در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
سیره عملی - خصوصیات اخلاقی و شخصیتی شهید مطهری

منابع مقاله: «مجله پانزده خرداد » دوره اول، بهار 1376 - شماره 25، کردی، علی ؛



متن حاضر که حاصل گشت و گذاری در اسناد به جای مانده از ساواک می باشد،به مناسبت 12 اردیبهشت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری تهیه شده است.از آنجا که اسناد مورد نظر که در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی نگهداری می شود تاکنون به چاپ نرسیده، در پاورقی ها فقط به ذکر شماره و تاریخ گزارش ها بسنده شده و تصویر چند گزارش از آنها به عنوان نمونه ضمیمه گردیده است.

تاکنون کتب و مقالات متعددی پیرامون شخصیت برجسته استاد شهید مرتضی مطهری به نگارش درآمده است که هرکدام امتیاز ویژگی خاص خود را دارد.در این مقاله،برای پرهیز از تکرار آنچه گفته و نوشته شده،بر آن شدیم تا از زاویه اسناد و مدارک بجای مانده از ساواک رژیم شاه،نگاهی دیگر به شخصیت و سوابق فکری و مبارزاتی آن حکیم فرزانه بیندازیم و به بیانی روشن تر،دیدگاه رژیم گذشته و دستگاه اطلاعتی آن را پیرامون شخصیت این متفکر بزرگ اسلامی مطالعه نماییم.

مرتضی مطهری،سال 1299 ه.ش در یک خانواده روحانی به دنیا آمد.پدر وی«شیخ محمد حسین مطهری»که تحصیلات خود را در نجف گذرانده بود،از روحانیون معظم فریمان بود و امامت مسجد فریمان را بر عهده داشت.بعدها مرتضی به منظور کسب و فراگیری علوم دینی راهی حوزه علمیه مشهد شد.پس از دو سال تحصیل در مشهد،رهسپار قم گردید و مدت 15 سال(1) به

 (صفحه 237)

فراگیری علوم دینی در شهر قیام و اجتهاد پرداخت.در قم از محضر اساتید و علمای ممتاز بهره جست و فلسفه را نزد حضرت امام خمینی(ره)و علامه شهیر«محمد حسین طباطبایی»(ره)فراگرفت.وی برای ادامه فعالیت علمی بیشتر و نیز به دلیل مشکلات مادی،به تهران آمد و در مدرسه«مروی»مقیم شد.با معرفی آقای«راشد(2)»در دانشکده معقول و منقول به تدریس پرداخت و گاه به جای آقای راشد در رادیو سخنرانی می کرد. اولین بار که از استاد مطهری در اسناد ساواک نام برده می شود،مربوط به سال 1337 است.ابتدا ساواک از او به عنوان یک روحانی منزوی و درس خوانده یاد می کند که به لحاظ سیاسی،گاه از مصدق دفاع می کند و او را فردی وطن پرست می خواند. «مسجد هدایت»که امامت آن را مرحوم آیت ا...طالقانی،بر عهده داشت،کانونی بود که استاد مطهری در جمع جامعه مهندسین اسلامی،جامعه معلمین اسلامی و دانشجویان مسلمان،حضور جدّی خود را در فعالیت علمی و مبارزاتی و فکری وسعت بخشید.وی با شرکت در جلسات مذهبی ماهیانه جبهه ملّی،به تشریح عقاید اسلامی در زمینه های مختلف پرداخت تا از این رهگذر توجّه مجامع علمی را به طور جدّی به اسلام معطوف دارد. (3)

پس از قیام شکوهمند 15 خرداد که به حق،نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملّی ایران بود استاد مطهری در تاریخ 15/3/42 پس از آزادی،لحظه ای از فعالیت سیاسی دست برنداشت و در مساجد و مجامع مختلف اقدام به سخنرانی کرد به طوری که در گزارش های ساواک،از وی به عنوان یک«واعظ بدگو»و«مخالف دولت»یاد می شود. (4) در یکی از گزارشات ساواک که اشاره به سفر شهید مطهری به مکه معظمه در سال 45 دارد،چنین آمده است:«شیخ مطهری در نظر دارد هنگام مراجعت با[امام]خمینی ملاقات نماید(5)»

استاد مطهری به دلیل ضرورتی که در جذب و روشنگری نسل جوان کشور می دید،بر آن شد تا به غیر از مسجد،محفل مذهبی دیگری به سبک نو و مطابق با

 (صفحه 238)

نیازها و آرمان های نسل جدید ایجاد کند؛لذا در سال 1346 به همراه آقایان ناصر میناچی مقدم و محمد همایون حسینیه ارشاد تأسیس نمودند.تأسیس این مرکز، اقدام مثبتی در شناساندن ایدئولوژی اسلامی و معرفی چهره استبداد حاکم بر جامعه بود.استاد مطهری به همراه دیگر اندیشمندان و روحانیون انقلابی سخنرانی های روشنگرانه ای در این حسینیه ایراد کرد که در پیوند نسل جوان با تفکر اسلامی نقش مهمی داشت.در ارائه هرآنچه که به معرفی چهره واقعی اسلام مربوط می شد کوتاهی نکرد و به موازات حمله با سیاست های توسعه طلبانه غرب و امریکا،از تحریف در اسلام سخن راند.آنگاه که احساس کرد دست استعمار قصد جدایی دین از هویت ملت ایران را دارد و احیای ناسیونالیسم ایرانی را سرلوحه کار فرهنگی خویش قرار داده است،با ظرافت تمام از پیوند دوجانبه و خدمات متقابل اسلام و ایران سخن گفت.

او با شور فراوان از آزادی های فردی و اجتماعی دفاع کرد و احیای تفکر اسلامی را در مقابل تز استعماری ناسیونالیسم مطرح نمود.در سال 49 واقعه ای اتفاق افتاد که ذهن ساواک را به شدت مشغول ساخت.طی تماسی که با نمایندگان گروه های فلسطینی برقرار شده بود،مقرر شد که استاد مطهری اقدام به جمع آوری کمک برای مردم مظلوم و آواره فلسطین نماید و وجود جمع آوری شده،از طریق سفارت عربستان در تهران،در اختیار نمایندگان فلسطینی ها در مکه قرار گیرد.در پی این تصمیم،سه شماره ساب در سه بانک مختلف از سوی مرتضی مطهری،علامه طباطبایی و سید ابو الفضل موسوی زنجانی افتتاح گردید و از مردم دعوت شد تا وجود خود را به این حساب ها واریز نمایند. (6)

اداره کل سوم ساواک دستور داد از سه روحانی یاد شده بازجویی به عمل آید.خبر جمع آوری کمک،در محافل اسلامی داخل و حتی خارج از کشور انعکاس گسترده ای یافت.براساس گزارش ساواک،سفارت سوریه در تهران این خبر را به کشور مطبوع خویش اطلاّع داد(7).سرانجام ساواک دستور داد تا مبلغ جمع آوری شده،از طریق جمعیت شیر و خورشید سرخ در اختیار آوراگان فلسطین قرار گیرد.استاد مطهری از تحویل پول به جمعیت شیر و خورشید امتناع ورزید و اظهار داشت:«چنانچه[این پول]جایی غیر از محل مور نظر مردم خرج شود متهم به خیانت در امانت خواهد

 (صفحه 239)

شد(8)».ساواک که با جسارت استاد مواجه شده بود،با تهدید شدید از وی خواست تا از ارسال پول به خارج از کشور خودداری نماید و در غیر این صورت،به اتهام خیانت به مملکت تحت پیگرد قرار خواهد گرفت.استاد به ناچار این مطلب را پذیرفت.اما منابع خبری ساواک،این توافق ضمنی را فریب دانسته و دستگاه را از نیّت واقعی وی مطلّع ساختند؛لذا دستور مراقبت شدید از ایشان مستقیماً از طرف شخص رئیس ساواک، صادر شد. (9)

سرانجام استاد مطهری زیر بار ساواک نرفت و تصمیم گرفت مبلغ جمع آوری شده را که به چهل و پنج هزار تومان می رسید،در ظاهر تحویل آقای شریعتمداری داده و رسید دریافت کند(10)ولی در اصل پول را به او نداد و از طرق مطمئن به مصرف لازم رسانید.در این قضیه توجه ویژه رهبران دینی و مردم قهرمان ایران به مسئله فلسطین، حکایت از روح آزاد و عالی ملت مسلمان ایران داشت و حساسیت رژیم پهلوی،گواه سرسپردگی آن به اسرائیل و قدرت های جهانی بود که تمامی تلاشش را در جهت جلوگیری از ارسال این مبلغ به مردم مظلوم فلسطین بکار بست.

در سال 1350 موضوع جدایی استاد مطهری از حسینیه ارشاد پیش آمد که اسناد موجود در این زمینه نیز حاوی نکات و اطلاعاتی هستند.اولین گزارش حاکی از آن است که استاد مطهری از حسینیه درخواست اختیار تام می کند که هیئت مدیره با آن موافقت نمی کند،بنابراین استاد مطهری روابط خود را با حسینیه قطع می کند.4در جای دیگری ساواک علت ترک حسینیه از سوی استاد را چنین می نویسد:«از موقعی که دکتر علی شریعتی در حسینیه ارشاد سخنرانی می کند این موضوع باعث ناراحتی مطهری شده و در آنجا منبر نمی رود.اخیراً شخصی به نام مهدیان آهن فروش از شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی خواست که سعی نماید تا مطهری را مجدداً به حسینیه دعوت نماید(11)».مطهری،از سخنرانان،به ویژه دکتر شریعتی خواست برخی مصالح را رعایت کنند.دکتر شریعتی که هم اکنون اقبال به او روی آورده بود و روزبه روز بر شمار

(صفحه 240)

مستمعین و طرفدارانش افزوده می شد،به نصایح استاد مطهری توجهی نکرد و به رویه خود ادامه داد.از سوی دیگر هیئت مدیره که تاکنون چنین جمعیتی را در سالن ندیده بود،دلیلی نیافت که به مطهری اختیار تام دهد و اساساً به حرف ایشان توجه کند؛لذا استاد مطهری چاره ای جز کناره گیری نداشت و با عدم حضور خود،حد اقل این ذهنیت را در جامعه به وجود آورد که دیگر نقشی در حسینیه ارشاد ندارد.نکته جالب اینجاست که ساواک و دستگاه،به زعم خود،برداشت و درک ویژه ای از این قضیه داشتند.ساواک از این جدایی راضی بود،زیرا معتقد بود دست روحانیون از این کانون فرهنگی قطع شده است.وجود امثال مطهری،سلامت حسینیه را تأمین می کرد.بنابراین ساواک اظهار می دارد:

«همانطور که قبلاً به استحضار رسیده است شیخ مرتضی مطهری مدتی است به حسینیه ارشاد نمی رود و تاکنون چندین جلسه با شرکت او و دکتر جواد باهنر،سید محمد حسین بهشتی و شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی و بعضاً سید ابو الفضل موسوی زنجانی با عده ای از گردانندگان حسینیه انجام شده لیکن طرفین برای باز گرداندن مطهری و سایر روحانیون مزبور به توافق نرسیده اند و با توجه به افکار آن ها مصلحت هم نیست مجدداً آنان در حسینیه نفوذ بکنند(12)».

به نظر ساواک حضور روحانیون روشنفکر و انقلابی در حسینیه ارشاد یک نفوذ بود و به موازات این مطلب در جای دیگر اظهار می دارد:«حالا که مدتی است دست روحانیون فوق الذکر از حسینیه ارشاد کوتاه شده است با توجه به افکار آنان به هیچوجه صلاح نیست مجدداً آنها به آن محل بازگردند و چنانچه لازم باشد کلیه امور تبلیغاتی حسینیه مزبور زیر نظر روحانیون انجام گردد،بهتر است از وجود روحانیون موافق[با رژیم پهلوی]که با سواد بوده و شایسته اجرای این مقصود باشند استفاده گردد(13)».

پس از ترک حسینیه ارشاد،استاد مطهری به مسجد الجواد(ع)رفت تا به جای آقای موسوی زنجانی اقامه نماز کند و در این مکان نیز با بهره گیری از امکانات کافی مسجد، به هدف روشنگری نسل جوان به ارائه اسلام ناب پرداخت.اما روح انقلابی استاد متفکر،با هرگونه سلطه ای سازش ناپذیر بود و پس از چندی مجبور شد

(صفحه 241)

مسجد الجواد(ع)را نیز ترک کند،زیرا سازمان اوقاف قصد داشت مسجد را در اختیار کامل خود بگیرد.مرتضی مطهری با آگاهی درست از اوضاع و احوال مبارزه،به خوبی می دانست که همراهی همدلان صادقیم وظیفه الهی و انقلابی است،اما جایی که نااهلان،روح پاک و بی آلایش او را می آزردند و حضور او تأیید بر اعمال آنان بود،با ترک محیط های ناسالم اعتراض خود را نشان می داد.وی به آنچه که وظیفه دینی می دانست،عمل می کرد و اگر امری را وظیفه دینی نمی دانست،شجاعانه رد می کرد و از هیاهو و تبلیغات سو،هراسی نداشت.

در گزارش دیگری،ساواک تعطیل شدن مسجد را به دلیل اختلاف بین هیئت مدیره در امور عایدات و هزینه های آن ذکر کرده و می نویسد:«جریان فوق به اطلاع سازمان اوقاف رسیده و از طرف اوقاف،مسجد مزبور موقتا تعطیل شده تا به وضع آن سرو سامانی داده شود(14)».

به هرحال،تعطیل شدن مسجد الجواد و حسینیه ارشاد،باعث بروز تظاهراتی در مقابل حسینیه ارشاد شد که طی آن هفده نفر دستگیر شدند و شهید مرتضی مطهری و محمد همایون(عضو هیئت موسس)در میان بازداشت شدگان بودند.اما پس از چند روز استاد مطهری و همایون آزاد شدند.میناچی که قضیه را پیش بنی کرده بود7در روز موعود به شمال سفر کرده بود که ساواک او را هم احضار و سپس آزاد کرد.در این زندان کوتاه مدت،استاد را بسیار اذیت کردند که حتی خود ایشان اظهار داشته بود که فکر کردم می خواهند مرا اعدام کنند؛و در ملاقات و گفتگو با استاد شهید محمد مفتح،از آزار و اذیت ساواک سخن می گوید و اینکه به مدت 40 ساعت نور پروژکتور را در چشمان او انداختند. (15)

استاد شهید مرتضی مطهری در طول مبارزات خویش از اصول خاصی پیروی می کرد که کاملا ریشه در اعتقادات اسلامی داشت و مبتنی بر شیوه های ائمه اطهار(ع) بود.وی روحانی مبارزی بود که جز اسلام به چیز دیگری نمی اندیشید و در اینمشی، بعد سیاسی اسلام را نیز چون دیگر ابعاد،کاملا مورد توجه قرار داد و در طول عمر خویش کوچک ترین سازش و تسامحی با زر و زور و تزویر نداشت و همیشه تلاش

 (صفحه 242)

می نمود تا با تبیین اسلام ناب محمدی نقاب از چهره رژیم برگیرد؛لذا ساواک در یک ارزیابی کلی دستگاه از شخیت مطهری چنین اظهار داشته است:«کسی است که مترصد فرصت است تا اقدام علیه امنیت کشور نماید(16)».

وی به عنوان استاد برجسته فلسفه و رئیس دپارتمان فلسفه دانشکده الهیات دانشگاه تهران،از چنان جایگاه علمی برخوردار بود که سخنرانی های وی در اکثر دانشگاه ها و مؤسسات علمی و تحقیقاتی راهگشای معضلات فکری و فلسفی بود.به طوری که کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم ایشان جایزه گرتف(17)؛معذلک لحظه ای مراقبت از وی متوقف نشده و از او به عنوان یک روحانی افراطی نام برده می شد.

اکثر شخنرانیهای او تحت مراقبت بود و تلفن منزل وی کنترل می شد(18)همواره به او اخطار می دادند که مواظب اعمال و رفتار خویش باشد و سرانجام این اخطار شدید را به او دادند:

«به وی تفهیم نمایند در صورتیکه به این رویه خود ادامه دهد علاوه بر اینکه صلاحیت تدریس در دانشگاه را نخواهد داشت تصمیمات شدید درباره اش اتخاذ خواهد گردید(19)».

ولی او در همه حال به دنبال بی اعتبار ساختن رژیم بود.حتی در سمینار دبیران دینی که در مشهد برگزار شده بود و خود جز مدعوین مشهور بود اعتراض خویش را به عمل دبیران دینی پنهان نکرد.در طی این سمینار دبیران دینی دسته گلی را به پیکره رضا شاه تقدیم کرده بودند که استاد مطهری اظهار می دارد آیا دبیران دینی هم باید بت پرست باشند(20).

رژیم که می دید استاد مطهری همچنان به رویه خود ادامه می دهد و کم ترین سازشی با نظام شاهنشاهی از خود نشان نمی دهد و با استفاده از تریبون های علمی،ماهرانه به مقاصد خویش اهتمام می ورزد،سعی نمود به طریقی از مقام و فعالیت علمی او بکاهد. در یکی دیگر از اسناد ساواک چنین آمده است:

 (صفحه 243)

«تدریس نامبرده بالا در دانشکده الهیات و سایر دانشکده ها از نظر سیاسی به مصلحت نیست(21)».

استاد مرتضی مطهری در سال 1354 ممنوع المنبر گردید(22) و در همان سال نیز قطع8 همکاری ایشان با دانشکده الهیات دانشگاه تهران اعلام شد. (23)

آن طور که از اسناد ساواک درباره شهید مطهری استنباط شود،وی در میان روحانیون انقلابی و مبارز طرفدار امام خمینی جایگاه محوری و کلیدی داشته است. استاد مطهری در صف اول مبارزه و پیشاپیش روحانیون پیرو امام خمینی در حرکت بود،وی دارای چهره ای جامع و فراگیر بود که تمامی مبارزان و انقلابیون به استادی ایشان اذعان داشتند.مطهری با برخورداری از تقوای الهی مبارزین همراه را به خوبی می شناخت و به شدت از آنان حمایت می کرد(24)

او با مقایسه مبارزین اسلامی با ابوذر و میثم به آنان روحیه می داد(25) وی ضمن تماس و همکاری صادقانه و دوستانه با جمع روشنفکران مذهبی،برحسب ضرورت، از آگاهی دادن به توده مردم هرگز غافل نشد و در پیرایش عقاید آنان تا رسیدن به سطح فداکاری آگاهانه و عاشقانه،در راه اسلام کوشش بلیغ به خرج داد و هیچگاه از پیراستن دین اسلام در دست یابی به آینده ای روشن غفلت نورزید.او به خوبی می دانست که آینده محصول تلاش کنونی مبارزین اسلامی است و توده آگاه در تداوم نهضت اسلامی نقش ویژه ای خواهد داشت.

او رسالت یک روحانی تمام عیار را به خوبی می شناخت و بدان عمل می کرد.با همان شور و شوقی که از مفاسد اجتماعی سخن می گفت و به درد می امد،به دستگاه

(صفحه 244)

ظلم و جور می تاخت و از آزادی انسان دفاع می کرد و در راه مبارزه به مغلطه نیفتاد و برخلاف دیگران که کمونیسم را رقیب اسلام می دانستند،از کمونیسم و امپریالیسم را تیغه های یک قیچی خواند که با هدف قطع ریشه اسلام حرکت می کنند.او و همه همفکران و انقلابیون پیرو امام،واسطه فرهنگی بین قیام 42 تا انقلاب 57 بودند و آمادگی لازم را در امت مسلمان ایران به وجود آوردند.

مطهری در مقابل جریانات موازی در جامعه با ژرف نگری خاص خود ایستادگی کرد؛هرچند که در این راه متحمل صدمات روحی فراوان شد.در سال 56 شهید مطهری به همراه مهندس بازرگان اطلاعیه ای پیرامون شخصیت دکتر علی شریعتی صادر کرد.در بخشی از آن آمده است:

«او[دکتر شریعتی]در هیچیک از مسائل اصولی اسلام از توحید گرفته تا نبوت و معاد و عدل و امامت،گرایش غیراسلامی نداشته است ولی نظر به اینکه تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بود هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی مطالعه وافی داشته باشد تا آنجا که گاهی از مسلّمات قرآن و سنت و معارف و فقه اسلامی بی خبر می ماند...اینجانبان بر آن شدیم به حول و قوه الهی ضمن احترام به شخصیت او و تقدیر از زحمات و خدماتش در سوق دادن نسل جوان به اسلام بدون مجامله و پرده پوشی و بدون اعتنا به احساسات طرفداران متعصب و یا دشمنان مغرض طی نشریاتی نظر خود را درباره مطالب و مندرجات کتاب های ایشان بالصراحه اعلام داریم.. (26)».

در تاریخ معاصر،استاد شهید مرتضی مطهری از نادر چهره هایی است که مبارزه ای همه جانبه در احیای تفکر اسلامی به نمایش گذاشت و با سرمشق قرار دادن امام و مراد خویش،خود سرمشق دیگران شد.مطهری آموخت که چگونه باید در مقابل هرگونه توطئه،تحریف،تهاجم،ایستادگی کرد.وی ضمن احترام به آزادی اندیشه، سیادت اندیشه های اسلامی را بسیار استدلالی و در عین حال با شور و شعف برخاسته از نشاط روح به دیگران عرضه کرد و اساساً بنیاد محکمی بنا نهاد تا ضمن رعایت مقتضیات زمان برای شناساندن چهره درخشان اسلام فقط از اسلام مدد گرفته شود.

(صفحه 245)

به ساواک شمیرانات شماره:15026/20 ه 3

تاریخ:8/1/50

از ساواک تهران 20 ه 3 پیوست:-

نخست وزیری

سازمان اطلاعات و امنیت کشورس.ا.و.ا.ک

درباره شیخ مرتضی مطهری

چون تیمسار ریاست معظم ساواک مقرر فرموده اند اعمال و رفتار نامبرده بالا دقیقا تحت مراقبت قرار گیرد،علیهذا دستور فرمائید ضمن مراقبت از منابر وی تا حدود امکان در جریان کلیه فعالیت هایش بوده و هر وقت قصد خروج از تهران را داشت مراتب را با تعیین تاریخ حرکت و مقصد مشار الیه سریعا گزارش نمایند که چگونگی به ستاد منعکس شود.و رئیس ساواک تهران.نواب

تهیه کننده.صبوری

پهلوان

رئیس اداره امنیت داخلی.فرنژاد

خیلی محرمانه

(صفحه 246)

به ریاست ساواک شمیرانات شماره:26868/30 ه 12

تاریخ:29/3/54

از ساواک تهران 20 ه 12 پیوست:

نخست وزیری

سزمان اطلاعات و امنیت کشور

س.ا.و.ا.ک

درباره شیخ مرتضی مطهری فرزند شیخ حسین

نامبرده بالا یکی از روحانیون نارحت و افراطی است که اخیراً به واسطه اظهارات مطالب خلاف ممنوع المنبر گردیده است.

دستور فرمائید ضمن مراقبت های لازم چنانچه یاد شده تصمیم داشت از منبر استفاده نماید از طریق کلانتری محل از کار وی جلوگیری و مراتب را به این ساواک گزارش نمایند.

ضمنا مراتب از طریق اداره کل سوم به شهربانی کشور نیز منعکس گردیده است.

رئیس ساواک تهران.پرنیان فر

به منابع آموزش لازم داده شد

خیلی محرمانه

(صفحه 247)

به ریاست ساواک شمیرانات شماره:10950/ه 12

تاریخ:30/5/50

از ساواک تهران 20 ه 12 پیوست:-

نخست وزیری

سازمان اطلاعات و امنیت کشور

س.ا.و.ا.ک

درباره شیخ مرتضی مطهری

عطف به شماره 152 ر ه ش-7/2/50

چون احتمال دارد نامبرده بالا در خلاص برگزاری جشن های 2500 ساله شاهنشاهی ایران مبادرت به فعالیت های مضره بنماید علیهذا دستور فرمائید کماکان از او مراقبت لازم معمول و در صورت مشاهده هرگونه فعالیت مضر و مشکوکی از ناحیه وی و با اطلاّعه از تردد مشار الیه به سایر نقاط کشور مراتب را سریعا گزارش نمایند%

رئیس ساواک تهران-نوابّ

از طرف

خیلی محرمانه

(صفحه 248)

تاریخ:26/10/49

شماره:

پیوست:

دانشگاه تهران

محرمانه

ترتیبات لازم داده شده است تا آقای دکتر شیخ مرتضی مطهری دانشیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی از نیم سال تحصیلی ترم که از شانزدهم بهمن ماه 49 شروع می شود به امر تحقیق بپردازند و وظیفه آموزشی در دوره لیسانس و فوق لیسانس را در نیم سال ترم تحصیلی سال جاری نخواهند داشت.

رونوشت:آقای دکتر محمدی رئیس محترم دانشکده الهیات و معارف اسلامی

بازگشتی

مربوط به یادداشت مورخ 26/9/49

درباره شیخ مرتضی مطهری

(صفحه 249)

به مدیریت کل اداره چهارم شماره:(421)تاریخ:

از داره کل سوم 312 پیوست:

نخست وزیری

سازمان اطلاعات و امنیت کشور

س.ا.و.ا.ک

درباره شیخ مرتضی مطهری

بازگشت به 32408/421-3/11/49

با بررسی که از سوابق یاد شده بالا به عمل آمده ادامه خدمت مشارالیه در دانشگاه تهران که رئیس دپارتمان فلسفه دانشکده الهیات و معارف اسلامی است از نظر این اداره کل به مصلحت نمی باشد.خواهشمند است دستور فرمائید در این زمینه اقدامات لازم معمول و از نتیجه این اداره کل را آگاه سازند%ح

مدیر کل اداره سوم-ثابتی

مسئول بررسی-وثوقی

رئیس بخش 312

رئیس اداره یکم عملیات و بررسی-عطارپور

(صفحه 250)

من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلّم یّجبه فلیس به مسلم«حدیث نبوی»

برای فلسطین

حسابجاری شماره 45600 بانک بازرگانی شعبه مرکزی

حسابجاری شماره 77388 بانک ملی ایران شعبه مرکزی

حسابجاری شماره 9595 بانک صادرات شعبه بازار

توسط آقایان علامه طباطبائی،سید ابو الفضل موسوی مجتهد زنجانی و مرتضی مطهری افتتاح گردیده است.

پی نوشت

(1).در این مدت،14 سال در حجره و یک ساله در منزل اقامت داشتند.

(2).گزارش شماره 26868/20 ه 12 تاریخ 29/3/54.

(3).پرونده ج 2،کد 4/180،ص 105.

(4).پرونده 9218،ص 265.

(5).نامه ریاست ساواک تهران به ریاست ساواک شمیرانات،همان،ص 253.

(6).متن اعلامیه درج 1-کد 3/180،ص 153 و 155 موجود است.

(7).گزارش 10700/826 تاریخ 13/5/49.

(8).گزارش از 316 مورخ 28/9/49.

(9).ن.ک.به اسناد پیوستی.

(10).پرونده کلاسه 9218،کد 1/180،ص 177.

(11).همان،شماره 152/ه.12 تاریخ 2/5/50.

(12).گزارش شماره 77561/20 ه 12 تاریخ 9/9/51.

(13).گزارش شمراه 16002/ه 12 تاریخ 20/8/51.

(14).گزارش شماره 16438/20 ه 12 تاریخ 6/9/51.

(15).ج 1 کد 3/180،ص 320.

(16).پرونده ج 2،کد 4/180،ص 105.

(17).بنابر اظهارات اسناد،کتاب فوق در سال 34 برنده جایزه سلطنتی و داستان راستای برنده جایزه یونسکو شد.

(18).پرونده 9218،ص 265.

(19).نامه ریاست ساواک تهران به ریاست ساواک شمیرانات،همان،ص 253.

(20).پرونده ج 1،کد 3/180،صص 209 و 210.

(21).پرونده ج 1،کد3/180،صص 209 و 210.

(22).همانجا،ص 204.

(23).ن.ک،به اسناد پیوستی.

(24).در این اواخر دکتر آریان پور که تمایلات چپ داشت،علم مخالفت با استاد را برافراشته بود و استاد ایشان را به مناظره تلویزیونی دعوت کرد که آریان پورتن به این مناظره نداد.ضمنا گزارش از درگیری استاد با آریان پور در شماره 1/180 ص 288 وجود دارد.

(25).سخن استاد مطهری پیرامون شخصیت رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای بسیار در خور توجه است.در گزارش 3003/59 تاریخ 8/1/52 چنین می خوانیم:«وی[مطهری]گفت:سید علی خامنه ای از نمونه های ارزنده ای است که برای آینده موجب امیدواری است».و شهید مظلوم بهشتی نیز چنین تعبیری در سال 52 از شخصیت رهبر معظم انقلاب دارند:«در آینده خامنه ای یکی از علمای موجه ملی و با نفوذ خواهد شد.»اسناد مندرج در ج 1،ص 327.

(26).متن اصلی اطلاعیه درج 2 کد 4/180،ص 157 مرکز اسناد موجود است.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است