در
بازدید : 265880      تاریخ درج : 1389/7/21
Skip Navigation Links.
Expand خانوادهخانواده
دوران تحصـیـل
Expand اساتید اساتید
مبارزات و فعالیت های سیاسی
دوستان و یاران
رهبری و شهید مطهری
Expand ویژگی ها ی برجسته اخلاقی ویژگی ها ی برجسته اخلاقی
خاطرات رهبری
Expand خاطرات یاران خاطرات یاران
Expand رهبری از منظر بزرگان رهبری از منظر بزرگان
Expand دیدگاه ها  دیدگاه ها
Expand جملات برگزیده جملات برگزیده
تالیفات و فعالیت های علمی
سوالاتی در رابطه با آیت الله خامنه ای
معرفی سایت ها و نرم افزارهای مربوط
 

 

فرصتی برای تجدید قوا

 

در هر خانواده ای، مردان و زنان می توانند همت شان را برای ادامه راه زندگی آماده كنند. زندگی، یك مبارزه است. كل زندگی، عبارت است از یك مبارزه بلند مدت؛ مبارزه با عوامل طبیعی، مبارزه با موانع اجتماعی، مبارزه با درون خود انسان كه مبارزه با نفس است. انسان دایم در حال مبارزه است. بدن انسان هم در حال مبارزه است. جسم انسان نیز همواره با عوامل زیان بار مبارزه می كند. قدرت این مبارزه وقتی در جسم باشد، جسم سالم است. انسان، این مبارزه را باید صحیح، منطقی، در جهت درست، با رفتارهای صحیح و با ابزارهای درست انجام دهد. این مبارزه، گاهی به یك استراحت و یك باراندازی نیاز دارد. این، نقطه استراحت داخل خانواده است.

غریزه جنسی، نیاز متقابل

 

اسلام، غریزه جنسی را پشتوانه ای برای استواری بنای خانواده قرار داده است؛ یعنی وسیله استحكام خانواده. وقتی زن و مرد، عفیف، دین دار و خدا ترسند و بنا بر دستور اسلام از گناه در باب غریزه جنسی می پرهیزند، به طبع، نیاز زن و مرد به یكدیگر در این زمینه بیشتر خواهد شد. وقتی به هم زیادتر احتیاج داشتند، بنای خانواده كه پایه اصلی آن زن و مرد است، مستحكم تر خواهد شد.

 

اسلام می خواهد این پشتوانه را از خانواده نگیرد. اسلام از انسان ها می خواهد این غریزه را بیرون از محیط خانواده اشباع نكنند، تا مبادا در برابر خانواده بی قید و بی اعتنا و لاابالی بشوند. از این روست كه اسلام جلوی این راه را سد می كند.

دین داری، رمز مانایی خانواده

 

در تشكیل خانواده و در حفظ آن باید احكام اسلامی را رعایت كرد تا خانواده، سالم و در اوج باقی بماند. از این رو، در خانواده های دین دار كه زن و شوهر به این حدود اهمیت می دهند، سال های متمادی بدون ناخرسندی با هم زندگی می كنند. محبت زن و شوهر به هم باقی می ماند و جدایی شان از هم سخت است و دل در گرو محبت یكدیگر دارند. این نیكی ها و این محبت هاست كه بنای خانواده را ماندگار می كند و اسلام نیز به این امور ارزش بسیار می نهد. اگر روش های اسلامی رواج یابد، خانواده ها مستحكم خواهد شد، چنان كه در گذشته های ما زمانی كه هنوز ایمان مردم سالم تر و كامل تر بود، خانواده، كانونی پایدار و مطمئن بود. زن و شوهر به هم علاقه مندتر بودند. فرزندان در محیط های امن و سالم تری پرورش می یافتند. حالا هم راه همین است. بیشتر آن خانواده هایی كه دستورهای اسلامی را رعایت می كنند، خانواده هایی محكم تر، بهتر و محیط های امن تری برای فرزندان و كودكان خواهند بود.

نقش زن و شوهر

 

دختران و پسران باید بكوشند از پیوند مقدس زناشویی پاسداری كنند. این هدف، تنها، وظیفه یكی از آنها نیست كه بگوییم یكی از آنها همواره مشكلی پدید آورَد و دیگری همیشه تحمل كند، بلكه باید هر دو به هم كمك كنند تا این كار صورت گیرد. نمی توان گفت در این مسئولیت، شوهر سهم بیشتری دارد یا زن سهم بیشتری دارد. هر دو در حفظ این بنیان و در حفظ این اجتماع دو نفره كه بعدها به تدریج زیاد می شود، به سهم خود نقش دارند. از هر چیزی كه محیط خانواده را متشنج و دچار افسردگی و هیجان های بی مورد سازد، بپرهیزید. اگر خدای ناكرده در محیط یك خانواده، از محبت و اطمینان و صمیمیت خبری نباشد، رنجش، مال هر دو طرف است.

 

در استحكام بنیان خانواده، خود زن و شوهر، بیشترین نقش را دارند. با گذشت از یكدیگر، با همكاری خود، با مهربانی و محبت و اخلاق خوب خودشان ـ كه از همه مهم تر هم محبت است ـ می توانند این بنا را ماندگار و این سازگاری را همیشگی بكنند.

خانواده در جوامع اسلامی

 

در محیط اسلامی، زن و شوهر با هم هستند، متعلق به هم هستند، در مقابل هم مسئول هستند، در مقابل فرزندان مسئول هستند و در برابر محیط خانواده مسئولند. در محیط های اسلامی، كانون خانواده چنان مستحكم و پابرجاست كه گاهی پس از دو نسل نیز هنوز پدربزرگ و پدر و نوه در یك خانه با هم زندگی می كنند. در جوامع اسلامی، یعنی جوامع دین دار و خداباور كه دو نفر آدم برای مدت طولانی با هم زندگی می كنند و هیچ گاه از هم سیر نمی شوند، بلكه دل بستگی شان و اُنس و محبت و وفایشان به همدیگر بیشتر می شود؛ این، همان خاصیت دین داری و مذهبی بودن و خواسته های خدایی را رعایت كردن است.

 

در اسلام و در فرهنگ اسلامی، خانواده بادوام است. در خانه، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و پدر و مادر هستند، نوه ها و نتیجه هایشان را می بینند و سنت ها را به هم انتقال می دهند. نسل گذشته، مواریث خود را به نسل بعد تحویل می دهد و بریده و بی ریشه و تنها و بی عاطفه بار نمی آیند.

ویژگی های خانواده خوب

 

«خانواده خوب، یعنی زن و شوهری كه با هم مهربان باشند، باوفا و صمیمی باشند و به یكدیگر محبت و عشق بورزند، رعایت همدیگر را بكند و مصالح همدیگر را مهم و گرامی بدارند. اولادی كه در آن خانواده به وجود می آید، نسبت به او احساس مسئولیت كنند و بخواهند او را از لحاظ مادی و معنوی، سالم بزرگ كنند. بخواهند از لحاظ مادی و معنوی او را به سلامت برسانند. چیزهایی به او یاد بدهند، به چیزهایی او را وادار كنند، از چیزهایی او را باز دارند و صفات خوبی را در او تزریق كنند.

 

یك چنین خانواده ای، اساس همه اصلاحات واقعی در یك كشور است. چون انسان ها در چنین خانواده ای خوب تربیت می شوند، با صفات خوب بزرگ می شوند. با شجاعت، با استقلال عقل،با فكر، با احساس مسئولیت، با احساس محبت، با جرئت، جرئت تصمیم گیری، با خیرخواهی- نه بدخواهی- و با نجابت. وقتی مردم جامعه ای، این خصوصیات را داشته باشند، این جامعه دیگر روی بدبختی را نخواهد دید».

خانواده سالم و انتقال فرهنگ

 

«انتقال فرهنگ ها و تمدن ها و حفظ اصول و عناصر اصلی یك تمدن و یك فرهنگ در یك جامعه و انتقالش به نسل های پی در پی، به بركت خانواده انجام می گیرد.

 

اساس ازدواج و مهم ترین مصلحت ازدواج، عبارت است از تشكیل خانواده. علت هم این است كه اگر خانواده سالمی در یك جامعه ای وجود داشته باشد، آن جامعه سالم خواهد شد و مواریث فرهنگی خودش را به صورت صحیح منتقل خواهد كرد. در آن جامعه، تربیت كودكان، به بهترین وجه صورت می پذیرد. برای همین، در كشورها و جوامعی كه خانواده دچار اختلال می شود، معمولاً اختلالات فرهنگی - اخلاقی به وجود می آید.

 

اگر نسل ها بخواهند فرآورده های ذهنی و فكری خود را به نسل های بعدی منتقل كنند و جامعه از گذشته خودش بخواهد سود ببرد، این فقط با خانواده ممكن است. در محیط خانواده است كه اول بار، تمام هویت شخصیت یك انسان بر اساس فرهنگ یك جامعه شكل می گیرد و این پدر و مادرند كه به طور غیرمستقیم و بدون اینكه تحمیلی باشد، بدون اینكه خود آنها تصنعی به كار ببرند، به طور طبیعی محتوای ذهن و فكر و عمل و معلومات و اعتقادات و مقدسات و اینها را به نسل بعدی منتقل می كنند.»

خانواده سالم، آرامش افراد

 

«نگرش اسلام به خانواده، نگرشی درست، نگرشی اصیل و یك نگاه همراه با اهتمام است كه خانواده، اصل قرار داده شده و به هم زدن بنیان خانواده یا آشفته نمودن آن، جزو بدترین كارهاست.

 

خانواده در اسلام، یعنی محل سكونت دو انسان، محل آرامش روانی دو انسان، محل انس دو انسان با یكدیگر، محل تكامل یك نفر به وسیله یك نفر دیگر. آنجایی كه انسان در آن صفا می یابد، راحتی روانی می یابد؛ این محیط، خانواده است. كانون خانواده در اسلام، این قدر اهمیت دارد.

 

اسلام در بیان قرآن، در چند جا، این آفرینش زن و مرد و در نهایت زوجیت آنها را، برای آرامش زن و مرد شناخته است.

 

در قرآن، آیه «وَجَعَلَ مِنها زَوجَها لِیَسكُنَ اِلَیها» آمده است: خدای متعال زوج آدمی را از جنس او قرار داد. زوج زن را و زوج مرد را از جنس خود او قرار داده، «یَسكُنَ اِلیها» تا اینكه آدمی بتواند - چه مرد و چه زن - در كنار شوهر یا همسر احساس آرامش كند. این آرامش، سكونت و نجات از تلاطم های روحی و اضطراب های زندگی است. میدان زندگی، میدان مبارزه است و انسان در آن همواره در معرض نوعی اضطراب است. اگر این آرامش و سكونت به نحو صحیحی شكل پیدا كند؛ زندگی، سعادت مندانه می شود، زن خوشبخت می شود، مرد خوشبخت می شود، بچه هایی كه در این خانه متولد می شوند و پرورش می یابند، بدون عقده رشد خواهند یافت و خوشبخت خواهند شد؛ یعنی از این جهت، زمینه برای خوش بختی همه اینها فراهم است».

 

منبع : www.hawzah.net

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است