برانگیختن احساس اشتراک و وحدت اجتماعی. از این رو، مناسک دینی، بیان تکراری وحدت و کارکردهایی است که اشتراک اجتماعی را تحکیم می بخشد. (همیلتون، 1377 ، 170)

به اعتقاد دورکیم:

مناسک دین، برای کارکرد درست زندگی اخلاقی ما، به همان اندازه ضروری اند که خوراک برای نگه داشتن زندگی جسمانی ما ضرورت دارد؛ زیرا از طریق مناسک است که گروه خود را تأیید و حفظ می کند. (همان، 179)

شهید مطهری نیز در این رابطه می گوید:

ایمان مذهبی آثار نیک و فراوان دارد، چه از نظر تولید بهجت و انبساط، چه از نظر نیکو ساختن روابط اجتماعی و چه از نظر کاهش و رفع ناراحتی های ضروری، که لازمه ی ساختمان این جهان است. (مطهری، 1374 ، 43)

بر این اساس می توان گفت که دین در دو جهت در زندگی فردی و اجتماعی کارکرد بسزایی دارد.

1 ) کارکرد دین در پیش گیری از نابسامانی های اجتماعی؛

2 ) کارکرد دین و تأثیر آن بر رشد و شکوفایی اهداف اقتصادی.

اهمیت مذهب در پیش گیری از نابسامانی های اجتماعی

دورکیم، که یکی از پیشگامان نظریه پردازان کارکرد گراست، در اهمیت این

(صفحه 142)

مسأله می گوید: «باورهای مذهب مشترک و آئین های ملازم با آن چنان اهمیتی دارد که هر جامعه نیاز به یک مذهب یا نظامی از باورهایی دارد که بتواند نقش مذهب را ایفا نماید.»

به نظر دورکیم، علت بسیاری از نابسامانی های اجتماعی در جامعه ی نوین، این است که «خدایان قدیمی پیر شده یا اکنون مرده اند و خدایان دیگری هنوز جای آنها را نگرفته اند.» (رابرتسون، 1374 ، 336)

جامعه شناسان معاصر در تکمیل نظریات دورکیم، در رابطه با نقش مذهب و کارکردهای اجتماعی آن، چهار کارکرد را برای مذهب برشمرده اند که عبارتند از:

1 ) همبستگی اجتماعی

مذهب با به هم پیوستن پیروان خود به یکدیگر، به وسیله ی انجام مراسم گوناگون و ایجاد ارزش های مشترک در میان آنها، سبب وحدت جامعه می گردد.

2 ) معنا بخشی به زندگی

بی تردید انسان ها دائما این نیاز را در خود احساس می کنند که از هر طریق ممکن بتوانند به زندگی خود معنا دهند، و می توان گفت پاسخ گویی به این نیاز در اختیار مذهب است.

3 ) کنترل اجتماعی

از آنجا که بیشترین ارزش ها و مهم ترین هنجارهای اجتماعی در حیطه و قلمرو مذهب قرار دارد، مذهب نقش اساسی را از طریق تقویت ارزش ها و هنجارهای مهم در جهت کنترل اجتماعی افراد دارد.

4 ) حمایت روانی

مذهب انسان ها را در دنیای ناامنی ها مورد حمایت عاطفی خود قرار داده، در

(صفحه 143)

حوادث مهم زندگی به آنها یاری می رساند. (رابرتسون، 1374 ، 336)

شهید مطهری در بحث آثار و فواید ایمان، این کارکرد چهار گانه را در سه بخش:

الف- بهجت و انبساط؛

ب - نقش ایمان در بهبود روابط اجتماعی؛

ج - کاهش ناراحتی ها؛ چنین توضیح می دهد؛ در بخش «الف» می گوید:

اولین اثر ایمان مذهبی، از نظر بهجت زایی و انبساط آفرینی، «خوش بینی» است.

ایمان مذهبی از آن جهت که تلقی انسان را نسبت به جهان شکل خاص می دهد، به این نحو که آفرینش را هدف دار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرفی می کند، طبعا دید انسان را نسبت به نظام کلی هستی و قوانین حاکم بر آن خوش بینانه می سازد. (مطهری، 1374 ، 43)

دومین اثر ایمان مذهبی، از نظر بهجت زایی و انبساط آفرینی، «روشن بینی» است.

انسان همین که، به حکم ایمان مذهبی، جهان را به نور حق و حقیقت روشن دید، همین روشن بینی، فضای روح او را روشن می کند و در حکم چراغی می گردد که در درونش روشن شده باشد، بر خلاف یک فرد بی ایمان که جهان در نظرش پوچ است، تاریک است. (همان)

سومین اثر ایمان مذهبی، از نظر تولید بهجت و انبساط، «امیدواری» به نتیجه ی مطلوب تلاش مثبت است.

از نظر منطق مادی، جهان نسبت به مردمی که در راه صحیح و یا راه باطل، راه عدالت یا راه ظلم، راه درستی یا راه نادرستی، می روند بی طرف و بی تفاوت است. از این منظر نتیجه ی کار انسان تنها به یک چیز بسته است؛ «میزان تلاش».

ولی در منطق فرد با ایمان، جهان نسبت به تلاش این دو دسته بی طرف و بی تفاوت نیست، بلکه دستگاه آفرینش حامی مردمی است که در راه حق و

(صفحه 144)

حقیقت و درستی و عدالت و خیر تلاش می کنند. (مطهری، 45 ، 1374)

چهارمین اثر ایمان مذهبی، از حیث بهجت و انبساط، «آرامش خاطر» است.

انسان فطرتا جویای سعادت خویش است؛ از تصور وصول به سعادت غرق در مسرت می گردد و از فکر یک آینده ی شوم و مقرون به محرومیت، لرزه بر اندامش می افتد. (مطهری، 1374 ، 45)

در بخش دوم، که نقش ایمان در بهبود روابط اجتماعی باشد، می گوید:

زندگی سالم اجتماعی آن است که افراد قوانین و حدود و حقوق یکدیگر را محترم شمارند، عدالت را امری مقدس به حساب آورند، به یکدیگر مهر بورزند، هر یک برای دیگری آن را دوست بدارد که برای خود دوست می دارد و آن را نپسندد که برای خویش نمی پسندد. (همان، 47)

آنگاه چنین نتیجه می گیرد:

آن چیزی که بیش از هر چیز حق را محترم، عدالت را مقدس، دل ها را به یکدیگر مهربان و اعتماد متقابل را میان افراد برقرار می سازد،... و همه ی افراد را مانند اعضای یک پیکر به هم پیوند می دهد و متحد می کند، ایمان مذهبی است. (همان، 48)

از منظر شهید مطهری این که مذهب، آن هم مذاهبی که از وحی الهی سرچشمه می گیرند، از چنین ویژگی های چهار گانه برخوردارند: ... از آن جهت است که جهان را حکیم و علیم و هدفدار می دانند نه گیج و منگ و ابله و بی هدف، آن را عادل و طرفدار حق و اهل حق می دانند نه ستمگر و طرفدار ستم و یا بی تفاوت. یکتاپرستان، در مورد بدی ها و شرور، معتقدند که هیچ چیزی حساب نکرده نیست؛ بدی ها یا کیفری هستند عادلانه یا ابتلائی هستند هدفدار و پاداش آور. (مطهری، 1373 ، 99)

تأثیر دین بر اقتصاد

1 ) تأثیر دین بر کارایی اقتصادی

بی تردید دین به گونه ی چشمگیری می تواند بر کارایی اقتصادی، از طریق ترویج

(صفحه 145)

ارزش های مشترک درون گروه، که راه های انجام فراگردهای اقتصادی تولید توسط اعضای گروه را معین می کند، تأثیر گذار باشد.آنجا که این ارزش ها به تصمیم گیری مؤثرتر،نوآوری سریع تر و متنوع تر و سازگاری با تغییر منجر شوند، بی گمان بهره وری اقتصادی و پویایی گروه نیز سرانجام در پی آمدهای مالی بهتر، و نیز در میزان رشد بهتر، خود را نمایان خواهد ساخت.

2 ) تأثیر دین بر انصاف

تاریخ عقاید اقتصادی نشان می دهد که دانش اقتصاد در بستر اخلاق رشد کرده و تا مدت ها یکی از اقسام حکمت عملی به شمار می آمده است. (جیمز آلوی، 1384 ، 152) و از آنجا که بین دین و اخلاق رابطه ی تنگاتنگی وجود دارد، اگر نگوییم بستر اخلاق، دین است، بی تردید یکی از آموزهای مهم اخلاقی، که دین نقش بسزایی در کارایی آن دارد، انصاف و مروت است. دین با القای اصول اخلاقی مشترکی که سبب می شوند افراد دغدغه ی یکدیگر را داشته باشند، ساز و کارهایی را تشویق می کند که این دغدغه به وسیله ی آنها بیان می شود.

3 ) تأثیر دین بر اهداف اقتصادی

دین نقش به سزایی بر اهداف اقتصادی و اجتماعی و یا حتی تعیین کننده ی اهداف اقتصادی و اجتماعی دارد. به عنوان مثال، در سطح یک گروه کوچک، به طور فرض، اگر یک شرکت تجاری را در نظر بگیریم، ممکن است دین در هدف از تشکیل آن شرکت و شیوه ی برنامه ریزی نقش اساسی داشته باشد. به عنوان نمونه، مؤسسات و شرکت هایی که هدف از تشکیل آنها ایجاد اشتغال و ایجاد درآمد برای خانواده های بی سرپرست و یا افرادی می باشد که به هر دلیلی از رقابت در بازار کار محروم هستند و توانایی رقابت را ندارند. در بخش بازار سرمایه نیز نقش دین در تجهیز منابع از طریق قرض الحسنه برای سرمایه گذاری در امر تولید، کاملاً واضح و آشکار است.بی تردید از این سه طریق تأثیر دین بر رفتار فردی در پی آمدهای جمعی منعکس

(صفحه 146)

خواهد شد. بر این اساس در یک سطح تجمعی، تأثیر دین بر آثار و نتایج اقتصاد کلان را می توان به وسیله ی برخی نماگرها بدین گونه مشاهده کرد:

1 ) نماگرهایی که نشان دهنده ی کارایی اقتصادی هستند، مانند میزان رشد محصول ناخالص داخلی؛

2 ) میزان تغییر و رشد و نوآوری علمی و فنی و تأثیر آن بر سطوح اشتغال.

اهمیت دادن به نماگرهایی که بیان گر انصاف و توجه به همنوعان است، مانند طرح های توزیع درآمد، برنامه های رفاه اجتماعی، عرضه ی خدمات اجتماعی و تمایل به سرمایه گذاری عمومی بلند مدت، که ممکن است سود و منفعت چندانی برای نسل کنونی نداشته باشد.

بر مبنای آنچه گفته شد، به اعتقاد شهید مطهری، از جمله اصول و پایه های اولیه ی اقتصاد سالم، حیات و قابلیت رشد و نمو ثروت در جامعه است، زیرا از شرایط اولیه ی یک اجتماع سالم نیز اقتصاد سالم است. از آنجا که به اعتقاد وی هدف های دینی و اسلامی بدون اقتصاد سالم میسر نیست؛ لذا آموزهای دینی نقش مؤثری را در سلامتی اقتصاد در این جهت دارند. (ر. ک. به: مطهری، 1368 ، 21)

در توضیح این مطلب در ادامه به کارکرد پدیده های اجتماعی در ایجاد رشد و توسعه ی اقتصادی از نگاه معصومین علیهم السلام می پردازیم.

بخش پنجم: کارکرد پدیده های اجتماعی در نگاه معصومین علیهم السلام

در یک نگاه و تصویر کلی و همه جانبه به احادیث و روایات امامان معصوم علیهم السلام به خوبی می توان این حقیقت را دریافت، که چگونه شبکه ی پدیده های روابط انسانی بر شبکه و نظام روابط طبیعی حاکمیت دارد. به عنوان نمونه احادیث و روایاتی که در باب «امر به معروف و نهی از منکر» وجود دارد، به وضوح و روشنی بیان گر این مطلب می باشد.به عنوان مثال در این روایات به عواملی که سبب پیدایش پدیده ی ظلم و ستم و

(صفحه 147)

پایمال شدن حقوق انسان ها توسط حاکمان و متولیان امور در جوامع می گردد، پرداخته و عامل آن را ترک امر به معروف و نهی از منکر می داند. اهمیت این مسأله در بینش معصومین علیهم السلام به حدی است که علی علیه السلام حتی در آخرین ساعات و لحظه های شهادت، با توجه به اهمیت بیش از حد این مسأله، به چگونگی پیدایش پدیده ی ظلم حاکمان می پردازد، و سبب آن را ترک امر به معروف و نهی از منکر در جامعه می داند.

«... لاتترکوا الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم شرارکم ثم تدعون فلا یستجاب لکم.» (شهیدی، 1379 ، 321)

در باب نقش اخلاق و کارکرد آن در رابطه با رونق یافتن و سود آور شدن معاملات و افزایش رزق و روزی افراد و پیدایش پدیده ی امنیت اقتصادی و اجتماعی در جامعه و کاهش هزینه های اجتماعی و روانی قراردادها، احادیث و روایات بسیاری وجود دارد، که به رابطه ی کارکرد اخلاق امانت دار و اخلاق خیانت پیشه پرداخته و آثار و پدیده هایی که توسط این دو نوع از اخلاق پیدا می شود، می پردازد.

به عنوان نمونه در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام چنین آمده است:

«الامانه تجلب الرزق و الخیانه تجلب الفقر»

امانت داری سبب افزایش روزی و خیانت ورزی سبب فزونی فقر می شود. (ر. ک. به: مجلسی، 1363 ، 114 ، ج 75)

«الامانه تجر الرزق و الخیانه تجر الفقر»

امانت داری سبب فزونی رزق و روزی می گردد، و خیانت ورزی باعث افزایش فقر می شود. (ر. ک. به: مجلسی، 1363 ، 60 ، ج 78)

تأثیر امانت داری در تقویت سرمایه ی اجتماعی

امروزه، در جامعه شناسی اجتماعی و اقتصادی، عنوان «سرمایه ی اجتماعی» جایگاه گسترده ای را باز نموده است، و پژوهش ها و تحقیقات در رابطه با آن به

(صفحه 148)

طور گسترده و وسیع انجام می گیرد. این در حالی است که به یقین یکی از مؤلفه های اصلی سرمایه ی اجتماعی صداقت، اعتماد، امانت داری و پای بندی به تعهدات و قراردادهاست.

بی تردید وقتی مردم به آسانی معاملات و داد و ستد خود را انجام می دهند، و نیازی به وثیقه های سنگین نیست، و به گفتار یکدیگر اعتماد می نمایند، سرمایه ی اجتماعی در سطح بالایی قراردارد، و این امر تعاملات روزمره را کم هزینه تر، روان تر و روابط اجتماعی را در جامعه مستحکم می سازد.

در ادامه، جهت توضیح بیشتر این مطلب، به بعد کارکردهای اقتصادی آموزه های معصومین علیهم السلام در جامعه خواهیم پرداخت.

نقش آموزه های معصومین علیهم السلام در شناخت رفتارهای سالم اقتصادی

آگاهی و بصیرت و شناخت آموزه های اهل بیت در زمینه ی نتیجه و آثار برخی از پدیده های اقتصادی و کارکرد آن در روابط اجتماعی، می تواند تأثیر بسزایی در شناخت اصول صحیح و انتخاب رفتارهای سالم اقتصادی در جامعه داشته باشد. با بهره گیری از همین آموزه ها بود که اسلام توانست در مدتی کوتاه، در مدینه، با ایجاد انقلاب در طرز تفکر مردم نسبت به هدف نهایی از فعالیت های اقتصادی و کار و تلاش به گونه ای که نزدیکی و قرب به خدا هدف نهایی رفتارهای اقتصادی قرار گیرد، تحول عظیمی را به وجود آورد. (بناء رضوی، 1367 ، 48)

در واقع اسلام با در هم آمیختن رفتارها و تلاش های اقتصادی با مبانی اعتقادی، از طریق فرق گذاشتن بین رفتارهای نیک اقتصادی، به عنوان عمل صالح، و رفتارهای ناپسند اقتصادی، به عنوان عمل غیر صالح، توانست تحول عظیمی را در افکار و اندیشه های اقتصادی مسلمانان به وجود آورد، و با تغییر نظام ارزش های اقتصادی، ارزش هایی مانند قسط و عدل، تعاون، مواسات، ایثار

(صفحه 149)

و برابری را در عالی ترین جایگاه قرار دهد. خدای سبحان در تعریف و تمجید از انسان های تربیت یافته ی چنین مکتبی می فرماید:

«وَ یُوءْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» (حشر، 9)

اینان دیگران را بر خود ترجیح می دهند، هر چند که خودشان نیازمند بدان باشند.

عوامل غیراقتصادی و کارکرد آن در اقتصاد

کارکرد عوامل غیر اقتصادی در اقتصاد در نگاه معصومین علیهم السلام از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به طور خلاصه، این عوامل را می توان به دو بخش تقسیم نمود:

1 ) عواملی که کارکرد آنها سبب رشد و شکوفایی و کارایی اقتصاد می گردد؛

2 ) عواملی که نتیجه و کارکرد آنها رشد منفی اقتصادی و در نتیجه فقر و ناکارآمدی و به هدر رفتن سرمایه هاست.

برخی از عوامل دسته ی اول عبارتند از:

1 ) شکر گذاری در برابر نعمات الهی؛

2 ) جود و بخشش؛

3 ) دوری و پرهیز از گناه و محرمات الهی؛

4 ) پرداخت حقوق مالی و انفاقات واجب؛

5 ) انگیزه ی سالم و الهی در کارها.

عوامل دسته ی دوم را می توان در واقع نبود عوامل دسته ی اول دانست:

1 ) عدم شکرگذاری در برابر نعمات الهی؛

2 ) بخیل و حریص بودن؛

3 ) بی پروایی نسبت به گناه و محرمات الهی؛

4 ) فرار از پرداخت حقوق واجب مالی؛

5 ) نداشتن انگیزه ی سالم در فعالیت های اقتصادی. (ر. ک. به: حر عاملی، 1403 ، ج 12-13 ، نوری، 1383 ، ج 15 ، مجلسی، 1363 ، ج 72 ، کلینی، 1378 ، ج 5 ،

(صفحه 150)

آمدی، 1360 ، 69)

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سؤال شد: «با وجود این که هر حادثه ای که در جهان رخ می دهد به تقدیر و قضای حتمی الهی است، دعا و دوا چه اثری می تواند داشته باشد؟».

آن حضرت در پاسخ فرمودند: «دعا نیز از قضا و قدر است.».

شهید مطهری در توضیح این جمله ی پیامبر صلی الله علیه و آله می گوید:

معنای این جمله این است که هر حادثه که در جهان پیش می آید مورد قضا و تقدیر الهی است. اگر آدمی خود را در معرض خطر قرار دهد و آسیب ببیند، قضای خدا و قانون خداست، و اگر از خطر بگریزد و نجات پیدا کند آن هم قانون خدا و تقدیر خداست. (مطهری، 1373 ، 140)

معنی و مفهوم سلامتی در رویکرد جدید

امروزه بحث از کیفیت زندگی و ویژگی ها و آثار و پیامدهای آن از مباحث مهم و ارزشمند به شمار می آید. به عنوان نمونه، امروزه می بینیم که مسأله ی سلامتی انسان ها در طول سده ها از یک مفهوم انفرادی به صورت یک هدف اجتماعی جهانی و دربرگیرنده ی کیفیت زندگی در آمده است.

همان گونه که می دانیم، سلامتی در معنی و مفهوم سنتی آن، به عنوان بیمار نبودن شخص در نظر گرفته می شد. در حالی که این مفهوم از سلامتی بر پایه نظریه  میکروبی بیماری ها و بر خواسته از چنین دیدگاهی بود که در آغاز سده ی بیستم اندیشه ی پزشکی را تحت الشعاع خود قرار داده بود. اطبا و متخصصان علوم پزشکی جسم انسان را مانند ماشین و بیماری را به عنوان اختلال در کار ماشین در نظر می گرفتند. در نتیجه وظیفه ی طبیب ترمیم این ماشین بود. در این دیدگاه نقش عوامل تعیین کننده ی زیست محیطی، اجتماعی، روان شناختی، و مسائلی از این قبیل یا به حساب نمی آمد، و یا دست کم گرفته می شد. (سجادی و صدرالسادات، 1383 ، 264)

(صفحه 151)

در صورتی که در بینش جدید، مفهوم جامع سلامت و روش جامع آن، گویای این واقعیت است که همه ی بخش های جامعه بر سلامت تأثیر گذار است. در نتیجه سلامت فرد به سلامت جامعه و محیط، و سلامت جامعه و محیط به سلامت فرد، نوع زندگی، حرفه و کار او وابستگی بسیار دارد. در واقع سلامت جامعه از مجموعه ی رفتارها، بینش ها، نوع نگرش ها و باورهای کسانی که در آن جامعه زندگی می کنند، تأثیرپذیری بسیار دارد. (همان، 247)

تأثیر کارکردهای اقتصاد سالم بر اقتصاد جهانی

می توان دیدگاه مطروحه درباره ی معنی و مفهوم سنتی و جدید سلامتی را به نوعی درباره ی اقتصاد سالم در جامعه عنوان کرد. در واقع در نگرش جدید به اقتصاد سالم، به وضوح می بینیم که چگونه به کارکردهای پدیده هایی مانند نداشتن انگیزه ی سالم در فعالیت های اقتصادی و نیز فرار از مالیات و یا رعایت نکردن قوانین در رابطه با محیط زیست و ده ها مورد از این قبیل، که پیامدهای منفی و آثار تخریبی آن نه تنها اقتصاد یک کشور بلکه اقتصاد جهانی را تهدید می کند، اشاره می شود.

اگر بخواهیم نمونه ای از این کارکردها را در اقتصاد ایران مورد بررسی قرار دهیم، می توانیم بگوییم آن چه در مسأله ی خصوصی سازی باید به آن بیش از حد توجه نمود کارکرد پدیده های عوامل دسته ی دوم است، که پیش از این ذکر شد. زیرا کارشناسان اقتصاد زیر زمینی و تجارت سیاه، گرایش به خصوصی سازی شتابان و بی ساز و کار نظارتی اثر بخش را سبب افزایش شکاف درآمدی جامعه و زمینه ساز رشد شرکت های صوری، کاذب و فاقد اصول و ضوابط اولیه ی اقتصادی، اما دارای قدرت اثرگذاری می دانند، و بی تردید این شرایط، به سبب گسترش فعالیت های مبتنی بر رانت خواری، سفته بازی و... به آسانی می تواند به تضعیف و حذف فضای مشارکتی اثر بخش شرکت های خصوصی واقعی بیانجامد، و در نتیجه مانع رشد و پویایی اقتصادی گردد. (ر. ک. به: وفایی، 1384 ، 213)

(صفحه 152)

نتیجه گیری

از آنچه گذشت می توان به نتایج ذیل دست یافت.

1 ) پژوهش و تحقیق و واکاوی در زوایای دین، از جمله تحقیق و پژوهش در زمینه ی کارکردهای دین در توسعه و رفاه اجتماعی، می تواند نقش بسزایی در حفظ و تقویت و ترویج باورهای دینی داشته باشد. زیرا همان گونه که شهید مطهری معتقد است، «باید پیوند مسائل الهی با مسائل اجتماعی و سیاسی مشخص شود» تا از این طریق راه به سوی شناخت حقایق دینی گشوده گردیده، تأثیر آن بر زندگی اجتماعی دانسته شود.

2 ) انسان یگانه موجودی است که به تعبیر شهید مطهری، «قانون خلقت، قلم ترسیم چهره ی او را به دست خودش داده است که هر طور می خواهد ترسیم کند. بنابراین، علی رغم جریان قانون علیت بین پدیده ها و حوادث اجتماعی، تعیین کننده ی اصلی مسیر و چگونگی شکل گیری حوادث و جریانات، و انتخاب کننده ی سلسله ی به هم پیوسته ی علل و معلول ها در حوادث اجتماعی خود انسان است.این انسان است که با انتخاب و اختیار خود چگونگی به وجود آمدن حوادث و سبب پیدایی برخی پدیده ها می گردد. در نتیجه می توان گفت برخی از پدیده های اجتماعی کارکرد طبیعی وجود برخی از روابط اجتماعی انسان هاست.

3 ) از آنجا که به تعبیر شهید مطهری، «جهان به حکم یک واحد زنده است، یعنی قوای ذی شعور، جهان را تدبیر می کند، از نظر رابطه ی جهان و انسان، جهان عمل و عکس العمل است»، آگاهی و بصیرت و شناخت آموزه های دینی در زمینه ی نتیجه و آثار برخی از پدیده های اقتصادی و کارکرد آن در روابط اجتماعی، می تواند تأثیر بسزایی در شناخت اصول صحیح و انتخاب رفتارهای سالم اقتصادی در جامعه داشته باشد.

مقالات مرتبط:

شناخت کارکرد دین و تأثیر آن بر احیای ارزش ها از منظر شهید مطهری بخش اول

منابع و مآخذ

1 ) قرآن کریم.

2 ) آرون، ریمون (1354)، مراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی، ترجمه ی باقر پرهام، تهران، شرکت سهامی کتاب های جیبی، ج 1 .

3 ) آمدی، عبدالواحد (1360)، غررالحکم و دررالکلم، تهران، انتشارات جامعه.

4 ) ادیبی، حسین و انصاری، عبدالمعبود (1358)، نظریه های جامعه شناسی، تهران، انتشارات جامعه.

5 ) الوی، جیمز (1384)، تاریخچه ای از علم اقتصاد در جایگاه علمی اخلاقی، ترجمه ی علی نعمتی، اقتصاد اسلامی، ش 19.

6 ) الیاده، میرچاده (1375)، دین پژوهی، ترجمه ی بهاءالدین خرمشاهی، تهران، پژوهشکده ی علوم انسانی.

7 ) بناء رضوی، مهدی (1367)، طرح تحلیلی اقتصاد اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی.

8 ) حرانی، ابو محمد حسن بن علی (1384 ه. ق.) تحف العقول، ترجمه ی علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات اسلامی.

9 ) حر عاملی، محمد بن حسن (1403)، وسائل الشیعه، تهران، مکتبة الاسلامیه.

10 ) رابرتسون، یان (1374)، درآمدی بر جامعه، ترجمه ی حسین بهروان، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم.

11 ) رشاد، علی اکبر (1379)، دموکراسی قدسی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه ی اسلامی.

12 ) روزنامه ی قدس، پنج شنبه 15 آبان، 1382.

13 ) سجادی، حمیرا و صدرالسادات، سید جلال (1383)، شاخص های سلامت اجتماعی، ماهنامه ی اطلاعات سیاسی - اقتصادی، ش 207-208.

14 ) شهیدی، سید جعفر (1379)، نهج البلاغه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفدهم.

15 ) صدیق سروستانی، رحمت اللّه  و... (1374)، تاریخچه ی جامعه شناسی، قم، انتشارات سمت.

16 ) کافی، مجید (1383)، دین و علوم اجتماعی، قم، پژوهشکده ی حوزه و دانشگاه.

17 ) کلینی، محمد بن یعقوب (1378)، فروع کافی، دارالکتب الاسلامیه.

18 ) مجلسی، محمد باقر (1363)، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه.

19 ) مطهری، مرتضی (1372)، تکامل اجتماعی و هدف زندگی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ هفتم.

20 ) مطهری، مرتضی (1373)، مجموعه آثار (1)، تهران، انتشارات صدرا، چاپ پنجم.

21 ) مطهری، مرتضی (1374)، مجموعه آثار (2)، تهران، انتشارات صدرا، چاپ چهارم.

22 ) مطهری، مرتضی (1368)، نظری به نظام اقتصادی اسلام، تهران، انتشارات صدرا.

23 ) نوری، حسین (1383)، مستدرک الوسائل، تهران، المکتبة الاسلامیه.

24 ) نیک گهر، عبدالحسین (1369)، مبانی جامعه شناسی، تهران، انتشارات امیرکبیر.

25 ) وثوقی، منصور و نیک خلق، علی اکبر (1371)، مبانی جامعه شناسی، تهران، انتشارات کسری، چاپ پنجم.

26 ) وفایی، حسن (1384)، فساد مالی در پیمان کاری ها و اتلاف منابع، ماهنامه ی اطلاعات سیاسی-اقتصادی، ش 213-214.

27 ) همیلتون، ملکم (1377)، جامعه شناسی دین، ترجمه ی محسن ثلاثی، قم، انتشارات تبیان.


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است