شعار عزاداری
عزاداری
امام حسی
ن شعار اصل عدل اسلامی
و اصل امر به معروف اسلامی
است که اوسع از
عدل است. چون قی
ام امام حسی
ن به خاطر امر به معروف بود طبعاً نام حسی
ن قری
ن قی
ام و
نهضت در مقابل ظلم و منکرات از قبی
ل شرب خمر و سائر فسق و فجورهاست.[1]
مقصود چی
ست؟
مقصود این نی
ست که با گری
ه، قلم نسخ روی
دستورهای اسلامی
کشی
ده شود و فکری
نظی
ر فکر
فدا که در مسی
حی
ان بوده و شاید هنوز هم هست در می
ان مسلمی
ن پی
دا شود و مکتب
ی
زی
دسازی
و ابن زی
ادسازی
با نام امام حسی
ن پی
دا شود، بلکه مقصود تی
ز و تند و حساس
نگه داشتن روحی
ه مردم نسبت به حق و باطل است که بر سر دو راهی
هایی
از این قبی
ل که
می
رسند، راه امام حسی
ن را پی
ش بگی
رند نه راه ی
زی
د و ابن زی
اد را بفهمند که مبارزه
و جنگ حق و باطل، نور و ظلمت همی
شه در دنی
ا هست، همی
شه موسی
و فرعون و همی
شه
ابراهی
م و نمرود هست.[2]
تأثی
ر محبت و ارادت
محبت و ارادت، عامل مهمی
است برای کشاندن بشر به سوی
هدف های مورد نظر اسلام. اکنون
باید ببی
نی
م ایا اسلام از این عنصر به عنوان وسی
له ای برای هدف های خود، نه نقطه
مقابل هدف های خود، استفاده کرده است ی
ا نه؟ ایه و اذ قال ابراهی
م.... ربنا إنی
أسکنت من ذری
تی
بواد غی
ر ذی
زرع عند بی
تک المحرم ربنا لی
قی
موا الصلوة فاجعل أفئدة
من الناس تهوی
إلی
هم وارزقهم من الثمرات لعلهم ی
شکرون[3] می
رساند که اسلام خواسته
است از این وسی
له استفاده بشود. نشستن با کاملی
ن، تجلی
ل از کملی
ن، تجسم اسلام در
وجود کسانی
مانند پی
امبر، علی
، حسن و حسی
ن از لحاظ قدرت اجرایی
و تأثی
ر در تقوای
مردم، فوق العادگی
دارد. اگر قرآن بدون وساطت پی
غمبر نازل می
شد هرگز نمی
توانست
این قدر اثر ببخشد.[4]
اثر قی
ام امام حسی
ن
قی
ام امام حسی
ن چنی
ن اثری
داشت. فهمانی
د که اسلام، تقوا، خداشناسی
و فداکاری
و گذشت
در راه خدا است نه آن چی
زی
که دستگاه خلافت اموی
بپا کرده است.[5]
بهانه های اباحی
گری
طبی
عت بشر به اباحی
ت، رفع تکلی
ف، آزادی
شهوات از قی
د هر قانونی
متمایل است. بعضی
صری
حاً اباحی
هستند ولی
بعضی
دی
گر در اثر اغوای عده ای در زی
ر ستاری
دی
نی
احی
اناً
اباحی
می
شوند و از خود رفع تکلی
ف می
کنند که خود احی
اناً نمی
دانند. آنچه الان در
نظر دارم:
الف- قرامطه خصوصاً بعضی
گروه هایشان.
ب- مرجئه که ایمان را ستار و بهانه قرار دادند.
ج- برخی
مدعی
ان تشی
ع که دوستی
مولی
را بهانه قرار دادند.
د- آنان که (خصوصاً برخی
اهل منبر) گری
ه برای امام حسی
ن را بهانه قرار دادند و
شهادت امام حسی
ن را برای رفع تکلی
ف فرض کردند (آنچنان که مسی
حی
ان مصلوب شدن مسی
ح را
- به عقی
ده خود- رفع تکلی
ف فرض کردند)
ه- آنانکه گفتند در ایام عی
دالزهرا سه شبانه روز رفع القلم است و آنان که انتظار
فرج را وسی
له قرار داده.
ز- آنان که تقلی
د را وسی
له قرار دادند.[6]
شرائط رشد دی
نی
رشد دی
نی
که جامع و جانشی
ن رشد ملی
است و از ایه تفقه می
توان استنباط کرد این است
که اولاً در خود دی
ن متفقه و اسلام شناس باشی
م، مکتب اسلام را از نظر معارف الهی
،
اصول اخلاقی
و تربی
تی
، احکام، فلسفه، احکام و فلسفه اجتماعی
اسلام بشناسی
م، هدف های
اسلام و وسایلی
که برای وصول به هدف ها ارائه شده بشناسی
م، دخی
ل ها و تحری
فات و
بدعت ها را از سنت ها تشخی
ص دهی
م، درجه اهمی
ت هدف ها و وسایل را باز شناسی
م، سود و
زی
ان های اسلام دی
نی
سود و زی
ان اسلام را به عنوان ی
ک دی
ن که باید باقی
بماند
بشناسی
م همانطور که امام حسی
ن به موقع شناخت و با خون خود آن را ی
اری
کرد. به علاوه
لی
اقت نگه داری
و جلب مصالح و دفع مضار اسلام را داشته باشی
م. ارزی
ابی
های ما
دربارة اسلام و مسائل اسلامی
صحی
ح باشد، مثل واعظ قمی
نباشی
م که به خاطر نمردن در
دارالکفر از تبلی
غ هزار بت پرست چشم پوشی
د.[7]
گری
ه و خودفری
بی
شی
خ انصاری
در مکاسب می
گوی
د از مکائد نفس نباید غافل بود. علمای امروز با آب و تاب
و افتخار از حقی
قتی
به نام خودفری
بی
نام می
برند ولی
این همان است که قرآن و به تبع
آن دعاهای اسلامی
، آن را «تسوی
ل» می
خوانند.
بل سوّلت لکم انفسکم امراً فصبرٌ جمی
لٌ[8]
گاهی
انسان گری
ه می
کند مثلاً برای سی
دالشهداء و خودش هم خی
ال می
کند برای (مظلومی
ت
و مصائب) سی
دالشهداء گری
ه می
کند ولی
وقتی
که خوب باطن را بشکافی
می
بی
نی
د ذکر
مصی
بت امام حسی
ن بهانه ای است برای بروز غم هایی
که انسان در فراق دنی
ا دارد و
مجالی
برای ظهور نداشته است.... .[9]
دو رهبری
در طول هم
رسول اکرم رهبری
ی
ک جامعه خواب آلود را به عنوان بی
دار باش آنها، برعهده گرفت و
حسی
ن بن علی
(ع) برای تصحی
ح مسی
ر ی
ک جامعة منحرف قی
ام کرد و هر دو نفر شایستگی
و
لی
اقت خود را در رهبری
به نحو اعلی
نشان دادند.
رسول اکرم ی
ک رسالت، ی
ک پی
ام، ی
ک ایدئولوژی
را رهبری
کرد و نی
روهای لازم را سامان
داد و به حرکت درآورد و پی
امی
آسمانی
را به جهانی
ان ابلاغ کرد و زنجی
رهای فکری
و به
دنبال آن زنجی
رهای اجتماعی
را از هم گسست. امام حسی
ن بن علی
(ع) ی
ک شورش و انقلاب
مقدس را علی
ه ظلم و ستم، علی
ه تظاهر و ری
ا و دروغ و جو فروشی
و گندم نمایی
، ی
ک قی
ام
امر به معروف و نهی
از منکر را رهبری
کرد. ی
ک قی
ام مصلحانه را رهبری
کرد.[10]
پی
نوشت
. برگرفته از مجموعه ی
ادداشت های استاد مطهری
.
[1]. ی
ادداشت های شهی
د مطهری
، ج 6، ص 46، حرفش (شعار).
[2]. همان، ج 3، ص 350، واژة خطابه.
[3]. ابراهی
م/35-37
[4]. ی
ادداشت ها، ص 192، ج 8.
[5]. همان، ج 9، ص 186.
[6]. همان، حرف ع، ج 6، ص 377.
[7]. همان، حرف راء، رشد، ص 471، ج 4.
[8]. ی
وسف/18.
[9]. ی
ادداشت ها، ج 2، ص 111، حرف «ت».
[10]. همان، ج 4، ص 581، حرف «ر».