منابع مقاله:
،
عاشوری، دکتر نادعلی استادیار در دانشگاه آزاد اسلامی نجف آباد - فاطمه معماریپور دانشجوی کارشناسی ارشد
؛
مقدمه
بی تردید یکی از بزرگترین دغدغههای مصلحان اجتماعی و یکی ازمهمترین وظایف و بلکه آرمانها و آرزوهای سفیران الهی، اتحاد امت و انسجام و یکپارچگی آحاد جوامع انسانی است. این واقعیتی است که به اعتقاد شیعه سرانجام به وقوع خواهد پیوست و با ظهور حضرت مهدی(ع) و تشکیل حکومت جهانی آن حضرت در برههای از آینده تاریخ آنچه را که انبیاء و پیامبران، و مصلحان و خیرخواهان از انجامش برنیامدند و برای آنها همواره به صورت یک آرمان و یک ایدهآل جلوه میکرد درآخر الزمان و پایان عمر جهان به خواست و اراده قطعی الهی و با دلالت پرتوات مهدی موعود (عج) محقق خواهد شد و از رؤیا به واقعیت میپیوند و همان گونه که در آغاز خلقت یک پارچه و یک امت بود در پایان عمر جهان نیز دوباره چنین
خواهد شد. چنانکه قرآن در آیه 213 سوره بقره میقرماید:
«کان النّاس امة واحدة فبعث الله النبیین مبشّرین و منذرین»
مرحوم علّامه طباطبایی در ذیل این آیه میفرماید:«مردم در آغاز یک امت بودند، آنگاه به خاطر اختلافاتی که در بینشان پدید آمد نیازمند وضع مقررات و قوانینی بودند که خداوند با ارسال پیامبران این قوانین را به انسانها ابلاغ کرد و سرانجام همین قوانین جهان اسلام را به سوی وحدت خواهد برد». به هر صورت اگر چه سیر حرکت انسان در نهایت به سمت اتحاد خواهد بود؛ [1]اما شک نیست که بر همه عالمان متعهد و اندیشمندان وظیفهشناس فرض است که در راه ایفای مسئولیت سنگین خویش در جهت اتحاد امتها و انسجام ملّتها گام بردارند و سهم خویش را در ادای این امر مهم و حیاتی فراموش نکنند، آنچه در این مقاله آمده تلاش مختصری است در جهت معرفی دیدگاه شهید مطهری در زمینه اتحاد و انسجام اسلامی که اگر چه نگارنده استقصای تام در همه آثار آن بزرگوار انجام نداده است، ولی با مطالعات چندین ساله ای که در آثار استاد داشته است به جرأت میتواند ادعا کند که آنچه در این وجیزه آمده قطعا بر اندیشههای صواب و قرآنی آن شهید سعید استوار است و از زلال ناب آرا و افکار ایشان سیراب گشته است. امسال را که به ابتکار رهبر فرزانه انقلاب به نام سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام گرفته است گرامی داشته و بزرگ تلاشهای علمی بسیاری که قطعا تا پایان سال در این زمینه انجام خواهد گرفت، گامهای عملی جدّی و فراوانی را نیز در این باره شاهد باشیم و صرفا به شعارهای اتحاد و انجسام بسنده نکنیم و در حوزههای پرتوان و دانشگاههای پرظرفیت ایران اسلامی، شاهد ارایه راهکارهای عملی در جهت برپایی یک حکومت جهانی اسلامی به محوریت وحدت امت پیامبر رحمت(ص) باشیم.تردیدی نیست که مراجع عظام و روحانیت بزرگوار شیعه و سنی در این مسیر وظایف بسیار سنگین و رسالت بس بزرگ را برعهده خواهند داشت و با درک جایگاه بسیار عظیم و موقعیت تاثیرگذاری که در بین مردم دارند باید تلاش نمایند تا خرافات و بدعتها را از دامن مکتب بزدایند و با طرد پیرایههای غیر دینی که به اسم دین در بین عوام رایج شده است، به مشترکات مذاهب اسلامی توجّه ویژه مبذول نمایند تا ان شاء الله به تدریج شاهد نزدیکی هر چه بیشتر امت اسلامی به یکدیگر باشیم.
کوبیدن بر طبل اختلافات و بزرگنمایی نکات اختصاصی هر مکتب و به رخ کشیدن نقاط ضعف یکدیگر، اگر قرار بود ما را به هدف نزدیک سازد باید تاکنون چنین میشد.گذشته از اینکه خواست دشمن در جدایی مذاهب مختلف اسلامی از یکدیگر است و تنها کسی که از این جدایی استفاده میکند دشمن است و امروزه که مسلمانان از مرز یک میلیارد و چند صد میلیون نفر هم گذشتهاند، قطعا اگر با هم متحد و متفق باشند، نیروی عظیمی را در برابر استکبار جهانی تشکیل خواهند داد که هیچ سد و مانعی را در برابرچنین نیروی عظیمی تاب مقاومت نخواهد بود و دقیقا به همین دلیل است که دشمن سعی بسیار دارد تا با رخنه در صفوف مسلمانان و کشورهای اسلامی نه تنها آنها را تکه تکه و پاره پاره نماید بلکه آنها را در مقابل هم قرار میدهد و در هر منطقهای هر گروهی را به رسم شیعه یا سنی به جان هم اندازد و خود در بیرون گود نشسته، منافع نامشروع خویش را به چنگ میآورد و منابع غنی کشورهای اسلامی را به غارت میبرد. بار دیگر این سال را به عموم مسلمانان جهان تبریک عرضه نموده، آرزو میکنیم این شعار بزرگ اسلام به واقعیت بپیوندد و علاوه بر تلاشهای علمی، راهحلهای عملی و اقدامات عملیاتی جدّی در این مسیر عرضه شود تا راهگشای جوامع مسلمانان و امتهای اسلامی در جهت دستیابی به این هدف بزرگ و مقصد عالی باشد. با این مقدمه به بررسی دیدگاههای شهید بزرگوار و مفسر قرآن استاد شهید مطهری«رضوان الله تعالی علیه»میپردازیم
مطهری و اندیشه حکومت واحد جهانی
همان گونه که درمقدمه اشاره شد، سیر تکاملی تاریخ و جریان کلی نظام طبیعت به سمت پیروزی حق بر باطل و در نهایت تشکیل حکومت واحد جهانی است که در بطن خویش اتحاد و انسجام امت را نوید میدهد، استاد شهید در مقاله مفصّلی که ذیل عنوان«قیام و انقلاب مهدی» به نگارش درآورده در این باره میفرماید:«اندیشه پیروزی نهایی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم، گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایدهآل و بالاخره اجرای این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالی قدر که در روایات متواتر اسلامی از او به مهدی تعبیر شده است، اندیشهای است که کم و بیش، همه فرق و مذاهب اسلامی با تفاوتها و اختلافهایی، بدان مومن و معتقدند. زیرا این اندیشه به حسب اصل و ریشه، قرآنی است. و این قرآن مجید است که با قاطعیت تمام، پیروزی نهایی ایمان اسلامی، غلبه قطعی صالحان و متقیان، کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران برای همیشه و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت را نوید داده است»[2].
"آری مهدی موعود تحققبخش ایدهآل همه انبیاء و اولیاء و مردان مبارز راه حق است"[3] اما سخن بر سر این است که وظیفه امت مسلمان در راه رسیدن به این حکومت واحد جهانی چیست؟ و چگونه میتواند پیش از برپایی چنان وحدت و انسجامی، خود در مسیر اتحاد و انسجام گام بردارد؟
مطهری و اتحاد اسلامی
آنچه را که نگارنده درباره شهید مطهری مطرح نموده بر منبای اعتقاد و باور درونی که ناشی از دو دهه أنس مداوم و مستمر با آثار استاد و مطالعه و بررسی دیدگاههای اصلاحی و اجتماعی ایشان است که بیاغراق تماما برپایه قرآن و عترت استوار است، میباشد، شاید بی مناسب نباشد که این بخش از مقاله را به سخن رهبر معظم انقلاب زینت بخشیم که درباره شهید مطهری واندیشههای بسیار عمیق وی، اگر چه با صراحت و قاطعیت و جدّیت میفرماید:«ما نمیتوانیم در شهید مطهری متوقف شویم. هر چند پس از گذشت 25 سال از شهادت این مرد بزرگ، کتابهای او جزو جذابترین و پرفروشترین کتابها برای نسلهای جویای فکر متین و منطقی اسلام است، و ما در حال حاضر بدیلی برای مجموعه کتابهای شهید مطهری نداریم، ولی نیازهای فکری روزبه روز نوبه نو میشود و جریان ورود به چالش با افکار وارداتی و نقادی علمی و تفکیک صحیح از سقیم آن، از وظایف مهمّی است که باید ادامه پیدا کند و ما در دهههای آینده به مطهریها نیاز مبرم داریم»،[4]آری، علیرغم اینکه میفرماید ما نباید در مطهری متوقف شویم و در آینده باید مطهریهای دیگر پا به عرصه علم و اجتهاد بگذارند؛ ولی با این همه، دربارهاندیشههای استاد میفرماید: «اندیشهها و آرای شهید آیت الله مطهری و تأثیر آن در شکلگیری مبانی فکری انقلاب اسلامی و تجلیل از شخصیت کمنظیر ایشان، هم مورد نیاز جوامع اسلامی و هم ادای بخشی از وظیفه حق شناسی نسبت به اندیشمندان و فرزانگان انقلاب اسلامی است... ایشان با قوّت فکری و اندیشه صائب خود در دهههای 50-1340 وارد میدانهایی شد که تا آن زمان هیچکس در زمینه مسایل اسلامی وارد آن نشده بود و با تفکرات وارداتی غربی و شرقی به چالش علمی عمیق، وسیع و تمام نشدنی پرداخت و در جبهه مقابله با مارکسیسم و تفکرات غربی و لیبرالیسم دست به یک جهاد هوشمندانه زد و با توان علمی و ایمان راسخ و اعتماد به نفس، موفقیتهای بزرگی به دست آورد و با قدرت اجتهاد و انصاف و ادب علمی، روش متقن و به دو ر از تحجر و التقاط برای معرفی اسلام و مقابله با کجاندیشی و انحراف ایجاد کرد»[5] آری یک چنین شخصیتی که حضرت امام او را آن گونه ستوده است که همگان میدانند و رهبری معظّم انقلاب وی را این چنین میستاید که واقعا کم نظیر است، تردیدی نیست که وقتی وارد بحثهای علمی میشود تا چهاندازه عمیق و تاثیرگذار است. گذشته از اینکه از لحاظ عملی نیز خود به آنچه که میگفت و مینوشت باور داشت و بدان ملتزم بود. یکی از مهمترین محورهای مباحث استاد، بحث و بررسی پیرامون"وحدت اسلامی" و ضرورت"اتحاد اسلامی" است که شاید بارزترین چهره و نمود آن را بتوان در مقالهای با عنوان "الغدیر و وحدت اسلامی"مشاهده کرد که به مناسبت انتشار اثر عظیم علّامه فقیه مرحم آیت الله امینی یعنی"الغدیر" در"یادنامه علّامه امینی" منتشر شد. اگرچه در آثار استاد به طور پراکنده به این موضوع توجّه ویژه و جدّی نشان داده شده است، ولی در مقاله مذکور به صورت اختصاصی به ضرورت وحدت اسلامی اهتمام ورزیده است که ناشی از اعتقاد جدّی و ریشه داراین مساله در باور استاد است. ایشان در آغاز این مقاله مینویسد:«کتاب شریف الغدیر موجی عظیم در جهان اسلامی پدید آوردهاست اندیشمندان اسلامی، از زوایا و جوانب مختلف: ادبی، تاریخی، کلامی، حدیثی، تفسیری، اجتماعی بدان نظر افکندهاند، آنچه از زاویه اجتماعی میتوان بدان نظر افکند" وحدت اسلامی" است، مصلحان و دانشمندان روشنفکر اسلامی عصرها، اتحاد و همبستگی ملل و فرق اسلامی را، خصوصا در اوضاع و احوال کنونی که دشمن از همه جوانب بدانها هجوم آورده و پیوسته با وسایل مختلف در پی توسعه اختلافات کهن و اختراع اختلافات نوین است، از ضروریترین نیازهای اسلامی میدانند. اساسا چنانکه میدانیم وحدت اسلامی و اخوّت اسلامی، سخت مورد عنایت و اهتمام شارع مقدس اسلام بوده و از اهم مقاصد اسلام است. قرآن و سنت و تاریخ اسلام گواه آن میباشد. از اینرو، برای برخی این پرسش پیش آمده که تالیف و نشر کتابی مانند الغدیر که به هرحال موضوع بحث آن کهنترین، مساله خلافی مسلمین است. مانعی در راه هدف مقدس و ایدهآل عالی« وحدت اسلامی» ایجاد نمیکند؟ ما لازم میدانیم مقدمتا اصل مطلب را یعنی مفهوم و حدود وحدت اسلامی را روشن کنیم، سپس نقش کتاب شریف« الغدیر»، رضوان الله علیه، را توضیح دهیم[6]،آنگاه پس از ذکر این مقدمه به بحث پیرامون«وحدت اسلامی» میپردازد که در ادامه بدان اشاره خواهد شد.
نخستین منادی وحدت اسلامی
همان گونه که در بیان استاد مشاهده کردیم، مسأله وحدت اسلامی و اخوّت دینی و ایمانی سخت مورد تاکید مکتب و شارع مقدس بوده و از مهمترین مقاصد اسلام به شمار میآید. البته این هدف، یک آرمان تاریخی است که همه انبیاء و رسولان الهی و همه مصلحان و خیرخواهان اجتماعی بدان مقصد دعوت میکردهاند و درصدد ایجاد و پیدایش آن بودهاند. اما از آنجا که موضوع مورد بحص به صفت اسلامی متصف است و اتحاد و وحدت را در درون جوامع مسلمان و امت اسلام پیگیری میکند، شک نیست که باید نخستین منادی وحدت را پیامبر(ص) و قرآن و اوّلین پیشگامان این مقصد را ائمه دین دانست و پس از آنها عالمان و اندیشمندان مسلمان بدین مهم اهتمام داشتهاند، آنچه از عنوان مذکور مدّنظر است، اوّلین منادی وحدت مسلمانان در عصر حاضر است که بی تردید باید سید جمال الدین اسدآبادی را از نخستین پیشگامان وحدت امت در دوران معاصر به شمار آورد. استاد شهید درباره شخصیت اصلاحی و آرمانهای والای سید در پارهای از آثار خویش سخن گفته، از جمله در اثر ارزشمند "نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر" در بیان چاره دردهایی که سید تشخیص داده بود پس از برشمردن پنج راه حل، درباره راه درمان ششم جوامع مسلمانان مینویسد:" 6-اتحاد اسلام، ظاهرا ندای اتحاد اسلام را در برابر غرب[در دوران معاصر] اوّلین بار سید جمال بلند کرده [است]. منظور از اتحاد، جبههای و سیاسی بود؛ یعنی تشکیل صف واحد در مقابل دشمنی غارتگر. سید به مسلمانان هشدار میداد که«روح صلیبی» همچنان در غرب مسیحی، بالاخص در انگلستان زنده و شعله ور است. غرب علی رغم اینکه با ماسک آزاد منشی، تعصب را نکوهش میکند، خود در دام تعصب(خصوصا تعصب مذهبی علیه مسلمانان) سخت گرفتار است. سید، علیرغم آنچه فرنگی مآبان تعصب را نکوهش میکنند، مدّعی بود تعصب بد نیست، تعصب مانند هر چیز دیگر افراط و تفریط و اعتدال دارد. افراد تعصبگر، در انسان حس جانبداری بی منطق و کور ایجاد میکند. بد است [که غرب خود به شدّت در دام آن گرفتار است به اعتقاد سید جمال] رواج اندیشه قومیّت پرستی و ملیّت پرستی و به اصطلاح ناسیونالیسم که به صورتهای پان عربیسم، پان ایرانیسم، پان ترکیسم، پان هندونیسم و غیره در کشورهای اسلامی با وسوهسه استعمار تبلیغ شد، و همچنین سیاست تشدید نزاعهای مذهبی شیعه و سنی، همچنین قطعه قطعه کردن سرزمین اسلامی به صورت کشورهای کوچک و قهرا رقیب، همه برای مبارزه با آن اندیشه ریشهکن کننده استعمار، یعنی«اتحاد اسلام» بوده و هست."[7] چنانکه اشاره شد، به عقیده استاد شهید بزرگترین منادی وحدت و اتحاد در جهان اسلام در عصر حاضر سید جمال بوده است که در راه عملیاتی کردن این هدف مقدس خون دلهای بسیاری خورد و رنجها و مرارتهای فراوانی را متحمل شد و به تعبیر استاد" سید برای چاره این دردها و بدبختیها از همه ی وسایل ممکن: مسافرتها، تماسها، سخنرانیها، نشر کتاب و مجله، تشکیل حزب و جمعیت، حتی ورود وخدمت در ارتش بهره جست. در عمر شصت ساله خود ازدواج نکرد و تشکیل عائله نداد، زیرا با وضع غیر ثابتی که داشت که هر چندی در کشوری به سر میبرد و گاهی در تحصن یا تبعید یا تحت نظر بود نمیتوانتست مسئولیت تشکیل خانواده را بر عهده گیرد"[8] ولی نباید از نظر دور داشت که اگر استاد شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران مدت زیادی زنده بود وآثار قلمی و زبانی قابل توجّهی از ایشان انتشار مییافت، بیتردید پس از سید جمال که وی را اوّلین منادی وحدت در جهان اسلام میدانست، حضرت امام خمینی رضوان تعالی الله علیه را بزرگترین رهبر انقلابی دوران معاصر میدانست که بیشترین توجّه خویش را نه تنها در ابعاد اجتماعی، بلکه در مسایل اجتهادی و فتاوای فقهی هم به وحدت امّت اسلام معطوف میداشت و در واقع حضرت امام، بزرگترین منادی وحدت جوامع اسلامی در عصر حاضر است و پس از ایشان، جانشین بر حق شان، حضرت آیت الله خامنهای بزرگ پرچمدار وحدت اسلامی است که به اعتقاد نگارنده دیدگاه علمی و نظری خویش را درباره وحدت امت مسلمانان در طول این حدود دو دهه زعامت و رهبری به مناسبتهای مختلف نظیر هفته وحدت، کنگره عظیم حج و غیره مطرح فرموده و با طرح شعار" سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی" در صدد عملیاتی کردن این شعار عظیم و مهم راهبردی و استراتژیک نموده است که امید میرود اندیشمندان مسلمان گامهای عملی محکمی برای اجرای چنین مقصدی بردارند و راهکارهای پیاده شدن وحدت امت پیامبر(ص) را در عمل نشان دهند.
اتحاد رمز تعالی جوامع
این یک اصل اصیل جامعهشناختی است و قاعده کلی اجتماعی است که انحطاط و سقوط جوامع یا تعالی و ترقی آن برپایه اصول و محورهایی است که هر مکتبی با نگاه ویژه خویش آن را عرضه میکند. به تعبیر استاد:" هر مکتب اجتماعی، علیالقاعده درباره علل تعالی و ترقی اجتماعها و علل انحطاط و انهدام آنها نظرمیدهد.طرز اظهار نظر یک مکتب درباره این مطلب که چه چیزهایی را عامل اساسی ترقّی و یا عامل اساسی انحطاط میداند، بیانگر این جهت است که با چه دیدی به جامعه و تاریخ و جنبشهای تکاملی و سیرههای نزولی مینگرد."[9]. تردیدی نیست که اسلام به عنوان یک مکتب و قرآن به عنوان یک کتاب آسمانی که مبیّن دیدگاههای مکتب اسلام است در این باره دیدگاه خاصی داشته باشد و چنانکه استاد شهید میفرماید:«در قرآن کریم، بویژه ضمن بیان قصص و حکایات، به این مطلب توجّه شده است اکنون ببینیم قرآن به اصطلاح زیربنایی نظرمیدهد یا روبنایی؟ به تعبیر صحیحتر قرآ ن چه چیزهایی را اساس و زیربنا میداند و چه چیزهایی را روبنا؟... در قرآن مجموعا به چهارعامل و شرح و توضیح آن میپردازد و به عنوان دومین عامل مهم سقوط یا صعود جوامع چنین مینویسد:"ب اتحاد و تفرق:[10] دستور صریح میدهد که بر مبنای ایمان و گرایش به ریسمان الهی متحد و متفق باشید و از تفرق و تشتت بپرهیزید و پس از یک آیه[بعد از آن]میفرماید: مانند پیشینیان که تفرق و اختلاف کردند مباشید و نزدیک به این آیه است 153 سوره انعام"[11] ...
مراد از اتحاد اسلامی
وقتی سخن از اتحاد و انسجام اسلامی به میان میآید بدیهیترین پرسش در این زمینه این است که اوّلا منظور از این اتحاد و انسجام چیست؟ ثانیا چنین هدفی چگونه قابل اجرا است که کیفیت تحصیل آن به چه صورتی باید باشد؟ اگربه آنچه که رهبر معظم انقلاب فرمودند تو جه شود آنچه که ابتداء به ذهن میرسد این است که مراد از"اتحاد اسلامی" که ایشان فرمودند وحدت همگانی ایرانیها به رغم وجود اقدام و عقاید مختلف در ایران و در بعد ملی است، و منظور از" انسجام اسلامی"، اتحاد و یکپارچگی و وحدت امت مسلمانان در سراسر گیتی است به رغم زندگی در موقعیتهای جغرافیایی مختلف و عقاید مذهبی متعدد و گوناگون این هدف اساسی و آرمان نهایی است که در بیان معظم آمده است. استاد شهید نیز در بخشی ذیل عنوان" وحد ت اسلامی" به بررسی این موضوع پرداخته چنین میفرماید:"مقصود از وحدت اسلامی چیست؟ آیا مقصود این است که از میان مذاهب اسلامی، یکی انتخاب شود و سایر مذاهب کنار گذاشته شود[و همگان موظف به پیروی از این مذهب جدّید شوند]؟ یا مقصود این است که مشترکات همه مذاهب گرفته شود و مفترقات همه آنها کنار گذاشته شود و مذهب جدیدی بدین نحو اختراع شود که عین هیچ یک از مذاهب موجود نباشد؟ یا اینکه وحدت اسلامی به هیج ربطی به وحدت مذاهب ندارد و مقصود 1: اتحاد مسلمین، اتحاد پیروان مذاهب مختلف، در عین اختلافات مذهبی، در برابر بیگانگان است؟ مخالفین اتحاد مسلمین برای اینکه از وحدت اسلامی، مفهومی غیر منطقی و غیر عملی بسازند، آن را به نام وحدت مذهبی توجیه میکنند تا در همان قدم اوّل با شکست مواجه گردد. بدیهی است که منظور علمای روشنفکر اسلامی از وحدت اسلامی، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی، نیست. منظور این دانشمندان، متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان ."[12] این است معنایی که علمای متعهد و روشنفکر مسلمان بدان دعوت میکنند. اما تردیدی نیست که این دعوت باید بر پایهها محورها ومؤلفههایی باشد که شاید بهترین تعابیر را در این زمینه بتوان در آثار استاد جست وجو کرد که ذیلا بدان اشاره خواهیم کرد.
محورهای اتحاد اسلامی
چنانچه اشاره شد، دانشمندان مسلمان برای ترسیم سیمای وحدت اسلامی، به گونهای که قابل دستیابی باشد مؤلفههایی را مطرح نموده و از مسلمانان میخواهند براساس این محورها حرکت کنند. به تعبیر استاد: این دانشمندان میگویند مسلمین مایه ی وفاقهای بسیاری دارند که میتواند مبنای یک اتحاد محکم گردد. مسلمین خدای یگانه را میپرستند و به نبوّت رسول اکرم(ص) ایمان و اذعان دارند، کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است. با هم و مانند هم حج میکنند و مانند هم نماز میخوانند و مانند هم روزه میگیرند و مانند هم تشکیل خانواده میدهند و دادو ستد مینمایند و کودکان خو را تربیت میکنند و اموات خود را دفن مینمایند و جز در اموری بعضا مهم، در این کارها با هم تفاوتی ندارند. مسلمین همه از یک جهانبینی برخوردارند و یک فرهنگ مشترک دارند و در یک تمدن عظیم و با شکوه و سابقهدار شرکت دارند. وحدت در جهان بینی، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بینش و منش، در معتقدات مذهبی، در پرستشها و نیایشها، در آداب و سنن اجتماعی خوب میتواند از آنها ملّت واحد سازند و قدرتی عظیم و هایل به وجود آورد که قدرتهای عظیم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمایند، خصوصا اینکه در متن اسلام بر این اصل تاکیده شده است. مسلمانان به نص قرآن برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصی آنها را به یکدیگر مربوط میکند. با این وضع، چرا مسلمین از این همه امکانات وسیع که از برکت اسلام نصیبشان گشته، استفاده نکنند[13] . همانگونه از بیانات استاد به خوبی برمیآید، اتحاد اسلامی یک رؤیای دست نیافتنی نیست، بلکه یک واقعیت دست یافتنی است که ضرورت آن در دنیای امروز، به ویژه با چالشهای جدّی که امروزه غرب با جهان اسلام پیدا کرده است خصوصا پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران و رستاخیر بیداری مسلمانان که پرچمدار آن خمینی کبیر بوده است، غرب به یک باره احساس خطر کرده و روزگار اقول سیطره خویش را عینا مشاهده میکند و بر همین مبنا با تمام قواد در برابر اسلام و قرآن به جبهه گیری پرداخته و از هیچ کوششی در جهت تضعیف قدرت مسلمانانن در سراسر این کره خاکی فروگذار نمیکند. به همین دلیل ضرورت اتحاد اسلامی و وحدت مسلمانان بیش از پیش و بلکه صد چندان احساس میشود که باید بر مبنای محورهایی که از زبان استاد شهید مطرح شده است به سمت چنین هدفی حرکت نماییم . و البته وظیفه مبلغان دینی اعم از روحانی و غیر روحانی، و نیز مسؤولیت صاحبان فتوا و مراجع و مجتهدان در این مسیر بسیار سنگین و بسیار حیاتی و اساسی است و آنها باید همانند گذشته پرچمدار برپایی چنین نهضت وحدت بخشی باشند و با طرد خرافات و بدعتها در جهت همدلی و وحدت هر چه بیشتر مسلمانان قدم بردارند به هر صورت، چنانکه مشاهده شد علمای مذاهب اسلامی، آنچه را که در زمینه اتحاد مسلمانان مطرح میکنند، بسیار روشن و واضح است و در صورت توجّه به این امور، امکان عملی چنین وحدتی به آسانی قابل دست یابی است. به تعبیر استاد:«از نظر این گروه از علمای اسلامی[ که طرفدار و مرّوج اندیشه وحدت امت مسلمانان هستند] هیچ ضرورتی ایجاب نمیکند که مسلمین به خاطر اتحاد اسلامی، صلح و مصالحه و گذشتی در مورد اصول یا فروع مذهبی خود بنمایند. همچنان که ایجاب نمیکند که مسلمین درباره اصول و فروع اختلافی فیما بین، بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند. تنها چیزی که وحدت اسلامی، از این نظر، ایجاب میکند این است که مسلمین برای اینکه احساسات کینه توزی در میانشان پیدا نشود، یا شعله ور نگردد متانت را حفظ کنند، یکدیگر را سب و شتم ننمایند، به یکدیگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق یکدیگر را مسخره نکنند، و بالاخره عواطف یکدیگر را مجروح نسازند و از حدود منطقه و استدلال خارج نشوند»[14]
علی(ع)بزرگترین منادی وحدت(علی (ع) و اتحاد اسلامی)
ما اگر بخواهیم در تاریخ اسلام یک الگوی مشخص و یک نمونه مجسّم از اتحاد اسلامی عرضه کنیم، بی تردید باید شخصیت آسمانی و ماورایی علی(ع) را مثال بزنیم، حضرت علی(ع) مصداق بارز و چهره مجسم وحدت اسلامی است. آنها که در پی معرفی یک انسان کامل در زمینه انسجام اسلامیاند باید به علی(ع) اقتدا کنند.استاد شهید در این باره در ذیل عنوان«سکوت تلخ» میفرماید:
«سومین بخش از مسایل مربوط به خلافت که در نهج البلاغه انعکاس یافته است مساله سکوت و ترک قیام و دست نزدن به شمشیر است. والا چنانکه قبلا گفتهایم امام علی(ع) از طرح دعوی خود و مطالبه آنه و از تظلم در هر فرصت مناسب خودداری نکرد.... سکوت امام علی(ع) سکوتی حساب شده و منطقی بودنه صرفا ناشی از اضطرار و بیچارگی، یعنی او از مینان دو کار، بنا به مصلحت یکی را انتخاب کرد که شاقتر و فرسایندهتر بود.... آنچه امام علی(ع) نمیخواست آسیب ببیند[و به همین دلیل، سکوت کرد] آنچه امام علی(ع) آن اندازه برایش اهمیّت قایل بود که چنان رنج جانگاه را تحمل کرد.... وحدت صفوف مسلمین و راه نیافتن تفرقه در آن است. مسلمین قوّت و قدرت خود را که تازه داشتند به جهانیان نشان میدادند، مدیون وحدت صفوف و اتفاق کلمه خود بودند. موفقیتهای محیّر العقول خود را در سالهای بعد نیز از برکت همین وحدت کلمه کسب کردند . علی القاعده، علی به خاطر همین مصلحت، سکوت و مدارا کرد. اما مگر باورکردنی است که جوانی سی و سه ساله، دورنگری و اخلاص را تا آنجا رسانده باشد و تا آن حد بر نفس خویش و مسلط و نسبت به اسلام وفادار و متفانی باشد که به خاطر اسلامی راهی را انتخاب کند که پایانش محرومیت و خرد شدن خود اوست؟ بلی باور کردنی است. شخصیت خارق العاده امام علی(ع) در چنین مواقعی روشن میگردد. تنها حدی نیست. امام علی(ع) شخصا در این مورد بحث کرده و با کمال صراحت، علّت را که جز علاقه به عدم تفرقه میان مسلمانان است، بیان کرده است. مخصوصا در دوران خلافت خودش آنگاه که طلحه و زبیر نقض بیعت کردند و فتنه داخلی ایجاد نمودند، امام علی(ع) مکرّر وضع خود را بعد از پیغمبر(ص) با اینها مقایسه میکند و میگوید من به خاطر پرهیز از تفرق کلمه مسلمین، از حق مسلم خودم چشم پوشیدم ......»[15]
آری وحدت صفوف مسلمانان و اتحاد امّت اسلامی آن اندازه برای امام علی(ع) مهم و حیاتی بود که به تعبیر استاد:«سکوت و مدارا در برخی شرایط بیش از قیامهای خونین نیرو و قدرت تملک بر نفس میخواهد. مردی را در نظر بگیرید که مجسمه ی شجاعت و شهامت و غیرت است. هرگز به دشمن پشت نکرده و پشت دلاوران از بیم[یاد و نام] او میلرزد، اوضاع و احوالی پیش میآید که مردمی سیاست پیشه از موقعیت حساس استفاده میکنند و کار را بر او تنگ میگیرند.[16]
امام علی (ع) در برابر ربایندگان حقش قیام نکرد و قیام نکردنش اضطراری نبود، بلکه کاری حساب شده و انتخاب شده بود. او از مرگ بیم نداشت، چرا قیام نکرد؟ حداکثر این بود که کشته شود. کشتهشدن در راه خدا منتهای آرزوی او بود. او همواره در آرزوی شهادت بود و با آن، از کودک به پستان مادر مأنوستر بود. امام علی(ع) در حساب صحیحش بدین نکته رسیده بود که مصلحت اسلام، در آن شرایط، ترک قیام و بلکه همگامی و همکاری است. خود[او در نهج البلاغه] کرارا به این مطلب تصریح میکند.....»[17]
علّامه امینی و وحدت اسلامی
از آنجا که شهید مطهری مقاله مذکور را برای یادنامه علّامه امینی به نگارش درآورد که برخی درصدد القای شبهه بودند که مرحوم امینی با نگارش الغدیر باعث اختلاف میان مسلمانان شده است، استاد شهید در پاسخ به این شبهه مغرضانه یا جاهلانه در بخش اوّل مقاله خویش ضرورت وحدت اسلامی را یادآوری میکند و در بخش دوم به دفاع از علّامه امینی پرداخته و با نقل عباراتی از الغدیر و نیز نقل جملاتی از علمای منصف شیعه و سنی در دفاع از الغدیر و علّامه امینی، از جلمه چنین مینویسد:«علّامه امینی طرفدار وحدت اسلامی هستند و با نظری وسیع و روشن بینانه بدان مینگرند.معظم له در فرصتهای مختلف در مجلّدات الغدیر این مساله را طرح کردهاند.....»[18]
آنگاه در ادامه میفرمایند:«نقش مثبت الغدیر، در وحدت اسلامی از این نظر است که اولا منطق مستدل شیعه را روشن میکند و ثابت میکند که گرایش در حدود پانصد میلیون مسلمان به تشیع برخلاف تبلیغات زهرآگین عدّهای مولود جریانهای سیاسی یا نژادی و غیره نبوده است. بلکه یک منطق قوی متکی به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است. ثانیا ثابت میکند که پارهای اتهامات به شیعه که سبب فاصله گرفتن مسلمانان از شیعه شده است به کلی بیاساس و دروغ است. ثالثا شخص شخیص امیر المومنین(ع) را که مظلومترین و مجهول القدرترین شخصیت بزرگ اسلامی است و میتواند مقتدای عموم مسلمین واقع شود» را مشخص میسازد. [19]
آیت الله العظمی بروجردی و وحدت اسلامی
یکی دیگر از چهرههای برجسته و شاخصی که در دوران معاصر در تلاش جدّی در راه وحدت اسلامی بود مرحوم آیت الله بروجردی است که شهید مطهری سالهای متمادی در مکتب فقهی و اصولی ایشان تلمّذ کرد و بی تردید از اندیشههای اصلاحی آن مرحوم نیز متاثر بود. استاد در مقالهای که در سال 1340 پس از ارتحال آیة الله العظمی بروجردی و به مناسبت بزرگداشت شخصیت آن مرحوم تحت عنوان« مزایا و خدمات مرحوم آیی الله العظمی بروجردی» به نگارش درآوردند از جمله مزایای ایشان را علاقه مندی بسیار به ایجاد وحدت اسلامی در بین صفوف مسلمانان دانسته چنین مینویسند:« یکی از مزایای معظم له توجّه و علاقه فراوانی بود که به مساله وحدت اسلامی و حسن تفاهم و تقریب بین مذاهب اسلامی داشت. این مرد چون به تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی آشنا بود، میدانست که سیاست حکام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلافات چهاندازه تاثیر داشتهاست، و هم توجّه داشت که در عصر حاضر نیز سیاستهای استعماری از این تفرقه، حداکثر استفاده را میکنند و بلکه آن را دامن میزنند، و هم توجّه داشت که بعد و دوری شیعه از سایر فرق سبب شده که آنها را نشناسند و درباره آنها تصوراتی دور از حقیقت بنمایند. به این جهات، بسیارعلاقهمند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنی برقرار شود که از طرفی وحدت اسلامی که منظور بزرگ این دین مقدس است تامین گردد، و از طرف دیگر، شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه آن طور که هست به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل میدهند معرفی شود. از حسن تصادف، چند سال قبل از زعامت و ریاست معظم له که هنوز ایشان در بروجرد بودند« دارالتقریب بین المذاهب الاسلامة» به همت جمعی از روشنفکران سنی و شیعه تاسیس شد. معظم له در دوره زعامت خود تا حد ممکن با این فکر و با این موسسه کمک و همکاری کرد. برای اوّلین بار بعد از دهههای متمادی بین زعیم روحانی شیعه و زعیم روحانی سنی عبد المجید و بعد از فوت او به فاصله دو سه سال شیخ محمود شلتوت مفتی حاضر مصر و رئیس جامع الازهرا روابط دوستانهای برقرار شد و نامهها مبادله گردید. قطعا طرز تفکر معظم له و حسن تفاهمی که بین ایشان و شیخ شلتوت بوده موثر بود در اینکه آن فتوای تاریخی معروف را در مورد به رسمیت شناختن مذهب شیعه بدهد. معظم له را نباید گفت نسبت به این مساله علاقه مند بود، بلکه باید گفت عاشق و دلباخته این موضوع بود و مرغ دلش برای آن موضوع پرمیزد، عجیب این است که از دو منبع موثق میشنیدم که در حادثه قبلی اخیر که منجر به فوت ایشان شد، بعد از حمله اول که عارض شد و مدتی بیهوش بودهاند، موضوع تقریب و وحدت اسلامی را مطرح میکنند و میگویند من آرزوها در این زمینه داشتم [20]».
اگرچه با پیروزی انقلاب اسلامی و با همت و پایمردی امام خمینی(ره)بخشی از آرزوهای آیه الله العظمی بروجردی جامهی عمل به خود پوشید؛ ولی امید است که مراجع عظام فعلی و بلکه مراجع دورههای بعدی این آرزوها را با جدّیت بیشتری پیگیری نمایند و از نقش عظیم و تاثیرگذار خویش در جهت اتحاد امت اسلام هرچه بیشتر استفاده نمایند.
سیرهی عملی مطهری و وحدت اسلامی
استاد شهید نه تنها در حیطه فکر و نظر به مسأله حیاتی اتحاد اسلامی سخت، باور داشت بلکه در سیرهی عملی خویش نیز بطور جدّی پایبند بود.یکی از بارزترین نمود این مساله را میتوان در شیوه تحقیقی استاد مشاهده کرد که به پیروی از بزرگانی نظیر مرحوم طبرسی در مجمع البیان و علّامه طباطبایی در المیزان، علاوه بر مراجعه به کتب حدیثی شیعه، به جوامع روایی اهل سنت نیز مراجعه میکرد و بر خلاف پارهای جامداندیشان که در کار مطالعه و تحقیق هم عقیده گزینشی دارند و معتقدند که صرفا باید به کتابهای شیعه مراجعه کرد، ایشان به کتابهای حدیثی اهل سنت نیز مراجعه میکرد و معتقد بود که اگر حدیثی علاوه بر جوامع شیعی، در کتب اهل سنت هم باشد، نشان میدهد که از ارزش و اعتبار بیشتری برخوردار است و معمولا حدیثی را که مورد اتفاق شیعه و سنی باشد نمیتوان کوچک شمرد، زیرا وقتی هر دو گروه از دو طریق روایت میکنند، تقریبا نشان دهنده این است که پیغمبر اکرم با امام قطعا این مطلب را فرموده است [21]».
با این همه از برخی مولفان و کتابهایشان به این خاطر که باعاث تضعیف وحدت میان مسلمانان میشود سخت انتقاد میکرد و دردمندانه از آن مینالید. مثلا در جایی آورده است:« از نظر من افرادی از شیعه امثال مولف احادیث عایشه با امثال مولف ضحی الاسلام و مولف الوشیعه و مولف الصراع بین الاسلام و الوثنیة نوعی همکاری دارند. اگر کسی بگوید اینها در هر دو جهت مخالف همیشه حرکت میکنند، چگونه همکاری میکنند؟، به عرض میکنم لازمه همکاری این نیست که همکاران در جهت مخالف حرکت کنند. گاهی همکاران که هداف واحد را صورت میدهند در جهت واحد حرکت میکنند مانند همکاری نخهای به هم تابیده و همکاری دسته چوب در مثل معروف آن پادشاه و پسران. گاهی در دو جهت مختلف حرکت میکنند مانند همکاری دو تیغه قیچی که یک محور که در وسط هر دو قرار گرفته آنها را در وضعی قرار داده که اگر یکی به طرف بالا حرکت کند دیگری به طرف پایین حرکت میکند و اگر یکی به طرف راست برود، دیگری به طرف چپ میرود و بالعکس. اما نتیجه این حرکات مختلف، قطع کردن و بریدن یک شی بالخصوص است. دو دسته فوق الذکر از مولفین، حالت همان دو تیغه را دارند و آن چیزی که در این میان قطع میشود و ریشه اش زده میشود، اسلام است، آن یکی کافی را از اعتبار میاندازد و این یکی صحیح بخاری را، آن یکی امام صادق(ع) را از ارزش میاندازد و این یکی شافعی و ابو حنیفه را. آن که در این میان بریده میشود و از اعتبار میافتد اسلام و قرآن است و البته آن محوری را که این دو تیغه را با این ترتیب به یکدیگر مربوط کرده است، در ماورای کشورهای اسلامی باید جست و جو کرد»[22]. آنچه را که استاد میفرماید در ماورای کشورهای اسلامی باید جست وجو کرد بی هیچ تردیدی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و انگلیس است که با استفاده از حکومت دست نشانده خویش یعنی اسرائیل غاصب درصد پیاده کردن اهدف شوم توسعه طلبانه و استکباری است و امروزه نیز به خوبی شاهد هستیم که بر سر ملّتهای مظلوم فلسطین و عراق و افغانستان و ..... چه مصیبتها و رنجهایی را فرود میآورند و این همه نیست مگر دوری از وحدت و انسجام اسلامی که امید است با تلاشهای دلسوزانه مصلحان اجتماعی چه در بین شیعه و چه در میان اهل تسنن جامهی عمل به خود بپوشد. اگرچه استاد در مورد غرب و فلسطین و خطر اسرائیل و صهیونیسم که از مهمترین موانع اتحاد اسلامی هستند مباحث مفصلی را مطرح فرموده است، که مستقیما با بحث فعلی ما در ارتباط است؛ ولی به منظور پرهیز از اطاله کلام خوانندگان عزیر را به کتابهای استاد و از جمله مجلد هفدهم مجموعه آثار ارجاع میدهیم و دامنه بحث را به همین مقدار محدود میکنیم، بدان امید که اگر فرصتی فراهم آمد این بخش از دیدگاه شهید مطهری را در مقاله دیگری مورد بررسی قرار دهیم. از خداوند بزرگ برای روح بلند و ملکوتی استاد شهید غفران و رضوان الهی مسألت مینماییم.
کتابنامه
المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ترجمه محمد باقر موسی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جلد دوم، قم
جامعه و تاریخ، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، چ 2، تهران، 1370
نهضتهای اسلامی درصد ساله اخیر، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، چ 14، تهران 1370
یادنامه علّامه امینی، دکتر سید جعفر شهیدی، محمدرضا حکیمی، موسسه انجام کتاب، تهران 1361.
مجموعه آثار شهید مطهری، انتشارات صدرا، چ 14، مجلدات مختلف
یادداشتهای استاد مطهری، انتشارات صدرا، چ اول، جلد ششم، 1380
روزنامه اطلاعات، دوشنبه 7 اردیبهشت 1383، شماره 23037
قیام و انقلاب مهدی(ع) به ضمیمه شهید، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، ج 5، تهران 1398 قمری
.[1] المیزان، ترجمه آقای موسوی همدانی، 2/168
[2] . قیام و انقلاب مهدی، ص 6-5
[4] .روزنامه اطلاعات، دوشنبه 7 اردیبهشت 1383، ش 37، 23
[6] ..یادنامه علّامه امینی، ص 233
[7] .نهضتهای اسلامی درصد ساله اخیر، ص 2827
[9] .جامعه و تاریخ، ص 234
[10] .سوره آل عمران آیه 103 قرآن کریم
[12] . یادنامه علّامه امینی، ص 234
[13] . یادنامه علّامه امینی، ص 235 234
[15] .مجموعه آثا رشهید مطهری، 16، 487485
[17] . یادنامه علّامهامینی، ص 236
[20] .مجموعه آثار شهید مطهری، 20/155 154
[21] .مجموعه آثار شهید مطهری، 4/851
[22] .یادداشتهای استاد مطهری، 6/96