در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله نامه مفید » زمستان 1376 - شماره 12، جبرئیلی، محمد صفر ؛


اقسام مباحث فلسفه اسلامی و محدوده تأثیر کلام بر آن

با توجه به این دیدگاه کلی استاد شهید در تقسیم مباحث فلسفه اسلامی چنین نوشته اند:

مسایل فلسفی را از این جهت به چهار قسم می توان تقسیم کرد:

1 مسایلی که تقریباً به همان صورت اولی باقی ماند و مسلمین هیچ گونه تصرف یا تکمیلی در آن به عمل نیاوردند و یا آنچه کرده اند به قدری نبوده که شکل و قیافه مسأله را عوض کند.

2 مسایلی که فلاسفه اسلامی آنها را تکمیل کرده اند. یعنی پایه های آنها را محکمترو آنها را مستدل تر کرده اند به این معنا که شکل برهان را عوض کرده یا براهینی بر آنها افزوده اند.

3 مسایلی که در فلسفه قدیم یونانی مبهم و تاریک بود و در فلسفه اسلامی روشن و مشخص شده هر چند از لحاظ نام و عنوان تغییر نکرده. تفاوت بسیاری میان صورت قدیم یونانی و جدید اسلامی مشاهده می شود.

4 مسایلی که حتی عنوانش تازه و جدید است. موضوع بی سابقه ای است که فقط در جهان اسلام طرح و عنوان شده است. [1]

آنچه که از این تقسیم، مورد نظر این نوشتار است این است که کلام و عرفان و معارف اسلامی بیشتر در قسم چهارم نقش داشته و اثراتی گذاشته است. هرچند نباید تأثیر آنها را در دیگر اقسام خصوصاً قسم دوم نیز نادیده گرفت.

مسائل موجود [2]

استاد می فرمایند:

«در مسائل وجود که اساس و مبنای فلسفه صدر است. هم عرفا سهیمند و هم متکلمین. [3]»

در جای دیگر فرموده اند:

«این مسایل بیش از آن مقدار که با منابع یونانی و غیر یونانی ارتباط داشته باشد از طرفی از آرا و نظریات متکلمین و از طرف دیگر از عقاید و افکار عرفا سرچشمه گرفته است. [4]»

البته چنانکه استاد تصریح فرموده اند، کیفیت طرح این گونه مسایل از دیدگاه فلسفه اسلامی نسبت به عرفان و کلام تمایز دارد. «این مسایل در نزد متکلمین یا عرفا حالت بسیط و ساده تری داشته و بعلاوه با روش صحیح عقلانی فلسفی تجزیه و تحلیل نمی شده است. [5]»

در میان مسایل وجود این تأثیر در مواردی جلوه بیشتری دارد که از آن موارد می توان به زیادت وجود بر ماهیت، اصالت وجود، مساوقت وجود با شیئیت، وجود ذهنی، اعاده معدوم و موارد دیگری اشاره کرد.

چنانکه استاد خود به این مسأله و اهمیت توجه و بررسی آن تصریح فرموده اند:

«... قسمت عمده (مسائل وجود) که از نظر فلاسفه اصالت وجودی مفتاح حل معضلات فلسفی است. تا اندازه زیادی مرهون مناقشات متکلمین در این زمینه ها بوده است. شاید در محلهای مناسبی موفق شویم بعضی از فصلهای عالی فلسفه را که عکس العمل حملات متکلمین است با دلیل و مدرک نشان دهیم، و این نکته ایست که تا کنون ندیده ایم مورد توجه واقع شده باشد اگر پرده از روی این مطلب برداشته شود اسرار تاریخی مهمی هویدا خواهد شد.[6]»

1 زیادت وجود بر ماهیت:

استاد می فرماید:

«بحث حکماء از زیادت وجود بر ماهیت در ذهن عکس العمل بحثهای کلامی دائر بر عینیت وجود یا ماهیت در ظرف ذهن است. [7]»

«و ناخن زدنهای متکلمین سبب شده است که چنین مسأله ای در فلسفه وارد شود. [8]»

2 اصالت وجود:

استاد در این زمینه می فرماید:

«ایرادات و تشکیکات آنها (متکلمان) سهم مهمی در منتهی شدن فلسفه اسلامی به اصالت وجود دارد. [9]»

«... بحثها و جدلهای متکلمان در باب زیادت وجود بر ماهیت یا عینیت وجود با ماهیت... و بعلاوه مسأله انیّت صرف بودن واجب الوجود، یعنی اینکه ماهیت واجب الوجود عین وجود اوست. این سه رشته بحث تدریجاً به آنجا کشیده شد که میرداماد برای نخستین بار مسأله دوران او میان اصالت ماهیت و اعتباریت وجود و یا اصالت وجود و اعتباریت ماهیت را مطرح کرد و خود اصالت ماهیت را برگزید. و صدر المتألّهین.... قائل به اصالت وجود شد. [10]»

3 مساوقت وجود با شیئیت:

«این بحث بحثی است که در مقابل بعض از متکلمین (معتزله) مطرح شده است. [11]»

«(این بحث) در حرفهای ارسطو نبوده است. علتش این بوده که این مسأله در اثر ناخن زدنهای متکلمین پیدا شده است. [12]»

استاد شهید در چگونگی ورود این بحث در فلسفه چنین می نویسد:

«سؤالی را که متکلمین مطرح کرده اند، که بعد وارد فلسفه شده، و آن سؤال این است که آیا وجود و شیئیت مترادفین اند یا متساویین یا نه متقرادفین اند و نه متساویین. بعضی شاید اینها را مترادفین دانسته اند. و بعضی هستند که متساویین هم نمی دانند، و می گویند شیئیت مصداقاً اعم از موجود است. ولی فلاسفه ما می گویند: شیئیت و موجودیت مصداقاً متساویین اند. یعنی کل شی ء موجود و کل موجود شی ء. [13]»

4 اعاده معدوم:

«از جمله بحثهایی است که اولین بار متکلمین مطرح کرده اند و به وجود آورده اند و سبب شده اند که این بحثها وارد فلسفه بشود یعنی اگر متکلمین این ناخنها را نزده بودند، این بحثها به فلسفه نیامده بود. [14]»

انگیزه متکلمان برای طرح این بحث اثبات اصلی از اصول دین (معاد) بوده است. چنانکه استاد نوشته اند:

«متکلمین برای اثبات معاد مسأله اعاده معدوم را پیش کشیدند. این بحث از آن نظر که متکلمین طرح کردند حایز اهمیت نبود. اما از نظر شناختن مراتب وجود و اینکه مرتبه هر وجود مقوم ذات اوست نتیجه بسیار ارزنده ای بوجود آورد. هر چند ابتکار این نظر از عرفاست اما ناخن زدنهای متکلمین فلسفه را به آستانه این نظر عالی عرفانی مؤید به براهین کشانید. [15]»

5 وجود ذهنی:

«این بحث و معرکه را در درجه اول متکلمین بپا کرده اند، و از ابوالحسن اشعری [16] هم شروع شده است که علم را به نوعی تعلق یعنی اضافه میان عالم و معلوم تفسیر کرده است. [17]»

«اشکالات متکلمین در باب وجود ذهنی.... مسأله وجود ذهنی را پروراند و مشخص کرد و به شکل مسأله ای مستدل و مبرهن و پر شاخ و برگ درآورد. [18]»

نکته: در این جا بی تناسب نیست که به یکی از امتیازات قابل توجه فلسفه اسلامی نسبت به فلسفه اروپا که استاد شهید به آن تصریح دارند، اشاره کنیم. در ضمن، این نکته را نیز از دیده به دور نداریم که این امتیازات فلسفه اسلامی نیز خود مدیون کلام و عرفان اسلامی است. استاد شهید چنین فرموده اند:

«مسأله وجود ذهنی در یونان قدیم و همچنین در دوره های اول فلسفه اسلامی به صورت یک مسأله مستقل و جامع الاطراف مطرح نبوده است. این مسأله در دامن فلسفه اسلامی رشد یافته و نمو کرده است. چنانکه میدانیم فلاسفه اروپا به نحو دیگری وارد بحث در واقع نمایی علم و اندیشه شده و در جستجوی ارزش معلومات برآمده اند. ولی با همه کنجکاویهای فراوانی که در این زمینه کرده اند، از نظر فلسفی به حدّ فلاسفه اسلامی باریک بینی نکرده اند و غالباً بحثها و تحقیقات آنان منتهی شده است به نفی ارزش واقع نمایی علم و از نوعی ایده آلیسم سر در آورده است. [19]»

6 مناط و ملاک احتیاج شی ء به علت:

«حکماء و فلاسفه اسلامی در اثر برخورد عقاید و آرای متکلمان توفیق یافته اند که یک مبحث فلسفی با ارزش درباب علت و معلول بازکنند و آن اینکه مناط احتیاج شی ء به علت چیست؟ [20]»

در اهمیت پی بردن به این مسأله استاد شهید چنین نوشته اند:

«(این مسأله) از برکت تصادم و برخورد آرا و عقاید متکلمین اسلامی یا آرا و عقاید فلاسفه اسلامی در مسأله حدوث عالم در فلسفه پیدا شد و یکی از با ارزشترین مسائل فلسفی است.

و بسیاری از مسائل و براهین ناشی از کشف و توجه به این اصل است.[21] »

در چگونگی ورود این مسأله در فلسفه اسلامی چنین نگاشته اند:

«متکلمین اسلامی پیش از ابوریحان[22] این مسأله را طرح و علیه فلاسفه درباره قدم ماده و کلیات عناصر و قدم عالم عقول قیام کردند و فلاسفه را به تلاشی سخت وادار نمودند. کشمکش متکلمین اسلامی و فلاسفه موجب شد که یک مسأله بسیار اساسی برای اولین بار در فلسفه اسلامی طرح شود و آن اینکه اساساً علت احتیاج به علت چیست؟ یعنی آن چیزی که منشأ نیازمندی یک شی ء به علت است چیست؟ اگر این راز کشف شود، معما حل خواهد شد.[23]»

«... متکلمین گفتند که مناط احتیاج به علت حدوث است. که حرف نادرستی بود. ولی فلاسفه برای جواب به آن تلاش کردند. تا ریشه صحیح آن را پیدا کردند.[24]»

خلاصه بحث این که «(این مسأله) مسأله ای کاملاً جدید که در فلسفه یونان سابقه نداشت در جهان اسلام مطرح شد. [25]»

متکلمین آغاز کننده این بحث بودند. [26]»

«و این مسأله از مسایل بسیار پر ارزش فلسفه اسلامی است و مولود ستیزه گری کلام با فلسفه است. [27]»

پایان مقاله

لینک مقالات مرتبط:

تأثیر کلام اسلامی بر فلسفه اسلامی از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری بخش اول

تأثیر کلام اسلامی بر فلسفه اسلامی از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری بخش دوم



[1] - همان، ص 225-226.

[2] - حضرت استاد فرموده اند: «از مسائل وجود گویا دو مسأله است که در فلسفه ارسطو نیز مطرح بوده است. یکی مسأله بداهت وجود و دیگری هم مسئله اشتراک معنوی وجود. عیز از اینها مسأله دیگری در فلسفه ارسطو مطرح نبوده است و شرح مبسوط منظومه، ج1، ص19. مجموعه آثار، ج 13، ص 255، مقالات فلسفی، حکمت صدرالمتألمین.

[3] - مجموعه آثار، ج 13، ص 233. مقاله فلسفه اسلامی پیش از ملاصدرا.

[4] - اصول فلسفه و روش رئالیسم (صدرا)، ج 13، ص 17 (مقاله هفتم)، مجموعه آثار، ج 6، ص 467.

[5] -همان.

[6] - همان، ص 198 (مقاله نهم)؛ مجموعه آثار، ج 6، ص 467.

[7] - همان، ص 42 و صص 73 و 74 (مقاله هفتم).

[8] - شرح مبسوط منظومه (انتشارات حکمت)، ج 1، ص 60 (پاورقی) و مجموعه آثار، ج9، ص60.

[9] - مجموعه آثار، ج 13، ص 233 (مقالات فلسفی) و شرح مبسوط ج1، ص 59 و 60 و مجموعه آثار، ج 9، ص 59 و 60.

[10] -مجموعه آثار، ج13، ص 256 (مقالات فلسفی).

[11] - شرح مبسوط منظومه، ج2، ص179، و مجموعه آثار، ج9، ص453.

[12] - مجموعه آثار، ج 1، ص 24 و ج 9، ص 35.

[13] - همان، ج 7، ص 480 - 481 (الهیات شفا، مقاله 7).

[14] - شرح مبسوط منظومه، ج 2، ص 241، با اندکی تلخیص، مجموعه آثار، ج 9، ص 499.

[15] -مجموعه آثار، ج 13، ص 234 (مقالات فلسفی).

[16] - ابوالحسن علی بن اسماعی اشعری نواده ابو موسی اشعری به سال (260 ق) در بصره زاده شد و پس از آنکه عمر خود را در مبارزه در راه سنت و نبرد با معتزله گذرانید به سال 324 ق در بغداد بدرود حیات گفت. (تاریخ فلسفه، حناالفاخوری ص 147 و 146) شهید مطهری درباره او چنین نوشته است: او که شخص نابغه و مفکر بزرگی بوده است برای دعاوی اهل حدیث پایه استدلالی ریخت و با نیروی اسلام و نه مثل متوکل با زور موجی علیه معتزله در دنیای اسلام به وجود آورد. شرح مبسوط ج1، ص42.

[17] - شرح مبسوط منظومه، ج 1، ص 280 و مجموعه آثار، ج 9، ص 224.

[18] - مجموعه آثار، ج 13، ص 288 و 240 و 241.

[19] - همان، ج5، ص223.

[20] -اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج5، ص 54 و شرح مبسوط منظومه، ج3، ص186 و مجموعه آثار، ج 13، ص 233 و 234.

[21] - همان و مجموعه آثار، ج 6، ص 920 (با اندکی تلخیص).

[22] - ابوریحان بیرونی متوفی 440 ق / 1408 م، معاصر ابوعلی سینا. تخصص بیرونی در ریاضیات و نجوم و تاریخ و جغرافیا و شناخت ادیان وعقاید ملل است. چند زبان می دانسته و به سایر علوم زمان خویش نیز وارد بوده است (مجموعه آثار، ج 13، ص 84) جهت آگاهی بیشتر از مقام بیرونی مراجعه کنید به همان صص 80-86 و مجموعه آثار، ض 14، ص 478 و 479 (خدمات متقابل اسلام و ایران).

[23] - مجموعه آثار، ج 13، ص 103 (مقالات فلسفی، پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی).

[24] - همان، ج 7، ص 328 (درسهای الهیات شفا مقاله ششم).

[25] - همان ج13، ص264 (مقالات فلسفی؛ حکمت صدرالمتألهین).

[26] - علل گرایش به مادیگری، ص 116 و مجموعه آثار ج 1، ص 505.

[27] - مجموعه آثار، ج13، ص234.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است