در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: دو هفته نامه گلستان قرآن، شماره 82، ؛


  • از حضرت رسول (ص ) روایت شده که ماه رجب ، ماه بزرگ خداست و ماهی در حرمت و فضیلت به آن نمی رسد و در روایتی دیگر رجب ، ماه خدا؛ شعبان ، ماه پیامبر(ص ) و رمضان ، ماه امت پیامبر(ص ) نامیده شده است .

رجب ، ماه استغفار امت رسول اکرم (ص ) و طلب آمرزش آنان از خداوند آمرزنده و مهربان است .
آرایش و تزئین قلب به زینت دعا از جمله بهترین و برترین اعمال سفارش شده در این ماه ، به منظور مهیا شدن برای رفتن به مهمانی خدا در ماه رمضان است . دعا انسان را از ظلمت بیرون می برد و وقتی انسان از ظلمت بیرون رفت ، قیامش ، قعودش ، گفتارش ، اعمالش و رفتارش همه و همه برای خدا می شود.
نظر به اهمیت دعا کردن در این ماه رحمت ، در این نوشتار مختصر، شرایط دعای واقعی از دیدگاه استاد بزرگ شهید مرتضی مطهری مورد بررسی قرار می گیرد.
در اندیشه استاد شهید مطهری ، روح انسان جزئی از عالم وجود است . لذا، اگر واقعاً خواهش و احتیاجی در وجودش پیدا شود، دستگاه عظیم خلقت او را مهمل نمی گذارد. همان طور که تمام اعضا و جوارح ، در صورت پیدایش احتیاجی در یک نقطه از بدن ، شروع به فعالیت می کند، در دعا هم باید حقیقتاً احتیاج در وجود انسان پدید آید. وی گفته : «فرق است بین خواندن دعا و دعای واقعی ؛ تا دل انسان با زبان هماهنگی نداشته باشد دعای واقعی نیست » 1
هرچه روئید از پی محتاج رست تا بیابد طالبی چیزی که جست
هر که جویا شد بیابد عاقبت مایه اش درد است و اصل مرحمت
هرکجا دردی دوا آنجا رود هرکجا فقری نوا آنجا رود
هرکجا مشکل جواب آنجا رود هرکجا پستی است آب آنجا رود
آب کم جو تشنگی آور بدست تا بجوشد آبت از بالا و پست
ایمان و یقین به استجابت
در حدیث است که «اذا دعوت فظن حاجتک بالباب » 2 یعنی آن گاه که دعا می کنی حاجت خود را دم در آماده فرض کن . در دعای معروف ابوحمزه ثمالی که امید و اطمینان در آن موج می زند و حضرت علی بن الحسین زین العابدین (ع ) آن را در سحرهای ماه مبارک رمضان می خوانده ، آمده است .
«بار الها، من جاده های طلب را به سوی تو باز و صاف و آبشخورهای امید به تو را مالامال می بینم .
کمک خواستن از فضل و رحمت تو را مباح ، و درهای دعا را به روی آنان که تو را بخوانند و از تو مدد بخواهند باز و گشاده می بینم ، و به یقین می دانم که تو آماده اجابت دعای دعاکنندگان و در کمین پناه دادن به پناه خواهندگان هستی و نیز یقین دارم که در پناه بخشندگی تو بودن و به قضای تو راضی بودن ، کمبودهای بخل و امساک بخل کنندگان و ظلم و تعدی ستمکاران را جبران می کند.» 3
شهید مطهری در گفتار هجدهم از کتاب ارزشمند «بیست گفتار» نوشته :
«شرط دیگر دعا ایمان و یقین است ؛ ایمان به رحمت بی منتهای ذات احدیت ، ایمان به این که از ناحیه او هیچ منعی از فیض نیست ؛ ایمان داشته باشد که در رحمت الهی هیچ گاه به روی بنده ای بسته نمی شود، نقص و قصور همه از ناحیه بنده است .» 4
عدم مخالفت با سنن تکوین و تشریع
خواستن و طلب چیزی که برخلاف هدف تکوین یا تشریع است ، مانند خواستن خلود و جاودانگی در دنیا یا خواستن قطع رحم ، قابل استجابت نیست به عبارت دیگر اصلاً این گونه دعاها مصداق واقعی دعا نمی باشند. استاد شهید در این زمینه گفته :
«... دعا استمداد و استعانت است برای اینکه انسان به هدف هایی که خلقت و آفرینش و تکوین برای او قرار داده و یا تشریع و قانون آسمانی الهی که بدرقه تکوین است معین کرده و برسد. دعا اگر به این صورت باشد، شکل یک حاجت طبیعی به خود می گیرد و دستگاه خلقت به حکم تعادل و توازنی که دارد و هرجا احتیاجی هست فیض و مدد می رسد، او را یاری و کمک می کند.»5
هماهنگی سایر شؤون زندگی انسان با دع
در حدیثی از امام صادق (ع ) آمده است : «اذا اراد احدکم ان یستجاب له فلیطیب کشبه ، ولیخرج من مظالم الناس ، و ان الله لا یرفع الیه دعأ عبد و فی بطنه حرام ، او عنده مظلمْ لاحد من خلقه .» 6
یعنی هرگاه یکی از شما بخواهد دعایش مستجاب شود، کار و کسب و راه درآمد و روزی خود را پاکیزه کند و خود را از زیر بار مظلمه هایی که از مردم بر عهده دارد خلاص کند؛ زیرا دعای بنده ای که در شکمش مال حرام باشد به سوی خدا بالا برده نمی شود. سخن گهربار استاد این است :
«شرط دیگر اینکه سایر شوون زندگی انسان با دعا هماهنگی داشته باشد. یعنی آنها با هدف تکوین و تشریع هماهنگی داشته باشند؛ دل ، پاک و صاف باشد؛ کسب و روزی حلال باشد؛ مظالم بر گردن نداشته باشد...» 7
مورد دعا نتیجه گناه نباشد
امر به معروف و نهی از منکر واجب است و صلاح و فساد اجتماع بستگی کامل به اجرا و عدم اجرای این اصل دارد و نتیجه منطقی ترک فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر باز شدن میدان برای اشرار و تسلط آنها بر مردم است . بنابر این اگر مردم در این وظیفه کوتاهی کنند و به عقوبت و نتیجه منطقی این کوتاهی مبتلا شوند و سپس بخواهند ابتلاهای خود را با دعا رفع کنند، ممکن نیست و طبق سنت الهی راه منحصر این است که توبه کنند و دوباره در حدود امکانات خود به امر به معروف و نهی از منکر بپردازند تا تدریجاً به هدف و مطلوب خود دست یابند.
سنت الهی این است که مادامی که مردمی که وضع و حالت خود را در
...................................................................... ص 46 ......................................................................
  • آنچه به خودشان مربوط است تغییر ندهند، خداوند سرنوشت آنان را تغییر نمی دهد: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم .» 8


به نظر استاد در حقیقت ، این گونه دعاها نیز بر خلاف سنت و تکوین است و سرنوشت آدمی که عمل نمی کند و تنها به دعا می پردازد، هم این گونه است . آن استاد فرزانه این شرط را این گونه تبیین می کند.
«شرط دیگر اینکه حالتی که بالفعل دارد و آرزو دارد آن حالت تغییر و حالت بهتری پیدا کند، نتیجه کوتاهی و تقصیر در وظایف نباشد و به عبارت دیگر،حالتی که دارد و دعا می کند، آن حالت عوض شود، عقوبت و نتیجه منطقی تقصیرات و گناهان او نباشد، که در این صورت ،تا توبه نکند و علل و موجبات این حالت را از بین نبرد آن حالت عوض نخواهد شد.» 9
دعا نباید جانشین فعالیت قرار گیرد
دعا برای تحصیل توانایی است لذا در صورتی که خداوند توانایی مطلوب را به انسان داده است ، دعا کردن از قبیل طلب تحصیل حاصل است . پیشوایان دین فرموده اند: «خمسْ لا یستجاب لهم » 10
یعنی پنج دسته اند که دعای آنها مستجاب نمی شود؛ یکی دعای آن کس که زنی دارد که او را اذیت می کند و از دست او به تنگ آمده و تمکن دارد که مهر او را بپردازد و او را طلاق بدهد، اما طلاق نمی دهد و پیوسته می گوید خدایا! مرا از شر این زن راحت کن ؛ دیگر کسی که برده ای دارد که مکرر فرار کرده ولی باز هم او را نگه داشته و می گوید خدایا! مرا از شر او راحت کن در صورتی که می تواند او را بفروشد؛ سوم کسی که از کنار دیوار کج مشرف به سقوط عبور می کند و می بیند عن قریب سقوط می کند، اما دور نمی شود و پیوسته دعا می کند که خداجان او را حفظ کند؛ چهارم کسی که مالش را به دیگری قرض داده اما کوتاهی کرده و شاهد نگرفته و پولش بدون سند پیش طرف مانده و او نمی دهد و پیوسته دعا می کند و از خداوند می خواهد که پولش را به او برگرداند، در صورتی که از اول در اختیار خود او بود که تا سند و شاهد نگیرد آن پول را قرض ندهد؛ پنجم کسی که در خانه اش نشسته و کسب و کار را رها کرده و پیوسته می گوید: «اللهم ارزقنی » (خدایا به من روزی برسان .)
بدیهی است که موارد عدم استجابت دعا منحصر به این پنج مورد نیست و این پنج مورد به عنوان مثال آورده شده تا این مطلب را بفهماند که در مواردی که انسان تمکن دارد از راه عمل و تدبیر به هدف و مقصد خود برسد و معذلک کوتاهی می کند و دعا را جانشین عمل قرار می دهد، دعا مورد استجابت قرار نمی گیرد. شهید مطهری در فرازی از بیانات گهربارشان می فرمایند:
«شرط دیگر این است که واقعاً مظهر حاجت باشد. در موردی باشد که انسان دسترسی به مطلوب ندارد، عاجز است ، ناتوان است ؛ اما اگر خداوند کلید حاجتی را به دست خود انسان داده و او کفران نعمت می کند و از به کار بردن آن کلید مضایقه دارد و از خدا می خواهد آن دری را که کلیدش دست دعا کننده است به روی او باز کند و زحمت به کار بردن کلید را از دوش او بردارد، البته چنین دعایی قابل استجابت نیست . این گونه دعاها را نیز باید از نوع دعاهای مخالف سنن تکوین قرار داد.» 11
و در فرازی دیگر می فرمایند:
«دعا در نظام خلقت برای این نیست که جانشین عمل شود. دعا مکمل و متمم عمل است نه جانشین عمل .»
سخن پایانی آنکه استاد معتقد است آنها که لذت دعا و انقطاع از خلق به خالق را چشیده اند هیچ لذتی را بر این لذت مقدم نمی دارند.
دعا آن وقت به اوج عزت و عظمت و لذت می رسد و صاحب خود را غرق در سعادت می کند که دعا کننده لطف خاصی الهی را با خود ببیند و آثار استجابت دعای خود را مشاهده کند. قطع نظر از اجر و پاداشی که برای دعا هست و قطع نظر از اثر استجابتی که بر دعا مترتب است ، دعا اگر از حد لقلقه زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگی کند و روح انسان به اهتزاز آید، یک روحانیت بسیار عالی دارد و مثل این است که انسان خود را غرق در نور می بیند و آن زمان است که شرافت گوهر انسانیت احساس می شود. اولیای خدا هم هیچ چیزی را به اندازه دعا خوش نداشتند؛ همه خواهش ها و آرزوهای دل خود را با محبوب واقعی در میان می گذاشتند و بیش از آن اندازه که به مطلوب های خود اهمیت می دادند به خود طلب و راز و نیاز اهمیت می دادند و هیچ گونه احساس خستگی و ملالت نمی کردند، بر عکس دل های زنگ گرفته سیاه و قفل شده که از درگاه خدا رانده شده اند.
پی نوشت ها:
1- شهید مطهری ، مرتضی ، بیست گفتار، انتشارات صدرا، چاپ دهم ، زمستان 1374، ص 347.
2- بحارالانوار، ج 93، ص 305.
3- از فقرات دعای شریف ابوحمزه ثمالی .
4- شهید مطهری ، مرتضی ، همان ، ص 348.
5- همان ، ص 350.
6- بحارالانوار، ج 93، ص 321.
7- شهیدمطهری ، مرتضی ، همان ، ص 350.
8- سوره مبارکه رعد، آیه 11.
9- شهید مطهری ، مرتضی ، همان ، ص 351.
10- بحارالانوار، ج 93، ص 356.
11- شهید مطهری ، مرتضی ، همان ، ص 353

...................................................................... ص 47 ......................................................................

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است