در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: نشریه ؛ یا لثارات الحسین ( علیه السلام )ش 200، ؛



عوامل به وجود آمدن بی حجابی:
1-اولین زمینه و عامل برای پدیده بی حجابی در میادین
فعالیت های اجتماعی زن در دنیای کنونی،برداشت و تفسیر غلطی است که از آزادی به عمل آمده است.دنیا،براساس این تفسیر غلط،زن را به بی حجابی کشاند و پدیده بی حجابی را به زن تحمیل کرد...تفسیر غلط از آزادی،موجب آن شد که روابط فیما بین مرد و زن تحمیل شد.سرانجام زن به آزادی نرسید،بلکه ابزاری شد تا در میادینی که برای آزادی ترسیم شده بود،یعنی تمایلات نفسانی، مورد استفاده قرار دهد.
2-دیگر از علل و عواملی که زمینه پدیده بی حجابی را در دنیای غرب به وجود آورد،تحقیر زن و محرومیت مضاعف زن،در جوامع غربی بوده است.جای تعجب ندارد اگر بشنویم که حتی
اندیشمندان و فلاسفه غرب،تا چندی پیش،بر تحقیر زن اصرار می ورزیدند.این تحقیر زن در طول تاریخ و پایین کشیدن مقام و منزلت زن و محرومیت فراگیر زن در دنیای غرب،بازتاب تندی داشت که پدیده بی حجابی یکی از بازتاب های این حالت است.به طور مثال،افلاطون می گوید:من،شکرگزار،سپاسگزار و خرسندم از اینکه مردم و زن نیستم.زن در منطق افلاطون که زیر بنای تفکر فلسفی و سیاسی اجتماعی دنیای غرب محسوب می شود،در ردیف برده قرار دارد!
این تحقیر تاریخی زن،در گذشته با محرومیت مضاعف زن
در دنیای غرب توأم شده و پدیده بی حجابی را به عنوان یک بازتاب و به عنوان یک عکس العمل به دنبال داشته است.
3-رشد نظام سرمایه داری حاکم،توأم با رقابت های اقتصادی
در کلیه زمینه های بهره گیری و استثمار جمعی،موجب آن شد که زن به عنوان یک وسیله تبلیغات،در تجارب آزاد و رشد اقتصادی آزاد،استثمار شود.قابل تردید نیست که این پدیده،جز به درآمد و تولید،به چیز دیگری فکر نمی کرد و از همه ارزش ها،برای رشد اقتصادی استفاده می نمود.از شخصیت زن به عنوان وسیله تبلیغ در کالاها و ایجاد بازارهای جدید مصرف،استفاده کرد.ایجاد بازارهای جدید مصرف،جز از طریق به خدمت گرفتن ارزش و شخصیت زنان،امکان پذیر نبود.پدیده بی حجابی را دنیای استثمارکننده به وجود آورد،تا براساس پدیده بی حجابی،بتواند شخصیت زن را خرد سازد و او را در حد یک وسیله بی ارزش در جهت ایجاد بازارهای جدید مصرف،پایین بکشد.
4-رشد روز افزون صنعت و گسترش بازار کار در دنیای
سرمایه داری،موجب شد که از همه نیروهای کار،استفاده بشود. برخی از نیروهای پنهانی در جامعه،نیروی کار زنان را به بازار کشاندند.اما مانع بزرگ بهره گیری و استثمار زن،حجاب زن بود. با دریدن حجاب زن و زمینه سازی برای پدیده بی حجابی،نیروی خلاق زنان در خدمت استثمار قرار گرفت.

عوامل پیدایش حجاب
-بعد از ذکر عوامل به وجود آمدن بی حجابی که به آن اشاره
کردیم،مطالبی نیز در باب پیدا شدن حجاب ذکر می کنیم که غالبا این علت ها برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب گفته شده است.
1-میل به ریاضت و رهبانیت(ریشه فلسفی)،ایده ریاضت و ترک دنیا،همان طوری که در مردان فقرطلبی و پشت
پازدن به همه وسایل مادی را به وجود آورده است،در مورد زن،فلسفه تجردطلبی و مخالفت با جمال را ایجاد کرده است.بلند نگاه داشتن مو که در میان سبک ها،هندوها و برخی دراویش معمول است، نیز از مظاهر مخالف با جمال و مبارزه با شهوت و از ثمرات فلسفه طرد لذت و میل به ریاضت برشمرده اند.می گویند کوتاه کردن و ستردن مو،سبب فزونی رغبت جنسی می گردد و بلند آن موجب تقلیل و کاهش آن است.
علت دیگر پدیده ریاضت،آمیخته بودن لذات مادی به
پاره ای از رنج های معنوی است.بشر دیده است که همواره در کنار لذت های ماید یک عده،رنج های روحی وجود دارد.مثلا دیده است که هرچند داشتن ثروت موجب یک سلسله خوشی ها و کامرانی ها است اما همزمان ناراحتی و اضطراب ها و تحمل ذلت ها در تحصیل و در نگهداری آن وجود دارد.علل دیگر،گریز از لذات است.از آن جمله محرومیت و شکست در موقعیت های مادی خصوصا شکست در عشق،سبب توجه به ریاضت می گردد.افراط در خوش گذرانی و کام جویی،از عوامل دیگر توجه به ریاضت است.خوشبختانه اسلام یک طرز تفکر و جهان بینی روشن دارد.اصولا اسلام با فکر ریاضت و رهبانیت سخت مبارزه کرده است و این مطلب را مستشرقین اروپایی هم قبول دارند.اسلام به کوتاه کردن و شانه کردن مو و به کار بردن بوی خوش سفارش کرده است.عده ای از اصحاب رسول خدا به خاطر اینکه بهتر و بیشتر عبادت کنند و از لذات روحانی بهره مند شوند،ترک زن و فرزند کردند.روزها روزه می گرفتند و شب ها عبادت می کردند.همین که رسول خدا آگاه شد،آن ها را منع کرد و فرمود:من که پیشوای شما هستم،چنین نمی کنم.اسلام، التذاد و کام جویی زن و شوهر را نه تنها تقبیح نکرده است، ثواب هایی هم برای آن قایل شده است.
شاید برای یک نفر فرنگی شگفت انگیز باشد،اگر بشنوید اسلام برخورد عاطفی زن و شوهر،آرایش کردن ثروت،امنیت نبود، مستند به ایران قبل از اسلام است و می نویسد که در ایران قدیم
مردم هیچ امنیتی در مورد زن ها نداشتند.در عصر ما هم امنیت کامل برای زن وجود ندارد.در همین دنیای صنعتی اروپا و آمریکا که به غلظ آن را دنیای متمدن می نامیم،آمارهای وحشت آوری از زنای به عنف می خوانیم،چه رسد به دنیای به اصطلاح نیمه متمدن و تمام وحشی.
اما در عین حال علت دستور پوشش در اسلام عدم امنیت
نبوده است.لا اقل علت مهم و اساسی آن،عدم امنیت نبوده است. زیرا این امر نه در آثار اسلامی به عنوان علت پوشش ذکر شده است و به چنین چیزی با تاریخ تطبیق می کند.در میان اعراب جاهلیت پوشش نبود و در عین حال امنیت فردی به واسطه زندگی خاص قبیله ای و بدوی وجود داشت.آن امنیتی که در زندگی قبیله ای وجود داشت،امنیت اجتماعی یعنی امنیت گروهی بود و این گونه عدم امنیت ها را پوشش نمی تواند جاره نماید.به این معنی که هم قبیله ای به قبیله دیگر شبیخون می زد،در این شبیخون ها که به وسیله قبیله بیگانه انجام می شد،همه چیز دستخوش غارت می گردید،هم مرد اسیر می شد و هم زن،پوشش زن برای او امنیت نمی آورد.لهذا نمی توانیم بگوییم که اسلام صرفا به خاطر برقرار ساختن امنیت دستور پوشش را وضع کرد.
3-استثمار زن(ریشه اقتصادی)بعضی
ها برای پوشش زن ریشه اقتصادی قایل شده اند و گفته اند،حریم و پوشش یادگار عهد مالکیت و تسلط مرد است.مردان به خاطر اینکه از وجود زن بهره اقتصادی ببرند و آن ها را مانند بردگان استثمار کنند،آنان را در خانه ها نگه می داشتند و برای اینکه فکر زن را قانع کنند که خود به خود از خانه بیرون نرود و بیرون رفتن را کار بدی بداند،فکر حجاب و خانه نشینی را خلق کردند.از نظر این منطق،پوشش زن عبارت است از زندانی شدن زن به دست مرد و علت اینکه مرد،زن را این چنین اسیر می کرده،این است که می خواسته هرچه بیشتر از وجود او بهره اقتصادی ببرد.ما

صفحه 2


این جهت را که در گذشته مرد به زن به چشم یک ابزار می نگریست و از او بهره اقتصادی می برد،به صورت یک اصل کلی حاکم بر تمامی اجتماعات گذشته قبول نداریم.
علائق زوجین به یکدیگر،حتی در اجتماعات گذشته،بیشتر عاطفی و عشقی بوده و زن با نیروی جاذبه و جمال خود بر قلب
مرد حکومت می کرده است.در عین حال انکار هم نمی کنیم که مرد در گذشته هم به زن ظلم کرد و هم به فرزند و از هر دوی این ها بهره کشی اقتصادی کرده است.و هر وقت طبیعت مرد به سوی خشونت گراییده،عشق و عاطفه در وجودش ضعیف شده،از زن به صورت یک ابزار استفاده کرده ولی این را به صورت اصل کلی حاکم بر تمام جوامع ما قبل قرن نوزدهم نمی توان ذکر کرد.حجاب در اسلام،بدین منظور نیست،اسلام هرگز نخواسته مرد از زن بهره کشی اقتصادی بکند،بلکه نخست با آن مبارزه کرده است. این مسأله که زن استقلال اقتصادی دارد از مسلمات قطعی اسلام است.
4-حسادت مرد(ریشه اخلاقی)ریشه دیگری که برای پیدا شدن حجاب ذکر کرده
اند،جنبه اخلاقی دارد.در اینجا نیز مانند نظریه سابق،علت پیدا شدن حجاب را تسلط مرد و اسارت زن معرفی کرده اند،با این فرق که در اینجا برای تسلطجویی مرد،به جای ریشه اقتصادی،ریشه اخلاقی ذکر کرده اند.گفته اند علت اینکه مرد زن را بدین شکل اسیر نگه می دارد حس خودپرستی و حسادت وی نسبت به مردان دیگر است.
مرد نمی
خواهد و رشک می برد که مردان دیگر ولو با نگاه کردن یا هم سخن شدن،از زنی که تحت اختیار اوست استفاده کنند.در مرد غیرت وجود دارد.غیرت نوعی پاسبان است که آفرینش برای مشخص بودن و مختلط نشدن نسل ها در وجود بشر نهاده است.غیرت،یک شرافت انسانی و یک حساسیت انسانی است نسبت به پاکی و طهارت جامعه،غیرت غیر از حسادت است.
حسادت یک امر شخصی و فردی و ناشی از یک سلسله
عقده های روحی است،اما غیرت یک احساس و عاطفه نوعی بشری است.این خود دلیل است که غیرت از خودپرستی ناشی نمی شود،احساس خاصی است که قانون خلقت برای تحکیم اسان زندگی خانوادگی که یک زندگی طبیعی است،نه قراردادی،ایجاد کرده است.و اما اینکه آیا نظر اسلام درباره حجاب و پوشش،احترام گذاشتن به حس غیرت مرد است یا نه؟جواب این است که بدون شک اسلام همان سلطه ای که در حد غیرت هست یعنی حفاظت پاکی نسل و عدم اختلاط انسان را منظور نظر دارد.ولی علت حجاب اسلامی منحصر به این امر نیست.
5-عادت زنانگی،به عقیده برخی حجاب و خانه نشینی زن
ریشه روانی دارد.زن از ابتدا در خود نسبت به مرد احساس حقارت می کرده است.از دو جهت،یکی احساس نقص عضوی نسبت به مرد و دیگری خون ریزی ماهانه و حین زایمان و حین ازاله بکارت .
اینکه عادت ماهانه نوع پلیدی و نقص است،فکری است
که از قدیم در میان بشر وجود داشته است و به همین دلیل زنان در ایام عادت مانند شیئی پلید در گوشه ای محبوس بوده اند و از آن ها دوری و اجتناب می شده است.از پیامبر(ص)درباره عادت سوال شد.آیه ای نازل شد،یعنی از تو درباره حیض سوال می کنند، بگو نوعی بیماری است،در حال این بیماری با زنان نزدیکی نکنید. از نظر اسلام زن حائض حکم یک انسان به اصطلاح محدث را یعنی انسان فاقد وضو و غسل را دارد که در آن حال از نماز و روزه محروم است.درباره اینکه زن ابتدا در خود احساس نقص می کرده و سبب شده که هم خود او و هم مرد،او را موجود پست بشمارد، سخنان زیادی گفته شده است.خواه آن سخنان درست باشد و خواه نادرست،با فلسفه اسلام درباره زن و پوسیدگی زن رابطه ای ندارد.اسلام نه حیض را موجب پستی و حقارت زن می داند و نه پوشیدگی را به خاطر پستی و حقارت زن عنوان کرده است،بلکه اهداف دیگری داشته است.
 
مسأله حجاب از جهت ملی
اگر بخواهیم مسأله حجاب را از جهت ملی بحث کنیم،یک
مسأله سنتی و تاریخی است.در عمق تاریخ ما و تاریخ شرق،زن ها دارای یک نوع حجاب بوده اند.حجاب به معنای پوشش،یعنی حفظ عفاف و وقار که همیشه در ایران و در کشورهای شرقی اسلامی و غیر اسلامی بوده است.شما ملاحظه می کنید که اکثر زن های هندوستان،با اینکه مسلمان نیستند،برای حفظ سنت اصیل ملی خودشان،اکثرا دارای یک حجاب هستند که مظهر کامل زنان مترقی و مدبر و سیاست مدار شرق خانم گاندی است. خانم گاندی از جهت سیاست و اداره یک کشور وسیع با آن همه اختلافات قومی و مذهبی،سال ها توانست،این کشور را اداره کند و آبروی هند را نگه دارد و استقلال هند را حفظ نماید.همه به شخصیت او احترام می گذاشتند.به سنگینی و به وقار،به حیثیت و به قدرت اداره او.و این شخصی است غیر مسلمان و می بینیم برای حفظ سنت خود،روسری اش همیشه بر سر بوده است.


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است