در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: نشریه پژوهه ش 29، یاوری، محسن ؛



اشاره:

12 اردیبهشت ماه،سالروز شهادت انسان وارسته،اندیشمند متعهد،فیلسوف ژرف اندیش،فقیه روشن ضمیر و آگاه به زمان،علامه حضرت آیت الله شیخ مرتضی مطهری(ره ) است.

در گرامی داشت یاد آن بزرگمرد فرزانه،بخشی از نوشته های آن استاد گرانقدر را که همچنان،اندیشه ای روشن،هدایتگر،سودمند و کارگشا است،تقدیم خوانندگان عزیز پژوهه می نماییم.

 آغاز سخن

زلالی که از«قلب سرشار از ایمان و عقیدت «1 » مطهری جاری بود، پهنه های بسیاری را در عرصه ی اندیشه ی اسلامی به گل های نوآوری، شکوفایی و زنگارزدایی آراست.آن سینه ی مملو از نور الهی که پاره ی تن امام امت بود. «2 »چون استادش،پیشتاز به اهتزاز درآوردن پرچم پرافتخار اسلام محمدی در دنیای پیچیده ی کنونی و عزت بخشیدن به جامعی اسلامی شد و افق های جدیدی فراروی اندیشمندان دلسوخته ی اسلام گشود.

اگر قدر رنج و شکنجه های ایشان را بدانیم و دچار دسیسه های غیر اسلامی-که با زیرکی و مهارت و هر روز در چهره ای نو سعی در به فراموشی کشاندن اندیشه های استاد شهید دارند «3 »نشویم و با شناخت دقیق راهی که پیش گرفته بود،بکوشیم رسالت وی را به انجام رسانیم، می توان امید داشت که روزی پاره ای از آمال مقدس او جامه ی تحقق بر اندام کند و اگرنه،اسلام غریب،همچنان،غربی و ناشناخته «4 »باقی خواهند ماند.

مسأله ی تبلیغ-که هنوز هم آنگونه که باید و شاید اهمیتش دربین مردم شناخته نشده است «5 از جمله افق های نوینی بود که استاد شهید مرتضی مطهری(رهبه آن روی آورد و با سرافرازی و پیروزی تمام از عهده ی آن برآمد.

دیدگاه های شهید مطهری(رهدرباره ی تبلیغ،پیش از هرچیز،با زندگی ایشان و نحوه ی پرداختن به مسایل و مشکلات فکری و اجتماعی عصر خویش ارتباط دارد.

زندگی علمی و اجتماعی شهید مطهری(ره ) حاکی از آن است که وی،همواره،در سوز تبلیغ،ارایه ی چهره ی تابناک اسلام ناب محمدی(ص ) و زدودن غبارهای ابهام از آن می سوخت.براساس همین احساس وظیفه،به تبلیغ روی آورد و از هیچ تلاشی دریغ نورزید.از یکسو،با بزرگ ترین مدعیان علم و فلسفه درافتاد و برای جلوگیری از خطر انحراف عقیدتی جوانان و اندیشمندان،قوی ترین و سنگین ترین کتاب های فلسفی عهد خویش را نگاشت «6 و از سوی دیگر،از گردآوری مجموعه داستان های نونهالان بازنماند. «7» از دیگرسو،به دلیل انحطاط

صفحه 2

برخی از مسلمانان اندیشمند،طرحی نسبتا جامع برای ریشه یابی آن ارایه داد. «8 و از سوی دیگر،به نقد و بررسی فیلم های سینمایی پرداخت «9.»

هدف شهید مطهری-از این به ظاهر پراکنده کاریها-پی ریزی نظام فکری استوار اسلامی و دفاع از هویت اسلام در برابر هجوم انحراف ها و کج اندیشی ها و حل مشکلات فکری جوانان بود.ایشان دراینبه اره چنین می گوید:«این بنده از حدود بیست سال پیش که قلم به دست گرفته،مقاله یا کتاب نوشته ام،تنها چیزی که در همه ی نوشته هایم آن را هدف قرار داده ام،حل مشکلات و پاسخ گویی به سؤالاتی است که در زمینه ی مسایل اسلامی در عصر ما مطرح است.نوشته های این بنده برخی فلسفی،برخی اجتماعی،برخی اخلاقی،برخی فقهی و برخی تاریخ است.با اینکه موضوعات این نوشته ها کاملا با یکدیگر مغایر است،هدف کلی از همه ی این ها یک چیز بوده و بس. «10 »

در این نوشتار،برآنیم تا دیدگاه های این استاد شهید را درباره ی مسأله ی تبلیغ براساس گفته ها و نوشته های ایشان،در قالب پنج محور کلی،مورد بحث قرار دهیم.

نگاهی به وضع موجود تبلیغ دینی و نقد آن

استاد شهید مرتضی مطهری(رهدر جای جای آثار خویش زبان به انتقاد وضع نابهسامان دستگاه تبلیغی موجود آن زمان می گشاید و نقاط ضعف و نتایج سوءمترتب بر آن را گوشزد می کند:«دین مقدس اسلام یک دین ناشناخته است.حقایق این دین تدریجا در نظر مردم واژگون شده است.علت اساسی گریز گروهی از مردم،تعلیمات غلطی است که به این نام داده می شود.این دین مقدس-درحال حاضر- بیش از هرچیز دیگر،از ناحیه ی برخی از کسانی که مدعی حمایت از آن هستند،ضربه و صدمه می بیند.هجوم استعمار غربی با عوامل مرئی و نامرئی اش از یک طرف،و قصور یا تقصیر بسیاری از مدعیان حمایت از اسلام در این عصر از طرف دیگر،سبب شده که اندیشه های اسلامی در زمینه های مختلف،از اصول گرفته تا فروع،مورد هجوم و حمله قرار گیرد.بدینسبب،این بنده وظیفه ی خود دیده است که در حدود توانایی در این میدان،انجام وظیفه نماید.

همچنان که در برخی از نوشته های خود یادآور شده ام،انتشارات مذهبی ما از نظر نظم،وضع نامطلوبی دارد،بگذریم از آثار و نوشته هایی که اساسا مضر و مایه ی بی آبرویی است،آثار و نوشته های مفید و سودمند ما نیز تا برآورد قبلی نیست،یعنی براساس محاسبه ی احتیاجات و درجه بندی ضرورت ها صورت نگرفته است.هرکسی به سلیقه ی خود آنچه را مفید می داند،می نویسد و منتشر می کند؛بسی مسایل ضروری و لازم که یک کتاب هم درباره ی آن ها نوشته نشده است و بسی موضوعات که بیش از حد لازم کتاب هایی درباره ی آن ها نوشته شده است و هی پشت سرهم نوشته می شود. «11 »

و در جای دیگر به روشنی بیان می دارد:«ضعف منطق هایی که غالبا دیده می شود که افراد ناوارد در مسایل مربوط به حکمت الهی،عدل الهی، قضا و قدر الهی،اراده و مشیت الهی،قدرت کامله ی الهی،جبر و اختیار، حدوث و قدم عالم،قبر،برزخ،معاد،بهشت،جهنم،صراط،میزان و غیره از خود نشان می دهد و غالبا مستمعان آن ها می پندارند که آنچه این جاهلان و بیخبران می گویند،متن تعلیمات دینی است و اینها به اعمال آن تعلیمات رسیده اند،یکی از موجبات بزرگ لا مذهبی و گرایش های مادی است.

چهقدر مصیبت است برای اهل معرفت که افرادی که نه با مکتب الهیون آشنا هستند و نه با مکتب مادیون،از هرجومرج و بی نظمی ای که در سیستم تبلیغات دینی-خصوصا در جامعه ی تشیع-وجود دارد،استفاده کرده و در رد مادیون کتاب می نویسند،لاطایلاتی به هم می بافند که اسباب تمسخر و استهزا است.بدیهی است که چنین تبلیغاتی به سود مادیگری است،از کتبی که در زمان خود ما در این زمینه نوشته شده است،فراوان می توان مثال آورد. «12 »

شهید مرتضی مطهری(رهریشه ی این نابه سامانی را در کوچک و خوار شمردن جایگاه تبلیغ در جامعه می داند:«در منطق قرآن کریم، کار تبلیغ،کار هدایت و ارشاد مردم،کار بسیاربسیار دشواری تلقی شده است.این کاری که در جامعه ی ما اینقدر کوچک و سبک شمرده می شود و کار به جایی رسیده است که دیگر اهل علم و فضل هرکس که سواد و معلومات داشته باشد-تنگش می آید برود منبر،می گویند فلانی مرد عالمی است،در شأنش نیست که برود منبر و تبلیغ کند،تقصیر کیست؟تقصیر جامعه است،جامعه اینقدر مقام تبلیغ را تنزل داده و پایین آورده که هر عالمی ننگش می آید،توهین برای خودش می داند که شأن تبلیغ را عهده بگیرد. «13 »

استاد شهید مطهری(رهتحلیل خویش را در بیان پاره ای از ریشه های ضعف های وعظ و تبلیغ با این عبارت ابراز می دارد:«دستگاه وعظ و تبلیغ ما به نوعی دیگر گرفتار عوام زدگی است.این دیگر به وجوهات و سهم امام مربوط نیست،مربوط به این است که این کار رسما به صورت یک شغل و کار و کسب درآمده و عنوان اجرت و مزدبگیری پیدا کرده است،یعنی همان موضوعی که همه ی انبیا به نقل قرآن کریم و در موارد متعدده از آن امتناع می کردند،در میان ما جاری و معمول است.بدیهی است،به حکم قانون مسلم عرضه و تقاضا،هرچیزی که جزو مسایل اقتصادی قرار گرفت و از قبیل عرضه داشتن کالا برای فروش شد،تابع میل و خواسته ی مصرف کننده است نه تابع مصلحت وی. «14 »

و نیز:«هیچ می دانید چرا مردم با پیغمبران زمان خودشان مخالف بوده اند؟چرا هر پیغمبری که پیدا می شود،زیاد مخالف پیدا می کند؟ چرا پیغمبرها در زمان خودشان از ما کمتر مرید داشته اند؟این قضیه رمزی دارد،رمزش این است که آن ها با نقاط ضعف مردم مبارزه می کردند و ما از نقاط ضعف مردم بهره برداری می کنیم،آن ها می خواستند آن معایت و آن نقاط ضعف را اصلاح کنند و از بین ببرند و ما معمولا، می خواهیم از همان معایب و نقاط ضعف بهره برداری کنیم.برای اینکه بانی مجلس را راضی کنیم،برای اینکه مستمعین را راضی کنیم،مطابق میلشان حرف می زنیم نه مطابق مصلحتشان،ما می فهمیم فلان قصه دروغ است و بهعلاوه،سبب گمراهی،ضلالت و غرور بی جای مردم می شود ولی چون فکر می کنیم اگر بگوییم نظر مستمعین را جلب می کنیم،می گوییم. «15»ایشان،همچنین،در مقاله ی خطابه و منبر،ضمن اشاره به اینکه

صفحه 3

دریافت پول برای تبلیغ،مغایر با اخلاص مبغلان دینی است،به آفتی دیگر در دستگاه تبلیغی اشاره می کند و به آن،نام دلالی شخصیت ها می دهد:«...اینکه کسی که روی کرسی خطابه،روی کرسی حسین بن علی(عقرار می گیرد،به جای اینکه هادی دین و مبلغ دین باشد،دلال شخصیت ها بوده باشد و منبر را وسیله ی دلالی برای شخصیت ها قرار دهد،متأسفانه یک همچون چیزی در جامعه ی ما هست و همچون استفاده هایی از منبرها می شود.دلالی شخصیت ها که گفتم،فرق نمی کند آن شخصیت ها چه شخصیت هایی باشند، شخصیت های سیاسی باشند یا روحانی یا شخصیت دیگر.دلال صاحب مجلس و بانی مجلس باشد یا دلال پیشنماز باشد یا دلال بالاتر از پیشنماز باشد.تمام این ها برخلاف شؤون و حیثی ات منبر است.البته،هرکسی که کاری می کند،می تواند یک توجیه و تأویلی هم برای کار خودش بتراشد،اما بدانید یکی از چیزهایی که کرسی خطابه ی ما را ضعیف،کمارزش و خراب کرده است،همین دلالی ها است،همین اسن که کرسی دلالی شخصیت ها شده؛باید منبر از این آلودگی پاک شود. «16 »

تعریف و اهمیت تبلیغ از دیدگاه شهید مطهری(ره)

«کلمه ی تبلیغ در زمان ما،در اصطلاح متجددین،سرنوشت بدی پیدا کرده است.تا بگوییم تبلیغ،در ذهنشان می آید که یک چیزی حقیقت ندارد و با زور تبلیغ و دروغ پردازی می خواهیم آن را به خورد مردم بدهیم.اما،چون امروز در بین متجددین اینگونه رواج پیدا کرده است،دلیل نمی شود که ما دست از این تعبیر برداریم؛با ملاحظه ی اینکه این تعبیر در قرآن هم آمده است. «17 »

استاد شهید پس از بحث مستوفایی درباره ی واژه ی تبلیغ،چنین نتیجه می گیرد که:«ایصال در مورد رساندن امور جسمانی و مادی به کار می رود،ولی ابلاغ در مورد رساندن یک فکر و یا یک پیام است؛یعنی در مورد رساندن چیزی به فکر و روح و ضمیر و قلب کسی به کار می رود. و لهذا،محتوای ابلاغ نمی تواند یک امر عادی و جسمانی باشد،حتما یک امر معنوی و روحی است،یک فکر و یک احساس است و به عبارت دیگر،معمولا ابلاغ را در مورد پیام ها،سلام ها و امثال اینها به کار می برند، می گویند:ابلاغ پیام کرد،ابلاغ سلام کرد.وقتی که ابلاغ پیام می کند، یعنی فکری را،پیغامی را به دیگران می رساند.ابلاغ سلام می کند،ابلاغ احساسات می کند،ابلاغ عشق می کند.در مورد چنین چیزهایی کلمه ی تبلیغ و ابلاغ به کار برده می شود و قرآن کریم این کلمه را در مورد رسالات -که عبارت است از پیام ها-به کار برده است.پس،تبلیغ یعنی رساندن یک پیام از کسی به کس دیگر. «18 »

همین مطلب را در جای دیگری چنین جمع بندی کرده است؛ «مسأله ی تبلیغ به همان معنای صحیح و واقعی،رساندن و شناساندن یک پیام به مردم است؛آگاه ساختن مردم به یک پیام و معتقد کردن و متمایل نمودن و جلب نظرهای مردم به یک پیام است. «19 روشن است که به رایناساس،تبلیغ پیام دینی،وظیفه ی پیامبران خواهد بود. «20 و آموزش دعوت به حق و نحوه ی تبلیغ و رساندن پیام حق به مردم نیز از جمله آموزش های پیغمبر اکرم(صمیباشد. «21 »این امر،تبلیغ را در دیدگاه استاد شهید به چنان مرحله والایی سوق داد که درباره اش چنین بگویید:«اگر بگویم مقام تبلیغ اسلام،رساندن پیام اسلام به عموم مردم،معرفی و شناساندن اسلام به صورت یک مکتب از مرجعیت کمتر نیست،تعجب نکنید. «22 »

در پیشینه ی تاریخی این امت،تبلیغ توانسته بود این جایگاه والا را حفظ کند؛استاد در این مورد می فرماید:«در گذشته،در میان علمای اسلام،مقام خطیب و مبلغ و واعظ و مقام کسی که اسلام را معرف می کرد، همپای مقام مرجعیت تقلید بود. «23 »

متأسفانه،امروز تبلیغ از چنین منزلتی برخوردار نیست:«خدا نکند که این مقام در ذهن ها سقوط بکند،آنچنان که مقام تبلیغ و مبلغ سقوط کرده است.در دوران گذشته ی اسلام،مطلب اینطور نبوده است. شما اگر به کتب رجال مراجعه بکنید،می بینید عده ی زیادی از علما به نام واعظ یا خطیب معروفند:خطیب رازی،خطیب تبریزی،خطیب بغدادی،خطیب دمشقی؛اینان کسانی هستند که کلمه ی خطیب جزو نامشان نیست.این ها چگونه اشخاصی بودند؟آیا در حد یک روضه خوانی بودند که ما اکنون در جامعه ی خودمان می شناسیم؟هر کدام از کسانی که به نام خطیب معروف هستند،دریایی از علم بوده اند. «24 »

با در نظر گرفتن این مطلب که رسمی ترین و پررونق ترین گونه ی تبلیغ در حوزه ی تمدن اسلامی،خطابه و موعظه بوده است،استاد مطهری(رهضمن بررسی تفاوت های خطابه و موعظه و نیز حکمت در کتاب سیری در نهج البلاغه «25 ،اهمیت خطابه را-به عنوان یکی از ابزارهای اصلی تبلیغ-در کتاب دیگری و با دیدگاه ویژه ای چنین مورد

صفحه 4

بررسی قرار می دهد:«پیوند خطابه با اسلم از چند نظر است:اولا از این نظر که خطابه یک فن است،یعنی یک هنر است و هنر مطلقا می تواند به کمک یک فکر و عقیده و یا به جنگ یک فکرو عقیده بیاید.یعنی یک فکر،یک فلسفه،یک دینو یک آیین را می شود به وسیله ی هنر یا صنعت تقویت کرد و همچنین می شود به وسیله ی هنر یا صنعت تضعیف کرد...خطابه از آن جهت که یک هنر و یک فن است و هنر و فن معمولا می تواند اثر اجتماعی داشته باشد و عامل اجتماعی بهشمار رود،یک فکر و یک عقیده را تقویت یا تضعیف کند،از بزرگ ترین عوامل اجتماعی بهشمار می رود.هیچ هنری به اندازه ی هنر خطابه نمی تواند اثر اجتماعی داشته باشد،اگر از این نظر به خطابه نگاه کنیم،رابطی هنر خطابه با اسلام مثل بسیاری از هنرها و صناعات دیگر است. «26 »

در دیدگاه علامه شهید مرتضی مطهری،خطیبان و مبلغان، سخنگویان دین بهشمار می روند. «27» بی شک،وقتی از این زاویه به تبلیغ نگریسته شد،فتوای انقلابی زیر نیز توجیهی معقول و منطقی می یابد:

«آیا با حکومت هایی که مانع نشر دعوت در میان ملت ها هستند، جایز است جنگیدن تا حدی که این ها سقوط بکنند و مانع نشر دعوت از میان برود یا نه؟بله این هم جایز است،این هم باز جنبه ی دفاع دارد. این هم جزو آن جهادهایی است که ماهیت آن جهادها در واقع دفاع است. «28»

و در جای دیگری در همین کتاب چنین می گوید:«شما دولتی را در نظر بگیرید که مانع است از اینکه مسلمین صدای اسلام را به توده ی مردم برسانند.می گوید تو حق نداری که حرفت را بزنی،من نمی گذارم. در اینجا،جنگ با توده ی مردم که گناهی ندارند،توده ی مردم بیخبرند، ولی آیا با آن رژیم فاسدی که یک اعتقاد پوسیده ای را تکیهگاه خود قرار داده و از آن مانند زنجیری بر گردن مردم استفاده می کند و مانع نشر دعوت اسلام در میان آن مردم است،جایز است جنگیدن،که این مانع از سر راه ملت برداشته بشود یا نه؟و در واقع،با این محیط،اختناق جایز است، برای اینکه خود این،یک نوع قیام در برابر ظلم است.گو اینکه خود این مظلوم بسا؟هست که توجه ندارد به این ظلم؛او تقاضا نکرده است،ولی لزومی ندارد تقاضا شده باشد. «29 »

لزوم بازسازی نظام تبلیغ دینی

علامه شهید مرتضی مطهری(رهبار اصلی تبلیغ را بر دوش حوزه های علمیه و محیط های روحانی می داند:«حوزه های علمیه و محیط های روحانی ما مسؤول پاسداری جامعه ی اسلامی،دفاع از اصول و فروع دین مقدس اسلام از دیدگاه مذهب شیعه و تعلیم و تبلیغ آن ها و عهدهدار پاسخ گویی به نیازهای مذهبی مردم مسلمانند. «30 »

لزوم بازنگری در نظام تبلیغاتی اسلامی،در سایه ی شرایط کاملا جدید و پیچیده ای که برای جهان اسلام پیش آمده است،معنا می یابد.

«اگر وضع امروزخود را با هشتاد سال پیش-پیش از مشروطیت ایران- مقایسه کنیم،می بینیم روحانیت آن روز مواجه بوده با جامعه ای بسته و راکد،با جامعه ای که هیچگونه واردات فکری نداشته،جز آنچه از حوزه علمی دینی صادر می شده است.فرضا،از آن حوزه ها جز رساله ای علمی یا کتاب هایی در حدود جلاء العیون و حلیة المتقین و معراج السعادة صادر نمی شده است،آن جامعه نیز مصرف فکری ای جز این ها نداشته است.

ولی امروز این توازن،به شدت،بههم خورده است.امروز،بهطور مستمر از دبستان ها،دبیرستان ها،دانشگاه ها،مؤسسات آشکار و پنهان نشر کتاب،وسایل ارتباط جمعی از قبیل رادیو،تلویزیون،سینماها، روزنامه ها،مجلات هفتگی،و ماهانه و سالانه.کنفرانس ها، سخنرانی ها،و از طریق برخورد مردمی که از سرزمین های دیگر به کشور ما آمده اند و از طریق دولتها به کشورهای خارج،هزاران نوع اندیشه به این جامعه صادر می شود،که اگر اندیشه هایی که از حوزه های علمی دینی و یا به وسیله ی شخصیت های مبرز مذهبی در خارج این حوزه ها صادر می شود-با اینکه نسبت به گذشته در سطح بالاتری قرار گرفته است-با آنچه از جاهای دیگر صادر می شود،مقایسه شود،رقم ناچیزی را تشکیل می دهد و می توان گفت نزدیک به صفر است. «31 »

روشن است در برابر چنین دنیا و چنین شرایطی باید به گونه ای جدی تر و اصولی با مسأله ی تبلیغ روبهرو شد.

«اسلام در مقابل جهان امروز خیلی احتیاج به تبلیغات صحیح دارد، به شکلی که فرزندان ما،بزرگ ترهای ما،اسلام را آن طوری که در یک کلاس یاد می گیرند،یاد بگیرند.اسلام احتیاج به تحقیقات دارد.امروزه، خیلی مسایل داریم که باید پرده از این ها برداشته شود. «32 »

در این مسیر باید به خویش متکی بود و با تکیه بر توازن ژرف و بزرگ در دل این امت و منابع غنی و استخراج نشده ی فرهنگی آن،این مهم را به انجام رساند.

«اگر مردمی راستین،علاقهمند باشند که خود را بشناسانند و تاریخ

صفحه 5

یا ادبیات یا مذهب یا فلسفه خود را به جهانیان معرف کنند،تنها راهش این است که این کار به وسیله ی خودشان انجام بگیرد. «33 »

رهنمودهای استاد مطهری برای بهبود دستگاه تبلیغی

بهبود دستگاه تبلیغی اسلامی و شیعی ما،از یکسو،مرهون پالایشی اساسی در نظام موجود است تا آفاتی که جلوی رشد را گرفته،کنار زده شود و از سویی دیگر،نیازمند همپایی ابزارها و شیوه های تبلیغی با نیازها و ویژگی های جهان حاضر می باشد.

«دشواری و سنگینی این مسؤولیتها[تعلیم و تبلیغ اصول و فروع دین و پاسخ گویی به نیازهای مذهبی مردم]در همه ی زمان ها یکسان نیست،بستگی دارد به درجه ی تمدن و سطح فرهنگ جامعه و میزان آگاهی مردم به مسایل مختلف از یک طرف و درجه ی فعالیت نیروهای مخالف از طرف دیگر. «34 »

مجموعه رهنمودهای شهید مطهری(ره ) در این زمینه را می توان در عناوین زیر گرد آورد:

اصلاح فکر دینی

«فکر دینی ما باید اصلاح بشود،تفکر ما درباره ی دین غلط است؛ غلط.به جرأت می گویم از چهارتا مسأله ی فروع،آن هم در عبادات، چندتایی هم از معاملات،از این ها که بگذریم دیگر فکر درستی ما درباره دین نداریم،نه در این منبرها و در این خطابه ها می گوییم و نه در این کتاب ها و روزنامه ها و مقاله ها می نویسیم و نه فکر می کنیم.ما قبل از اینکه بخواهیم درباره ی دیگران فکر کنیم که آن ها مسلمان شوند،باید درباره ی خود فکر کنیم؛چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. «35 »

آگاهی از تحولات و پیشرفت های علمی جهان

از آنجا که در دیدگاه شهید مطهری(رهسنگینی اصلی بار تبلیغ و تعلیم بر دوش روحانیان و حوزه های علمیه است،این حوزه ها باید، بیشتر و ژرف تر از دیگران،خود را در جریان موج های تازه ی اندیشه های غیر قرار دهند تا بتوانند از عهده ی انجام وظیفه ی تبلیغی خود برآیند.

«حوزه های علمیه ی ما اگر از محدودیت های مصنوعی که خود برای خود به وجود آورده اند،خارج گردند و با استفاده از پیشرفت علوم انسانی جدید به احیای فرهنگ کهن خود و آراستن و پیراستن آن بپردازند و آن را تکمیل نمایند و به پیش سوق دهند-که آمادگی تکامل و پیشروی دارد- می توانند از این انزوای حقارت آمیز علمی خارج شوند و کالاهای فرهنگی خود را در زمینه های مختلف معنوی،فلسفی،اخلاقی، حقوقی،روانی،اجتماعی و تاریخی،با کمال افتخار و سربلندی،به جهان دانش عرضه نمایند. «36 »

معرفی چهره واقعی اسلام

«بههرحال،یک گام مبارزه با مادیگری،عرضه کردن یک مکتب الهی است که بتواند پاسخ گوی نیازهای فکری اندیشمندان بشر باشد.

در مرحله ی دوم،باید پیوند مسایل الهی با مسایل اجتماعی و سیاسی مشخص شود.مقام مکتب الهی از نظر پشتوانه بودن حقوق سیاسی و اجتماعی روشن گردد.دیگر قبول خدا ملازم با قبول حق زورگویی و استبداد حکمران تلقی نگردد.خوشبختانه،از این نظر نیز تعلیمات اسلامی غنی و رسا است،هرچند کمتر عرضه شده است.وظیفه ی دانشمندان روشنفکر اسلامی است که مکتب حقوقی اسلام را از وجهه های سیاسی و اقتصادی و بالاخص از وجهه ی اقتصادی معرفی کنند.

در مراحل دیگر،باید از هرجومرج تبلیغی و اظهارنظرهای نامتخصص مبارزه شود.دیگر برای خطوط روی طالبی و برای بال نداشتن شتر!از آن فلسفه ها بافته نشود.به مسأله ی محیط مساعد اخلاقی و اجتماعی که هماهنگ با مفاهیم متعالی معنوی باشد باید کمال اهمیت داده شود. «37 »

دگرگونی ابزارها و شیوه های تبلیغی،همپای زمان

یکی از مهم ترین ارکان تبلیغ،روش تبلیغ می باشد.علامه شهید مرتضی مطهری(رهدر این مورد می گوید:«رساندن یک پیام،اسلوب و روش صحیح می خواهد و تنها با روش صحیح است که این تبلیغ موفقیت آمیز خواهد بود. «38 » ازاین رو،استاد شهید بر نسبی بودن وسیله ها و روش های تبلیغ و لزوم

صفحه 6

تحول آن ها هم پای زمان سخت تأکید می ورزد؛ممکن است چیزی در جایی وسیله هدایت است و بسا همان چیز در جای دیگر وسیله ی گمراهی و ضلالت باشد. «39 وسایل هدایت هر زمانی مخصوص خود آن زمان است. «40 »

«در هدایت و رهبری نسل قدیم-که سطح فکرش پایین تر بود- ما احتیاج داشتیم به یک طرز خاص بیان و تبلیغ و یکجور کتاب ها، اما امروز آن طرز بیان و آن طرز کتابها به درد نمی خورد.باید و لازم است اصلاح عمیقی در این قسمتها به عمل آید،باید با منطق روز و زبان روز و افکار روز آشنا شد و از همان راه به هدایت و رهبری مردم پرداخت. «41 »

در کتاب گرانقدر حماسه حسینی،علامه شهید مرتضی مطهری(ره، به نمونه هایی از نفوذ قرآن در دل ها اشاره می کند و نقش مؤثر صوت و آهنگ زیبای قرائت را به عنوان یکی از ابزارهای تبلیغی،در این نفوذ، مورد تأکید قرار می دهد و از خلال آن،«استفاده کردن از وسایل مشروع برای رساندن پیام الهی «42 » را برداشت می کند.

ایشان ضمن ابراز این نکته که«پیغمبر در دستگاه خودش چندین شاعر داشت «43 و توضیح آن،نتیجه می گیرد که:«ما چرا نباید از سرود استفاده بکنیم.این ها همه وسیله است.امروز از وسایل نمی شود غافل بود.در عصر جدید وسایلی پیدا شده که در قدیم نبوده.ما نباید فقط به وسایل قدیم اکتفا کنیم،ما فقط باید ببینیم چه وسیله ای مشروع است و چه وسیلای نامشروع.خود ابا عبد الله(ع )در همان گرماگرم کارها از هر وسیله ای که ممکن بود برای ابلاغ پیام خودش و برای رساندن پیام اسلام استفاده می کرد. «44 »

حفظ مرثیه ها و عزاداری های ابا عبد الله(عو بازسازی آن ها

«این خطابه و منبر که الان در میان ما شایع است،مولود حادثه ی عاشورا و توصیه ی اظهار به اقامه ی عزای سید الشهدا است،از برکات عزاداری سید الشهدا است. «45 »

«باید کسانی که مرثیه خوانی می کنند،توجه داشته باشند به فلسفه ی قیام سید الشهدا و فلسفه ی دستوراتی که ائمه ی اطهار(علیهم السلامدرباره ی عزاداری داده اند؛بیجهت دستوری نداده اند.باید فلسفه ی قیام سید الشهدا و هم فلسفه ی عزاداری آن حضرت را به مردم بگویند و مردم را آگاه کنند.باید مکرر این مطالب را بگویند،نه یکبار و دوبار و دهبار و صدبار،همیشه باید به گوش مردم خوانده شود،باید گویندگان بصیری باشند تا بتوانند حقایق نهضت حسینی را بگویند. «46 »

بههرحال،نباید انکار کرد آنچه در حال حاضر به نام روضه های ابا عبد الله(عوجود دارد،نیازمند پیراستن است.

«روضه ها و ذکر مصیبت ها باید محفوظ بمانند،اما لازم است اصلاح شوند و تحریفات و جعل ها و دروغ ها از آن ها حذف و پیراسته گردد. «47 »

دریافت نکردن مزد برای تبلیغ

«من منکر وجود خطبای صالح و مصلحت اندیش و خدمات گرانبهایی که انجام داده و می دهند،نیستم و هم طرفدار این نظر نیستم که یکباره وضع موجود عوض گردد و ترتیب دیگری داده شود،بلکه طرفدار این نظر هستم که خود سازمان روحانیت،گروهی خطیب و واعظ با برنامه ی صحیح تربیت کند و زندگی آن ها را اداره کند و آن ها مزد و اجری از رسالت خود بخواهند،این عده خواهند توانست آزاد بیندیشند و وابستگی نداشته باشند.وجود این عده کافی است که دیگران هم از آن ها پیروی کنند.... «48 »

ویژگی های مبلغ و شرایط موفقیت او

طبیعت دعوت به حق و مسأله ی تبلیغ،به گونه ای که راه باطل و پوچ را نمی پذیرد. «49 «در راه تبلیغ و رساندن پیام اسلام یک ذره نباید انسان تخلف کند،زیرا خداوند تضمین کرده است که پیامبران خود را در راه تبلیغ یاری کند. «50

شهید مطهری(ره ) دیدگاه های خود را در مورد شرایط تبلیغ،شرایط موفقیت مبلغ و ویژگی های او بهطور پراکنده در سه کتاب مطرح کرده است.مجموعه ی این عوامل را می توان به شرح ذیل برشمرد:

1.شرح صدر:«اولین شرطی که در امر دعوت و پیام رسانی از قرآن می اموزیم.مسأله ی شرح صدر و ظرفیت وسع است. «51 »

2.روشن و آشکار بودن تبلیغ:«آن دعوت کننده ای در دعوت خودش به نتیجه می رسد ه بلاغش مبین باشد و بیانش در عین اینکه در اوج حقایق است،ساده و روشن باشد. «52 »

3.از سوز دل سخن گفتن:«آن کسی می تواند داعی الی الله باشد که سخنش نصح باشد،یعنی هیچ انگیزه ای جز خیر و مصلحت مردم نداشته باشد و سخنش از سوز دل برخیزد. «53 »

4.پرهیز از تکلف:«دیگر از صفات انبیا،پرهیز از تکلف است... تکلف یعنی به خود بستن و خود را به مشقت انداختن. «54 تکلف در موارد مختلفی به کار برده می شود و در واقع،به معنی به خود بستن است که انسان چیزی را به زور به خود ببندد.این در مورد سخن هم به کار می رود.به افرادی که در سخن خودشان به جای اینکه فصیح و مبلغ باشند.الفاظ قلمبه و سلمبه به کار می برند،می گویند متکلف. «55 »

5.بشارت و انذار:«یکی دیگر از صفات رسولان و پیامبران،مقام تبشیر است...اگر مبلغ تنها تکیه اش روی تبشیرها و یا تنها تکیه اش روی انذارها باشد،اشتباه است،بلکه هردو لازم است و جنبه ی تبشیر هم بایستی بیشتر از جنبه ی انذار باشد. «56 »

6.پرهیز از تنفیر:«...یک مبلغ اسلامی...سخنانی که می گوید نباید در مردم تنفر و فرار ایجاد کند.خشونت ها و ملامت های زیاد از این قبیل است. «57 »

7.خشیت و خداترسی:«یکی دیگر از شرایط مسایل د عوت، مسأله ی خشیت و خداترسی است. «58 »

8.تواضع و فروتنی:«کسی که می خواهد پیامی را،آن هم پیام خدا را به مردم برساند باید در مقابل مردم در نهایت درجه ی فروتنی باشد، یعنی پرمدعایی نکند،اظهار أنانیت و منیت نکند. «59 »

9.رفق و نرمش:«مسأله ی دیگری در رابطه با تبلیغ مطرح است و آن،مسأله ی رفق و لین و نرمش،یعنی پرهیزی از خشونت است.کسی

صفحه 7

که می خواهد پیامی را،آن هم پیام خدا را به مردم برساند تا در آن ها ایمان و علاقه ایجاد بشود،باید لین القول باشد،نرمش سخن داشته باشد. «60

10.شهامت و شجاعت:«شهامت و شجاعت را می توان یکی از شرایط پیامرسان و جزو کیفیت های تبلیغ ذکر کرد. «61 »

11.تفاوت نگذاشتن میان مردم:«یکی دیگر از خصوصیات بسیار بارز سبک تبلیغی پیغمبران-که شاید در مورد رسول اکرم(صبیشتر آمده است-مسأله ی تفاوت نگذاشتن میان مردم در تبلیغ اسلام است. «62 »

12.صبر و استقامت:«مسأله ی دیگری که در روش تبلیغ مطرح است،صبر و استقامت است. «63 »

13.آشنایی مبلغ با چیستی پیام:«یعنی کسی که می خواهد پیام را به جامعه برساند باید خودش با ماهیت این پیام آشنا باشد.باید فهمیده باشد که هدف این مکتب چیست،راه این مکتب به کجا می رسد،راهی که این مکتب نشان داده چیست؟. «64

14.مهارت در به کار بردن وسایل تبلیغی و شناسایی آن ها:«یعنی [مبلغ]بداند چه ابزاری را مورد استفاده قرار بدهد و چه ابزاری را مورد استفاده قرار ندهد...و از نظر ابزارهای طبیعی چه ابزاری را نداشته باشد.

پی نوشتها:

1.پیام امام امت به مناسبت دومین سالگرد شهادت استاد مرتضی مطهری(ره)

2.پیام امام امت به مناسبت شهادت علامه شهید مرتضی مطهری(ره)

3.پیام امام امت به مناسبت اولین سالگرد شهادت استاد مطهری(ره)

4.عدل الهی،ص 8

5.سیره ی نبوی،ص 103

6.مانند حاشیه ی اصول فلسفه و روش رئالیسم،شرح منظومه، مقالات فلسفی

7.داستان راستان،در دو جلد

8.انسان و سرنوشت،مقدمه

9.نقدی بر محلل

10.عدل الهی،ص 8

11.همان،صص 8-9

12.علل گرایش به مادیگری،ص 187

13.حماسه ی حسینی،ج 1،ص 310 و ص 312

14.ده گفتار،مشکل اساسی در سازمان روحانیت،ص 71

15.ده گفتار،خطابه و منبر،ص 232

16.همان،ص 232

17.سیره ی نبوی،ص 111

18.حماسه حسینی،ج 1،ص 165

19.همان،ص 210

20.امامت و رهبری،ص 28؛سیره ی نبوی،ص 104

 21.همان،ص 99

22.حماسه ی حسینی،ج 1،ص 300

23.همان،ص 297

24.همان،صص 296-297

25.سیری در نهج البلاغه،صص 193-195

26.ده گفتار خطابه و منبر،ص 193

27.همان،ص 238

28.جهاد،ص 52

29.همان،ص 30

30.اسلام و نیازهای جهان امروز،ص 43

31.همان،ص 44

32.اصول فلسفه و روش رئالیسم،مقدمه،ص 9

33.اسلام و نیازهای جهان امروز،ص 43

34.ده گفتار،احیای فکر دینی،ص 125

35.اسلام و نیازهای جهان امروز،ص 45

36.علل گرایش به مادیگری،ص 225.

37.حماسه ی حسینی،ج 1،صص 195-196

38.ده گفتار،رهبری نسل جوان،ص 167

39.همان،ص 168

40.همان،ص 185

41.حماسه ی حسینی،ج 1،صص 195-196

42.همان،ج 1،ص 197

43.همان،ج 1،ص 199

44.ده گفتار،خطبه و منبر،ص 220

45.همان،ص 221

46.پیرامون انقلاب اسلامی،ص 186

47.ده گفتار،مشکل اساسی در سازمان روحانیت،ص 272

48.همان،ص 273

49.سیره ی نبوی،ص 95

50.همان،ص 96

51.همان،ص 105

52.سیره نبوی،صص 111-112

53.حماسه ی حسینی،ج 1،ص 212

54.همان،ص 213

55.همان،ص 213

56.همان،صص 116-117

57.همان،ص 123

58.همان،ص 125

59.همان،ص 216

60.همان:،ص 219

61.همان،ص 221

62.همان،ص 223

63.همان،ص 302

64.همان،ص 303


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است