در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: روزنامه تهران امروز، بیگلر، مجید ؛


● درآمد:

بیشک جدی ترین بخش از اندیشه های شهید مطهری مهجورترین قسمت از تلاش های فکری اوست، یعنی کوشش گسترده او در معرفی فلسفه اسلامی و مقایسه آن با آثار فارسی فلسفه غرب که از هر سو و به شیوه های عمدتا ناصحیح وارد فضای فکری جامعه علمی ایران شده بود.

این روزها رسم است که بر استاد مطهری ناآشنایی با زبان و مطالعه آثار دسته چندم را خرده می گیرند و با منحصر دانستن دانش فلسفی او از غرب به ترجمه های دستچندم فارسی وی را متهم به اشتباه های مهم در نقد این فلسفه ها میدانند. این انتقادها بدون در نظر گرفتن تاریخ انتشار نخستین جلد از کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، یعنی سال ۱۳۳۲ شمسی از درک اهمیت تلاش های این اندیشمند ۳۴ ساله که در مکتب صدرایی علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) فلسفه آموخت، ناتواناند. اینان فراموش کرده اند که تا سال ها پس از انقلاب، تنها کتاب معتبر فارسی فلسفه غرب که در دانشگاه ها نیز تدریس می شد، «سیر حکمت در اروپا»ی محمد علی فروغی و «فلسفه عمومی» پل فولکیه بود و شکی نیست که خوانش انتقادی استاد مطهری از این آثار، برترین نمونه برای «فلسفه تطبیقی»ای است که امروز از هر سو داد سخن آن را سر می دهند. استاد مطهری نخستین اندیشمند مسلمان ایرانی بود که ضرورت بازخوانی صحیح سنت فلسفه اسلامی را احساس کرد و در مقدمه اصول فلسفه با اشاره به درک نادرست شرقشناسانی چون «کنت گوبینو» و «ادوارد براون»، در معرفی فلسفه اسلامی اشاره می کند.

هم اوست که ضمن اشاره به همزمانی نوآوری های دکارت در فلسفه غرب در قرن شانزدهم میلادی با ظهور حکمت متعالیه ملاصدرا، در قرن یازدهم هجری به دستاوردهای فیلسوفان اسلامی در زمینه مابعدالطبیعه تاکید و برای بار نخست به آفات ورود ناصحیح فلسفه های غربی از کانال های سیاسی مثل حزب توده و از طریق ترجمه ها و شرح های حزبی اشاره می کند.

کتاب «اصول فلسفه» حاصل تقریر سخنرانی های علامه طباطبایی در سال های دهه ۳۰ می باشد، شامل ۱۴ مقاله در معرفی تقریبا تمام مباحث فلسفه اسلامی و مقایسه آن ها با اندیشه های غربی، با زبانی گویا و بسیار دقیق است.

حجم نوشتار علامه طباطبایی بسیار کم و نگارش مقدمه و توضیحات، یعنی بیش از چهار پنجم کتاب با قلم استاد مطهری است. اندیشه های طرح شده در مجلدات کتاب که بین سال های ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۰ شمسی منتشر شد (به استثنای جلد چهارم، مقالات دهم تا سیزدهم که در سال ۱۳۶۴ و پس از شهادت استاد منتشر شد) به خوبی نمودگار رشد و کمال فکری استاد مطهری از شارحی دقیق به اندیشمندی مستقل است. مثلا گاهی اختلاف نظر میان علامه و استاد چنان گسترش یافته که استاد مطهری به احترام استادش از نگارش حاشیه سر باز زده است و نظرات مستقل ایشان را می توان در دیگر کتاب های فلسفی اش یافت. مثلا در بحث مهم اعتباری ات و علوم حقیقیه در مباحث فلسفه اخلاق و حسن و قبح ذاتی یا اعتباری احکام اخلاقی؛ که علامه در مقاله ششم به آن می پردازد و اختلافنظر استاد مطهری با علامه سبب می شود که شرح این مقاله هیچگاه نگاشته نشود.

اما نکته برجسته کتاب که آن را تا به امروز خواندنی کرده و نشانگر بینش عمیق مولفان در مورد جریان های جدید فلسفه غرب است، ساختار مباحث کتاب است. «اصول فلسفه» به شیوه ای متفاوت از کتاب های سنتی فلسفه اسلامی سامان یافته است. در سنت فلسفه اسلامی کتاب ها با آغاز از مباحث عامه فلسفه سنتی مثل بحث وجود، وجوب و امکان، ماهیت و... به مباحث الهیات به معنای خاص (خداشناسی) ختم می شد و مباحث شناختشناسی (epistemology) تحت عناوین مختلفی چون «مبحث وجود ذهنی» یا «علم، عالم و معلوم» در میانه کتاب بحث می شد. علامه طباطبایی و استاد مطهری با درک عمیق انقلاب عظیم فلسفه جدید، پی به اهمیت شناختشناسی بردند و ضرورت تعریف فلسفه همچون علمی مستقل و مبنایی را درک کردند. از این رو کتابشان با بحث «فلسفه چیست» آغاز می شود و پس از شرح مفصل مباحث شناخت شناسی و مقایسه دو سنت اسلامی و غربی به دیگر مسائل می پردازند. طرح مباحث شناختشناسی از دید استاد مطهری چنان اهمیت دارد که او مشابه فیلسوفان ذهن امروز بارها بر اهمیت شناخت ذهن تاکید می کند، تا جایی که به صورت قاعدهای فلسفی می نویسد: «تا ذهن را نشناسیم فلسفه نداریم». گو اینکه در بسیاری موارد چون بحث «آشنایی با عدم» یا «طریقه کثرت در معلومات»، بحث های کتاب به شیوه فیلسوفان پدیدهشناس نزدیک است. بنابراین کتاب «اصول فلسفه» گرچه در طرح مباحث فیلسوفان مدرن چون لاک، هیوم، کانت، هگل و مارکس از نقایصی رنج می برد اما قطعا در معرفی «شناختشناسی» در فلسفه اسلامی پیشگام و حاوی مطالب هنوز خواندنی است.



کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است