در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: نشریه طلوع ش 2، هدایتی، ابو الفضل ؛


ضرورت رویکرد فرهنگی مسلمانان

تردید نباید داشت که امروز جهان اسلام به نوسازی احتیاج دارد. رویکرد نظامی و سیاسی مسلمانان که رژیم را دگرگون ساخته و در پاره ای از جوامع توفیقی به همراه نداشته است،به هر حال می بایست جنبه فرهنگی و اصلاح گرایانه پیدا کند. تهاجم فرهنگی فزاینده غرب،خود دلیل آشکاری بر ضرورت پرداختن جهان اسلام به طرح اندیشه های زنده و راه گشای اجتماعی است،به منظور دست یابی به این راهبرد،باید دستگاه های فکری و مذهبی متناسب با نیازهای زمانه و جامعه را پدید آورد. کوتاهی دست اندر کاران عرصه تبلیغ مذهبی و سرگرم سازی خود به نزاع های جناحی و سیاسی زودگذر و تردیدکننده،جهان اسلام را با دشواری های بسیار روبه رو خواهد ساخت. در این فقدان حضور و ابزارها و نیروهای انسانی است که تهاجم ضد فرهنگی استکبار مجال می یابد و سیاست زدایی از اسلام را

صفحه 9

سبب می شود. استاد مطهری،در عین حال که به امور اجرایی و اجتماعی عنایت می ورزید،بر این باور بود که عناصر مستعد در سامان بخشی اندیشه و فرهنگ دینی،باید در این عرصه وقت نهاده و فعالیت کنند. طرح و تحقیق ایشان درباره انحطاط و عظمت مسلمانان-هرچند،بار سنگین آن را یک تنه و بی هیچ توقع و تکریمی بر دوش کشید-این حاصل را داشت که روشنایی ذهن نسل جوان و جستجوگر را سبب شود. امروز بر وام داران فکر و اجتهاد مطهری است که در تعالی اندیشه و فرهنگ و نوسازی جامعه مسلمانان بکوشند،باید به این باور نایل آمد که بدون نگرش و کوشش برون مرزی و بهره مندی از مجموعه کارآمد فکری-فرهنگی نمی توان مرزبانی از اسلام و تشیع علوی را عینیت بخشید. و از طرفی برای ایجاد مصونیت جوانان و دیگر گروه های اجتماعی،به ویژه زنان ناگزیر از گفت وگوهای تعیین کننده در جهان اسلام و تبادل تجربه ها و دانسته های خود هستیم،هم فکری ها و هم کاری های فرهنگی و رسانه ای،به میزان بالایی از حجم و توسعه تهاجم فرهنگی موجود خواهد کاست.

درست است که پاره ای از مشکلات و بحران های داخلی هر کشور،با موقعیت های جغرافیایی و سیاسی و بومی آن،ارتباط پیدا می کند،ولی در هجوم ضد فرهنگی و ارزش ستیزانه استکبار جهانی،این مسلمان بودن است که هدف قرار گرفته است،از این رو وحدت و دیالوک مسلمانان،ضرورتی غیر قابل انکار می نماید.

وحدت اسلامی،بسترساز تعاون فرهنگی

استاد مطهری در تحلیل شخصیت مرجع و زعیم کم نظیر جهان تشیع،مرحوم آیة اللّه بروجردی،عنایت خاص معظم له را نسبت به وحدت اسلامی و تفاهم و تقریب مذاهب اسلامی معاصر،شاخصی شایان اعتنا می شما رد. نتایجی که برآیند این حرکت را نشان می دهد،درخور تأمل است. از یک سو هدف بزرگ و متعالی اسلام که همانا همبستگی اقالیم قبله است،منظور شده و از دیگر سو،معارف و میراث علمی و تخصصی شیعه-که بر اثر کژاندیشی های حاکمان و علمای درباری از نظر پنهان مانده-شناسانده می شود. گفتنی است که مطهری،این همه را محصول بینش تاریخی و علمی مرحوم بروجردی تلقی می کند که می بایست هر مرجع و

صفحه 10

رهبری از آن برخوردار باشد. از بیان شهید مطهری برمی آید که خود،سخت به مقوله همبستگی جهان اسلام و ایجاد ارتباط فرهنگی با برادران اهل سنت باور داشته است. افزون بر تأمل و تفکر دینی-جهانی وی که در جای دیگر بدان خواهیم پرداخت،-مشاهده حرکت سید جمال الدین اسدآبادی و علامه سید شرف الدین در لبنان و نیز وارث لایق او،جناب امام موسی صدر،بی گمان نقش و تأثیر بسیاری دارد.

«یکی از مزایای معظم له [آیة اللّه بروجردی ]توجّه و علاقه فراوانی بود که به مسأله وحدت اسلامی و حسن تفاهم و تقریب بین مذاهب اسلامیه داشت. این مرد چون به تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی آشنا بود،می دانست که سیاست حکام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف،چه اندازه تأثیر داشته است. و هم توجه داشت که در عصر حاضر نیز سیاست های استعماری از این تفرقه حد اکثر استفاده را می کنند و بلکه آن را دامن می زنند و هم توجه داشت که دوری شیعه از سایر فرق،سبب شده که آن ها شیعه را نشناسند و درباره آن ها تصوراتی دور از حقیقت بنمایند. به این جهات بسیار علاقمند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنی برقرار شود که از طرفی وحدت اسلامی که منظور بزرگ این دین مقدس است تأمین گردد و از طرف دیگر شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه آن طور که هست به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل می دهند معرفی شود. «11»

فعالیت فرهنگی مسلمانان در عرصه بین المللی،در حقیقت استمرار تعاون فرهنگی و تقریب مذهبی آنان است. شهید مطهری-که خود به طور مستقیم با خارج مرزها و افکار مسلمانان و غیر مسلمان ارتباط داشته و در داخل پشتوانه کم نظیری در مقوله تغذیه فکری جوانان و دانشگاهیان بود کوشش شیعی و سنی را ارج می نهاد. از اندیشمندانی هم چون دکتر اقبال لاهوری و ابو الا علی مو دودی و سید قطب و محمد قطب و طه حسین-که روزگاری در اروپا زیسته و در تحصیل و تبلیغ اسلام کوشیده اند،تقدیر کند. مطهری،آیة اللّه بروجردی را می ستاد که میان مرجعیت و جهان معاصر و مسلمانان،پیوند زده و مشارکت شیعه در روند فرهنگی عصر حاضر را سبب گشت. اعزام عالمان بزرگواری مانند امام موسی صدر و دکتر بهشتی به آلمان و لبنان در همین راستا قابل ذکر است.

از گام های برجسته ای که در زمان معظم له [آیة اللّه بروجردی ]و به وسیله ایشان

صفحه 11

برداشته شد اعزام مبلّغ و نماینده مذهبی به کشورهای خارجی بود. معرفی اسلام به کشورهای خارجی هر اندازه تاکنون صورت گرفته؛یا به وسیله شرق شناسان اروپایی بوده و یا به وسیله بعضی از دانشجویان بااستعداد مسلمان که تا حدودی موفق شده اند فعالیت هایی در مدت اقامت خود در کشورهای خارجی متمدن بنمایند از قبیل:دکتر محمد اقبال پاکستانی در مدتی که در اروپا می زیسته،و یا به وسیله دانشمندان مصری و هندی بوده که بعضی کتاب های جالب درباره اسلام نوشته اند و به زبان خارجی ترجمه شده. . . قدر مسلم این است که از طرف جامعه شیعه تا چند سال پیش هیچ گونه اقدامی به هیچ شکلی نشده بود! «12»

از نکته سنجی های استاد مطهری در مقوله تبلیغ دین که هم در آن تجربه های بسیار و آموزنده داشته و هم به پژوهش هایی یازیده است-در مقایسه ای میان دعوت گران مسیحی و مسلمان-این است که ایشان دست اندر کاران کلیسا را در کار عبرت آموزی از گذشته خود می نگرد. پیداست که کوشش و تعاون و تعالی فرهنگی مسلمانان هنگامی محصول می دهد که همراه با تجدید نظر در شیوه ها و آموزه های خود باشد. عبور از اندرزهای یک سویه و اعتراف گیری های کم تأثیر و تعصب ورزی های مذهبی و تخریب مذهبی و هر احیاگری در عرصه اندیشه های ناب اسلام و سرنوشت مسلمانان این است که آیین خود را،آیینی تأثیرگذار و هدایت گر و خدمت گزار به بشریت معرفی کنند.

«اگر فعالیت های مذهبی مسیحی ها را در نظر بگیریم که چه اندازه توسعه پیدا کرده و از مرحله خطبه و مقاله گذشته و به مرحله عمل و احسان و تبلیغ عملی رسیده و حتی از تعصب و تخریب سایر مذاهب و برگرداندن به مذهب مسیح کاسته شده و جنبه خدمت به بشریت و انسانیت پیدا کرده؛خواهیم دید که ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم! «13»

با این همه استاد مطهری بر این باور بود که وضع تبلیغی شیعه در رابطه با خارج از کشور نسبت به گذشته تفاوت دارد،چرا که حتی فکر این کارها در دماغ ها راه نداشت. «14»

از این رو وی تکلیف دینی شیعه می داند که برنامه اعزام مبلغ به اروپا و امریکا را تقویت و تکمیل کرده و توسعه داده. «15» از این رهگذر است که اسلام و ایمان جوانان جهان اسلام،حفظ شده و رو به کمال می رود. زیرا دین و آموزه های آن در

صفحه 12

رقابت با مکتب های فلسفی و اجتماعی و اخلاقی روز،سربلند از میدان آزمودن در آمده و چراغ راه شده است. طرح اسلام در برون مرزها فراتر از نگرش و پسند عوامانه بوده و متکی به دلیل و خرد و دانش است. در حقیقت،همین روند تبلیغی معقول بود که سبب ورود مذاهب به دانشگاه گشته و حماسه آفرینی جامعه را پدید آورد. علوم انسانی و اجتماعی معاصر،طبعاً مسایلی را مطرح کرده که برخورد معقول با آن همه،از سوی اسلام شناسانی چون استاد مطهری؛پاسخ هایی کارآمد به همراه می آورد. اگر نگرش اسلامی-جهانی در میان نبود،چگونه می توانستیم حضور تأثیرگذار اسلام و تشیع را در دهه های اخیر نظاره گر باشیم؟مطهری و هم فکران او از این جهت،خدمات شایانی نموده و سزاوار تقدیر و پیروی خواهند بود.

 

مطهری:انقلاب اسلامی و آینده اسلام

انقلاب اسلامی،پدیده غیر منتظره ای بود که تحلیل گران،به خصوص متفکران عرصه احیاگری اسلام و مسلمانان را به تأمل فزون تر در ابعاد ارتباط با مسلمانان جهان واداشت. زیرا که اسلام در این حرکت معجزآسا نشان داد که هنوز آن توش و توان را دارد که ملتی بزرگ و برخوردار از تاریخ و فرهنگی دیرینه را در جهت بازگشت به دوران سیادت و عظمت خود یاری دهد. در حقیقت انقلاب 57 آینه ای بود که درستی و نادرستی آیین ها و مراسم ها را نمایاند و نیز اسلام و ایمان به خدا و آخرت را برترین انگیزه های زنده یک ملت شناساند. از این رو می توان گفت،آینده انقلاب یا آینده اسلام پیوندی ناگسستنی یافته است،هرچند که بستر رویش آن ایران بوده است،تأثیرگذاری این حرکت در طی دو دهه گذشته بر سرنوشت مسلمانان قابل انکار نیست.

تفسیر و تعبیرهای دینی،پس از انقلاب اسلامی ایران به گونه دیگری عرضه شد. و طبعاً ذهنیت مطلوب و متناسب حقیقت در نسل های اسلام معاصر پدید آمده است.

استاد مطهری،همواره بر اسلامی بودن انقلاب ایران،اصرار و تکیه داشت و در تحلیل رهبری و ترسیم چشم اندازه ای آن،اسلام و فرهنگ و حقوق برآمده از

صفحه 13

میراث نبوی و علوی را خاطرنشان می ساخت. از دیدگاه وی،ملت ایران به سبب مسلمان بودن،مخاطب امام خمینی شده و جایگزینی جمهوری اسلامی را خواسته ملی خویش خوانده اند. انقلاب اسلامی یعنی راهی که هدف آن،اسلام و ارزش های اسلامی است. «16» نهضت ما واقعاً یک نهضت اسلامی بوده است با آن که نهضت از سویی خواهان عدالت بود و از سویی دیگر در جست وجوی آزادی و استقلال،ولی عدالت را در سایه اسلام می خواست و استقلال و آزادی را در پرتو اسلام جست و جو می کرد،و به عبارت بهتر نهضت ما همه چیز را با رنگ و بوی اسلامی طلب می کرد. این،همان جهت مورد خواست و میل ملت بود. «17» ارتباط مفاهیم و ایده های سیاسی-اجتماعی با ایمان و اسلام در نهضت امام خمینی، مردم ایران را که پای بند معنویت و شعائر دین و روحانیت بودند به سمت رویارویی با حاکمیت شاه کشانید.

«مسأله آزادی و آزادی خواهی در جامعه(دوران پهلویبا شدت مطرح بود،با این حال چندان تأثیر در حال مردم نداشت،ولی وقتی همین مسأله از زبان رهبر مطرح شد یعنی کسی که رهبر دینی و مذهبی است. مردم برای اولین بار دریافتند که آزادی یک موضوع صرفا سیاسی نیست،بلکه بالاتر از آن یک موضوع اسلامی است. و این نکته روشن شد که یک نفر،مسلمان باید آزاد زیست کند و باید آزادی خواه باشد «18»

بدین سان اسلامیت انقلاب و جمهوری ایران،زمینه ساز پیوند مسلمانان کشور و جهان اسلام است. از رهگذر چنین تفکر و ایده ای است که می توان سرنوشت مشترک جمعی مسلمان ها را نشان داده و آنان را در دعوت به خیر و معروف برانگیخت. جهان استکباری در رویارویی با ایدئولوژی و تکاپوی یک امت منسجم و یک صدا-چنان که تجربه نمایانده-سخت هراسان و ناتوان خواهد بود. ناکامی حرکت های ملی گرایانه و استمرار نهضت های مذهبی در منطقه و جهان را

صفحه 14

می بایست بر پایه همین تحلیل ارزیابی کرد. مطهری،هیچ گاه حاکمیت مفاهیم اسلام و روح توحیدی آن بر حرکت ملت مسلمان ایران از یاد نبرده و آن همه را رمز ماندگاری انقلاب می دانست. خلوص گرایی شهید مطهری در شناخت اسلام و مبارزه با استبداد و استعمار و ارتجاع که-سرانجام جان خویش را بر سر آن نهاد- ارتباطی تنگاتنگ با تداوم حاکمیت اسلام و انقلاب اسلامی و رستگاری مسلمانان دارد.

کندوکاو استاد مطهری در ریشه یابی و ارزیابی بستر زایندگی و بالندگی انقلاب اسلامی به روشنی نشان می دهد که این پدیده در جهان اسلام رخ داده و با سرنوشت همه مسلمانان پیوند دارد. از این رو،ضرورت تمسک به اسلام و آموزه های آن در داخل کشور،و نیز احساس مسئولیت جمعی اهل قبله در قبال انقلاب اسلامی ایران را نباید از یاد برد. توطئه های دشمنان مشترک نظام جمهوری اسلامی در طی دوران های متفاوت درستی همین نظریه را به دست می دهد حوادث پنجاه ساله اخیر از جمله:استبداد و استعمار نو؛دور نگه داشتن دین از سیاست؛کوشش برای بازگشت به دوره قبل از اسلام؛تحریف در میراث گران قدر فرهنگ اسلامی،کشتارهای بی رحمانه؛شکاف طبقاتی؛تسلط عنصر غیر مسلمان بر مسلمانان؛نقض آشکار قوانین اسلامی؛مبارزه با ادبیات فارسی و اسلامی به نام مبارزه با واژه های بیگانه،بریدن از کشورهای مسلمان و پیوند با ضد مسلمانان نظیر

صفحه 15

اسرائیل؛تبلیغ مارکسیسم و. . . از جمله ریشه های انقلاب به حساب می آیند. مسأله عمده،بیداری اسلامی مردم ما است. روح و هویت اسلامی مردم ما بار دیگر در ضمن این برخوردها برجسته و مطرح شد. در زمان ما به طور کلی در همه کشورهای اسلامی نوعی بیداری و به خودآمدگی اسلامی پیدا شده است. ملل مسلمان با سرخوردگی از معیارها و مکتب های شرقی و غربی به جست وجوی هویت واقعی و اصیل خود برخاسته اند «19»

بدین گونه چشم انداز انقلاب اسلامی ایران در عرصه های بین المللی،آکنده از امید و روشنایی است. بستر گشوده ای که ملت مسلمان ایران در پرتو اسلام و قرآن و تعالیم پیامبر و عترت گران سنگ او پدید آوردند،باید رو به فراخی نهد و زمینه عزت مسلمانان را فراهم نماید. تلخ و شیرین های زندگی مسلمانان در چند سده ای که بر آنان گذشت،لزوم عبرت آموزی آنان را خاطرنشان می سازدمسلمانان یک دوره خودباختگی را پشت سر گذاشته اند و به یک دوره بازیافتگی رسیده اند؛از این رو باید گفت که جهان سومی در حال تولد است که شرق و غرب را به مقابله بر انگیخته است «20»

«جهان سومی»که شهید مطهری توسعه یافتگی آن را می نگرد بیش از هر مقوله ای،در ابعاد فرهنگی و معنوی و اجتماعی و سیاسی تجلی می کند زدودن خودباختگی ها و گشودن خودباوری ها،مسلمانان را به سمت و سوی بازاندیشی دینی سوق داده و کرامت انسانی و تاریخی نشان را نمایانده است. «غرب-منظور تمام ابرقدرت هاست-از یک چیز وحشت دارد و آن بیداری خلق مسلمان است. اگر شوق بیدار شود و خود اسلامی خود را کشف کند،در آن صورت حتی بمب اتمی هم از پس نیروی عظیم و این توده به پا خاسته برنخواهد آمد. راه این بیداری،آشنایی با تاریخ و فرهنگ و ایدئولوژی خودمان است «21»

توانمندی اسلام در تمدن سازی هنوز در باور متفکران مسلمان و غیر مسلمان نهفته است،ولی به هر حال نیازمند ملت های بازگشت کرده به خویشتن خویش است. بی آن که با خود و میراث های ذهنی و عینی گذشته آشنایی داشته و از آن همه در عرصه های زندگی معاصر بهره اندوخته باشیم،پیداست که نمی توان از

صفحه 16

اسلام و مسلمانی سخن راند. آینده اسلام و جهان اسلام،می تواند روشنای امید بخشی به همراه داشته باشد. امّا آشکار است که با خودباختگی و خودفراموشی نمی توان چنان آینده ای را برای خود رقم زد. سرمایه های فیزیکی و فرهنگی متناسب با حیات و تحولات اجتماعی معاصر را باید شناخته و از آن همه سود گرفتما پنج قرن بر جهان،سیادت علمی و فرهنگی داشتیم،تا آن جا که اروپا امروز خود را مدیون تمدن و فرهنگ اسلامی می داند. من در موضوعاتی که مورد تحقیقم بوده اند به رایم مثل روز روشن است که فلسفه های اجتماعی اسلام،به مراتب مترقی تر از فلسفه های زندگی غربی است. «اقبال لاهوری»،فلسفه ای دارد به نام«فلسفه خودی»و منظورش از این فلسفه،بازگرداندن ملت های مسلمان به خود اسلامی خودشان است. پیروزی نهضت ما در آینده بستگی به ایمان به خود و احیای ارزش های اصیل اسلامی دارد «22»

فردای اسلام و مسلمانان در نگاه مطهری،همان است که قرآن کریم به مسلمانان صدر اول بشارت داده است. یک مصلح و متفکر وفادار به روح توحیدی اسلام، راهی و رأی آموزه ای الاهی نشان نمی دهد و همگان سلوک مومنانه در راه خدا و رسول اکرم صلی اللّه علیه و سلم را می طلبداگر راه خود را براساس معیارهای اسلامی دنبال کنیم و مقاصد و معایب را تنها براساس ضوابط اسلامی از میان برداریم و صبر و تقوایی اسلامی داشته باشیم و روحیه جهاد و امر به معروف و نهی از منکر اسلامی در ما زنده باشد،در آن صورت پیروزی ما قطعی خواهد بود «23»

نظام جمهوری اسلامی بر این پایه است که می تواند در بهینه سازی وضع جهان اسلام نقش و تأثیری برجای گذارد،وگرنه با شعارها و شیوه های مغایر با توحید گرایی و تقوی پیشگی و نظارت فراگیر و متقابل حاکمان و ملت،و ساده زیستی پیامبرانه،از نجات بخشی خود هم ناتوان خواهیم بودشما نهضت فلسطین را ببینید. یکی از عوامل پیشروی کند این نهضت اسلامی،خالص نبودن آن و وجود رگه های کمونیستی در آن است. امروز مسلمانان در هر کجای جهان،باید این حقیقت را درک کنند که تنها اتکا به نیروی خود آن ها و اعتقاد به عنایت و حمایت الهی است که رهایی از قید و بند استثمار را ممکن می سازد. «24»

مقالات مرتبط:

جهان اسلام از نگاه شهید مطهری بخش اول

پی نوشت

11. بحثی درباره مرجعیت و روحانیت،ص 243

12. همان ص 246

13. همان ص 246

14. همان

15. همان

16. پیرامون انقلاب اسلامی،ص 57

17. همان،ص 54

18. همان،ص 53

19. همان،ص 118-117

20. همان،ص 118

21. همان،ص 122

22. همان،ص 123

23. همان،ص 124-123

24. همان،ص 124


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است