در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: ، دوانی، علی ؛


به نام خدا

 

استاد علی دوانی:

 

استاد شهید در حسینیه ارشاد

نمی دانم در چه سالی بود که شهید مطهری روزی به قم آمد و در مجمعی از رفقا که من هم حضور داشتم گفت: «حسینیۀ ارشاد» تکمیل شده و مشغول کار است؛ من و آقا شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی و شیخ محمد جواد باهنر اعضای هیئت علمی آنرا تشکیل می دهیم.آقای رفسنجانی و شهید باهنر در آن اوقات از حوزه علمیه قم به تهران رفته بودند.

استاد شهید افزود:بنا داریم از فرصت استفاده نموده و چندین کار علمی و تبلیغی در حسینیۀ ارشاد انجام دهیم؛ ازجمله در شب های شنبه ، گذشته از خودمان که در تهران هستیم از رفقای دیگر هم دعوت کنیم که از قم به تهران بیایند و با اعلام قبلی در روزنامه ها در حسینیه سخنرانی کنند.از اعضای «مکتب اسلام» آقایان ناصر مکارم و حسین نوری و من چند جلسه دعوت شدیم.

مدتی بعد سرو صدا راجع به حسینیه شروع شد، که بانی این بنای عظیم کیست، و مگر مساجد چه اشکالی داشت که مطهری و رفسنجانی و باهنر این بساط را در حسینیۀ ارشاد به راه انداخته اند، لابد می خواهند کلاهی ها مانند فخرالدین حجازی را هم دعوت کنند که به جای اهل علم مردم را«ارشاد»کنند...

به یاد دارم در جلسۀ آخری که من سخنرانی داشتم، گفتند از هفتۀ بعد دکتر علی شریعتی از مشهد می آید.پرسیدم:او کیست؟ استاد شهید گفت: در مشهد خودش و پدرش آقای محمد تقی مزینانی در «کانون نشر حقایق اسلام» خوب طوری جوانها را به طرف دین جلب کرده اند.

گفتم: شنیده ام چند جلسه که چندی پیش قبل از من آمده و در حسینیه سخنرانی کرده جمعیت خیلی بیشتر از ما و شما داشته است.استاد شهید گفت:بله ، در مشهد هم هر روز بیشتر به او توجه پیدامی کنند.علت این است که رشتۀ او جامعه شناسی است و خوب طوری هم درس خوانده و کاملاً مسلط بر اعصابش هست .در بیان مطلب و استخدام الفاظ معرکه است، چون جوانها از فکلی ها کمتر بحثهای دینی شنیده اند و او هم به زبان جوانها صحبت می کند لذا بیش از ما طالب دارد.

من، هم از خودش و هم پدرش که اهل مشهد هستند و خوب میشناسم، دعوت کرده ام که بیایند سخنرانی کنند و کمک خرجی هم داشته باشند، چون وضع زندگی شان خوب نیست.

پدرش سابقۀ طلبگی دارد، منتها سالها پیش از لباس در آمده تا به نظر خودش بهتر بتواند خدمت دینی انجام دهد؛ دبیر و کارمند فرهنگ است؛ فعلاً بازنشسته شده و فقط ماهی هزار تومان حقوق بازنشستگی دارد.

استاد شهید افزود:البته بعضی از علما و اهل منبر که بینش درستی ندارند و از همه جا بی خبرند، و بعضی بازاریها ایراد گرفته اند که کلاهی ها را می آورند که کم کم جای عمامه به سرها را بگیرند، مردم برای آنها دست و پا بشکنند و برای اهل عمامه هیچ! ولی من گوش نمی دهم، باید از اینها استفاده کرد.

اینها باید به این اماکن بیایند و مردم و مخصوصاً جوانها از بینش آنها استفاده کنند، نه این که بگذاریم آنها را دیگران ببرند و جامعه از ما بیشتر فاصله بگیرد.باید به داد جوانها رسید.علتش هر چه می خواهد باشد، جوانها به آنها بیشتر از ما توجه دارند.خود ما نظارت داریم و در برابر هر دو دستۀ مقدسین و تندروی جوانها که در دو جبهۀ متضاد هستند ایستاده ایم .نمی گذاریم کار به جای باریک بکشد.به همین جهت لازم است رفقای قم هم در اینجا آمد و رفت داشته باشید تا بهترنتیجه بگیریم.

استاد شهید افزود: آقای میرزا ابوالحسن رفیعی پیغام داده است که حرفهایی دربارۀ حسینیۀ ارشاد زده می شود که برای ما تکلیف شرعی می آورد، موضوع چیست؟ من جواب داده ام که ما هم فقه خوانده ایم و فلسفه هم می دانیم، مواظب هستیم و اضافه کرد که می خواهیم کسانی امثال محیط طباطبا ئی و مجتبی مینوی را هم دعوت کنیم در حسینیه سخنرانی کنند؛ جواب مقدسین و مخالفین را خواهیم داد؛ تا کی باید اینها از ما فاصله بگیرند؟


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است