در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: روزنامه مردم سالاری، نجدی، یوحنا ؛


اندیشه شهید مرتضی مطهری از دو وجه قابل بررسی است. از یک سو، باید به خواستگاه دینی اندیشه استاد اشاره کرد و از سوی دیگر، تردیدی نیست که مرتضی مطهری، هم از لحاظ تئوریک و هم از لحاظ پراتیک، نقش مهمی در تئوریزه کردن انقلاب اسلامی و آینده این نظام نوپا داشت.

از این رو، واکاوی در مبانی اندیشه استاد، نه تنها از لحاظ علمی جذاب به نظر می رسد بلکه بنیان های فکری انقلاب اسلامی را نیز هویدا می کند.

«انسان»، «نقد مادی گری»، «اختیار»، «روحانیت» و «آزادی» از جمله مفاهیمی هستند که در گفتار و نوشتار شهید مطهری، بارها با آن ها مواجه می شویم.

گرچه استاد، تقریبا تمامی این مفاهیم را از منظر دینی مورد بررسی قرار می دهد اما بی شک، بخش بزرگی از اندیشه شهید مطهری، تحت تاثیر تحولات سیاسی - اجتماعی ایران دهه ۵۰ قرار گرفته است. هم از این رو، آثار استاد، آشکارا تلفیقی است از دین و سیاست.

به اعتقاد شهید مطهری، «تربیت»، «امنیت» و «آزادی» سه نیاز اساسی موجودات زنده برای رشد و تکامل به شمار می روند و در این باره، تفاوتی میان انسان با حیوان و حتی نباتات نیست. آزادی اما به دو بخش اجتماعی و معنوی تقسیم می شود.

آزادی اجتماعی یعنی اینکه انسانها به مانعی در مسیر رشد و تکامل یکدیگر تبدیل نشوند.

مطهری می گوید که دموکراسی های موجود در غرب، تنها به آزادی اجتماعی بسنده کرده اند و به آزادی معنوی، آن گونه که شایسته است، بها نداده اند.

با این حال، بزرگ ترین ارمغان انبیا، آزادی معنوی است. «آزادی اجتماعی، آزادی انسان است از قید و اسارت افراد دیگر; ولی آزادی معنوی... در واقع، آزادی انسان است از قید و اسارت خودش.» (آزادی معنوی، انتشارات صدرا، ص ۲۸)

به باور استاد مطهری، آزادی تفکر، مقدس ترین استعداد بشر و یکی از واجبات در اسلام است. «تفکر، قوه ایست در انسان، ناشی از عقل داشتن. انسان چون موجود عاقلی است، موجود متفکری هم هست.» (پیرامون جمهوری اسلامی، انتشارات صدرا، ص ۹۲) مطهری می گوید که فکر و عقل انسان باید آزاد باشد تا با نحله ها و مکاتب گوناگون آشنا شود.

«انسان، جاهل به دنیا می آید و وظیفه دارد که عالم بشود. چگونه عالم بشود؟ با فکر...اسلام در مساله تفکر، نه تنها آزادی تفکر داده است بلکه یکی از واجبات در اسلام، تفکر است; یکی از عبادت ها در اسلام، تفکر است.

مکرر شنیده اید احادیثی را که به این عبارت است... یک ساعت فکر کردن، از یک سال عبادت کردن، افضل است.» (پیرامون جمهوری اسلامی، انتشارات صدرا، ص ۹۴)

بنابراین، تفکر آزاد، محصول باور به مختار بودن انسان است. «اینکه می گوییم بشر مختار و آزاد است به این معناست که عمل او از خواست و رضایت کامل او و تصویب قوه تمیز او سرچشمه می گیرد و هیچ عاملی او را برخلاف میل و رغبت او وادار نمی کند; نه قضا و قدر و نه عامل دیگر.» (انسان و سرنوشت، انتشارات صدرا، ص ۷۲)

اما این طرز تلقی از حدود آزادی شهروندان، چگونه به آینده انقلاب اسلامی مرتبط می شود؟ شهید مطهری به عنوان یکی از نظریه پردازان جمهوری اسلامی، بارها تاکید کرد که به شرط عدم توطئه و ریاکاری، نباید هیچ محدودیتی برای افکار به وجود آورد. «من اعلام می کنم که در جمهوری اسلامی، هیچ محدودیتی برای افکار وجود ندارد.

از به اصطلاح، کانالیزه کردن اندیشه ها، خبر و اثر نخواهد بود. همه باید آزاد باشند که حاصل اندیشه ها و تفکرات اصیلشان را عرضه کنند. البته تذکر می دهم که این امر سوای توطئه و ریاکاری است. توطئه ممنوع است اما عرضه اندیشه های اصیل; آزاد.» ( پیرامون انقلاب اسلامی، انتشارات صدرا، ص۱۱)

استاد مطهری البته برای تبیین این مساله، آشکارا از حکومت علی (ع) الهام گرفته است. رفتار سیاسی امیر المومنین در تحمل صدای مخالفان، مهم ترین آموزه برای مطهری است که بر مدارای سیاسی، تقیه و بردباری تاکید کند. علی(ع)، حتی با خوارج نیز در نهایت درجه دموکراسی و آزادی رفتار کرد.

اگرچه علی(ع) خلیفه بود و خوارج، رعیتش اما «او زندانشان نکرد، شلاقشان نزد و حتی سهمیه آنان را از بیت المال قطع نکرد.

به آن ها نیز همچون سایر افراد می نگریست. آن ها همه جا در اظهار عقیده، آزاد بودند و حضرت و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبه رو می شدند... طرفین استدلال می کردند و استدلال دیگران را جواب می گفتند.» (جاذبه و دافعه علی (ع)، انتشارات صدرا، ص۱۲۸)

از این رو، استاد مطهری در مصاحبه ای که دو هفته قبل از شهادت با ایشان انجام شد در پاسخ با این پرسش که به نظر شما چه شرایطی برای تداوم انقلاب لازم است؟ آیا همان طور که در یک سری سخنرانی هایتان فرموده اید، عدالت و آزادی و معنویت و استقلال کافی به نظر می رسند؟

چنین گفتند «این انقلاب اسلامی اگر بخواهد سلب کننده آزادی ها باشد، این یک آفتی است در آن... اگر استقلال را، چه استقلال سیاسی، چه استقلال اقتصادی و چه استقلال مکتبی یعنی اسلام را ... کوچک بشمارد، باز در خطر است.» (پیرامون جمهوری اسلامی، انتشارات صدرا، ص ۲۳)

شهید مرتضی مطهری، بی شک نمادی از دینداری عقلانی و خداپرستی روشنفکرانه است.

مطهری به عنوان یک روحانی اندیشمند، اگر هم اینک در میان ما بود، قطعا از نقد افکارش توسط نسل های بعدی استقبال می کرد.

از این رو گرچه اکنون به امکانات دموکراتیک در اندیشه استاد اشاره کردیم، امایی کاش مطهری در میانمان می ماند تا در فضایی کاملا علمی و در صحن دانشگاه با او به گفت وگو می نشستیم، نقدهایمان را با او در میان می گذاشتیم.

چه مطهری قبل از آنکه یک سیاستمدار یا انقلابی باشد، یک آکادمیسین است; یک متفکر.



کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است