در
بازدید : 126384      تاریخ درج : 1389/9/6
 

نظرات شهید دكتر باهنر درباره شهید دكتر بهشتى

سؤال سابقة آشنائی شما با شهید مظلوم آیت الله بهشتی از چه زمانی و تا چه حدی بوده است؟

جواب بسم الله الرحمن الرحیم

 ما از سال 1332 كه برای تحصیل به قم رفتیم ایشان را در آنجا زیارت می كردیم ولی از آنجا كه دورة تحصیلی ایشان یك دوره زودتر بود ما تماس نزدیك خدمتشان نداشتیم تا سال 1336 كه ما به فكر تأسیس سال نامه و فضل نامه مكتب تشیع افتادیم بكمك برادر عزیزمان آقای هاشمی رفسنجانی و بعضی دیگر خدمت ایشان رسیدیم برای اینكه در زمینه تهیه مقالات به ما كمك كنند و از آن پس تماس ما در زمینة مسائل عملی ـ تحقیقی ـ مطبوعاتی و انتشاراتی و شروع شد این روابط در سالهای 42 به بعد از دو جهت افزایش پیدا كرد یكی از نظر همكاری در نهضت عظیم اسلامی روحانیت به رهبری امام امت بود كه شكوفائی آن اواخر سال 41 و 15 خرداد 42 بود كه در این حركت نقش بسیار مثبت و مستمری شهید بزرگوارمان آیت الله بهشتی داشت در این جریان همكاری ما هم با ایشان بیشتر شد و دیگر در زمینه مسائل فرهنگی بود برنامه ریزی تعلیمات دینی و تألیف كتابها كه ایشان بعد از مهاجرت به تهران در كمیسیونهای مربوط شركت كردند و اصرار داشتند به اینكه ما بتوانیم در این شاخه مهم و حساس راه پیدا كنیم تا برای سازندگی فكری و معنوی نسل جوان از طریق كتابهای دینی اقدام نمائیم ـ همكاری دیگر ما هم در زمینه مسائل عمومی تبلیغی و اجتماعی اسلامی بود مانند تشكیل جلسات سخنرانی اجتماعات و نیز در مورد هیئتهای مؤتلفه ـ كه میدانید یك جمعیت مبارز سیاسی مسلمان بودند و حادثه ترور منصور توسط همین هیئت بود و اقدامات مبارزاتی زیاد داشتد و عمدتاً در خدمت نهضت امام بودند و ما در آن جمع هم خدمت شهید بزرگوارمان همكاری داشتیم.

 ایشان برای سازماندهی این هیئت دست بكار بود و بما مسئولیت شاخه آموزش داده شد بعد از مسافرت ایشان به آلمان چند رشته كار ایشان در ایران به ما سپرده شد هم كار فرهنگی و هم همكاری با هیئت های مؤتلفه و بخشی از كارهای علمی و تحقیقات بنابراین این آشنائی بطور مستمر ادامه پیدا كرد ـ روابط ما حتی در پنج سالی كه ایشان در ایران نبودند از نزدیكترین و صمیمی ترین روابط بود چون مقداری از كارهای جاری ایشان در ایران بعهده ما بود و همانطور كه میدانید تا آخرین روزها و حتی آخرین ساعت عمر پربركت ایشان ما در جلسه شورای مركزی حزب در خدمتشان بودیم و بعد از پایان آن جلسه به فاصله نمازی كه خوانده شد قرار شد در جلسه عمومی مشترك مسئولان و نمایندگان مجلس در دفتر مركزی حزب شركت كنیم كه ایشان قبلاً شركت كردند و من در بین راه با پیش آمد عجیبی كه شد منصرف و موفق به شركت در آن جلسه نشدم.

نقش ایشان را در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب به طور مشروح در تمام زمینه ها شرح دهید؟

  نقش ایشان در جهات مختلف برای استقرار نظام اسلامی در تمام طول زندگی فعالشان چشم گیر بوده و هست ایشان عمدتاً در سه بعد فعالیت داشتند برای اینكه جامعه اسلامی بتواند پای بگیرد یكی در بعد مكتبی آن كه تبیین و تحقیق مسائل اسلامی است كه زیر بنای ایدئولوژیكی این نظام و همچنین نظام اقتصادی ـ حقوقی ـ سیاسی و فرهنگی نظام را تشكیل می دهد از همان سالهای اول آشنائیمان با ایشان می دیدیم كه غیر از درسهای جاری حوزه علمیه قم و دروس جاری دانشگاهها اصرار بر ایجاد گروههای تحقیق در زمینه مسائل اسلامی داشتند و در طول حدود 30 سال زندگی فعال علمی ایشان چندین شاخه و گروه تحقیق برای مسائل اسلامی تشكیل داده و آنها را رهبری می كرد و نسبتاً آثاری هم از این تحقیقات بجا مانده ـ یادم هست اولین مقاله ای كه از ایشان گرفتیم برای همان مكتب تشیع حكومت در اسلام بود و پیدا بود از همان روزها ایشان در سر هوای ایجاد و استقرار حكومت اسلامی دارد كه روی این مسئله كار كرده و مقاله نوشته جهت دومی كه ایشان روی آن زیاد كار می كرد ساختن نیروی انسانی بود برای یك جامعه اسلامی ایشان تبلیغات عمومی را كافی نمی دانست و معتقد بود كه نیروی اساسی لازم برای نظام باید ساخته بشود و لذا از طریق تأسیس مدارس ـ تشكیل انجمنها ـ ایجاد كلاسهای منظم آموزشی آزاد یا سازمان یافته گروهی جهت ساختن افراد مفیدی برای نظام آینده اقدام می كرد و توفیق خوبی داشت.

بعد سومی كه ایشان روی آن كار می كرد كار سیاسی و تشكیلاتی بود برای ایجاد نظام و ما از همان ابتدا كه با ایشان آشنا شدیم در می یافتیم كه در این خط ها كار می كند تا كارهای منظم تشكیلاتی در جهت براندازی رژیم طاغوتی انجام دهد و مقدماتی برای استقرار نظام اسلامی بوجود آورد و لذا حظور فعال ایشان در تمام طول نهضت امام امت مشهود بود و با تدبیری كه ایشان بكار می برد آن نقش چشم گیری ایشان از نظر رژیم مخفی بود و در عین اینكه در حساسترین مسائل من اطلاع داشتم كه ایشان مورد شور بود یا دربارة مسائل سیاسی تند انقلابی و مبارزاتی تصمیم می گرفت ولی رژیم از این مسئله چندان آگاهی نداشت.

بنابراین در همه این سه شاخه نقش بسیار حساس داشتند كه در جهت حركت بسوی ایجاد نظام اسلامی و تبیین مكتب و ساختن نیروی انسانی بسیار لازم بود در تشكیل انجمنهای اسلامی در اروپا سازماندهی به بچه های مؤمن و مسلمان آنجا ایجاد وحدت بین حركتهای اصیل اسلامی در دیار غرب ـ دفاع از كیان اسلامی در كنفرانسها و سخنرانی ها و مقالاتی كه می نوشت و در ایران هم همانطور كه گفتیم در همه حركتهای سیاسی اسلامی حضور داشت و نیز در سازماندهی به جریانات اسلامی كه در دانشگاهها و در بین نسل جوان و روشنفكران اصیل اسلامی بوجود آمد در ایجاد پل بین دانشگاه و فیضیه در ایجاد شرایط لازم برای آموزشهای دروس علمی نو در حوزه‌های علمیه و در عادت دادن فضلا به شیوه های تحقیق جدید در مسائل اسلامی نقش مثبتی داشت از عناصر اصلی تشكیل روحانیت مبارز تهران ایشان بود در هدایت مبارزه در یكی دو سال اخیر كه اوج حركت انقلابی اسلامی مردم بود ـ راهپیمائی ها و تظاهرات و تهیه اعلامیه ها و شعارها و سازماندهی‌ به افرادی كه این حركت را راه می انداختند نقش رابط مورد اعتماد و قوی بین امام و امت رابط حركت تند انقلابی مردم با حوزه با فضلا و طلاب در همه اینها نقش داشت و تشكیل حزب جمهوری اسلامی هم همانطوری كه می دانید از عناصر اصلی فعالش در این زمینه ایشان بود و گذشته از اینكه ایشان در تمام سالهای پیش معتقد به ضرورت وجود تشكیلات و حزب بود در این مرحله اخیر هم باز پیش قدم بود برای ایجاد حزب ـ در تشكیل شورای انقلاب هم كه از چند ماه قبل از پیروزی انجام شد باز ایشان نقش اساسی داشت برای تماس و تشرف خدمت امام و طرح اسامی افرادی كه بتوانند در شورای انقلاب كه با 5 نفر آغاز شد ایشان هسته اصلی كار بود و تا پایان حضور مثبت ایشان در شورای انقلاب ادامه داشت وپس از آن در تكوین نظام جمهوری اسلامی انتخاباتی كه انجام میشد و در اداره مجلس بسوی تدوین قانونی كه دقیقاً ولایت فقیه و حاكمیت اسلام را تضمین می كند نقش مهمی داشت پیش از آن با مسئولیتی كه از طرف امام بعنوان رئیس دیوانعالی كشور داشت در واقع رهبری شورای عالی قضائی و قوه قضائی را عملاً بعهده داشت و در هدایت دیگر ارگانها نیز طرف شور و تصمیم گیری بود و لذا ایجاد مجلس اسلامی به تمام معنا منتخب مردم انقلابی هم مورد نظر و توجه خاص ایشان بود همچنین در انتخاب و روی كارآمدن دولت مكتبی ایشان نقش مثبتی داشت و بنابراین ما در كل نظام جمهوری اسلامی ایشان را حاضر می یافتیم و با توجه به تدبیر و درایت و مدیریت و وفاداری عمیقش به مكتب و سوابق تجربه ای كه در این زمینه داشت میتوان او را از معدود عناصر اصلی تشكیل دهندة نظام اسلامی تحت رهبری امام بزرگوارمان بشمار آورد.

س ـ بنظر شما نقش ایشان در شورای انقلاب و برخورد ایشان با خط متقابل به آمریكا بنی‌صدر و نهضت آزادی به چه صورت بوده است؟

ایشان هوشیارانه در شورای انقلاب با این خطوط و این مسائل برخورد می كرد بگونه ای كه همیشه جناحهای دیگر احساس می كردند كه جناح اصلی خط امام با رهبری و نقش محوری آیت الله بهشتی اداره می شود و ایشان را بعنوان یك قدرت هوشیار و بیداری كه در برابر این نوع خطوط قرار دارد و می یافتند و دیدیم كه مسئله سقوط دولت موقت كه بدنبال اشغال لانه جاسوسی توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بود تا چه حد با همكاری ایشان به وقوع پیوست یادم نمی رود كه اولین سخنرانی رسمی كه از طرف مسئولان مملكتی در تأئید عمل انقلابی دانشجویان انجام شد همان روز 13 آبان 58 بود كه ظهر آن روز دانشجویان موفق به اشغال لانه جاسوسی شده بودند و حدود چهار بعد از ظهر بود كه در مجلس خبرگان آیت الله بهشتی سخن گفتند و بطور كامل این اقدام انقلابی را تأئید كردند قبل از اینكه هیچیك از انجمنها و سازمانها و جناحهای مختلف در این زمینه اظهار نظری كرده باشند و میدانید كه این عمل بهیچوجه مورد تأئید بنی‌صدر هم نبود و همیشه اشغال لانة جاسوسی را بنی‌صدر بعنوان یك عامل مزاحم خودش تلقی می كرد.

در جریاناتی كه در برابر خط انحرافی بنی صدر بود باز نقطه محوری شهید بزرگوارمان آیت الله بهشتی بود بطوری كه در بیرون هم چنین منعكس كرده بودند كه مسئله ـ مسئله بهشتی و بنی‌صدر است در حالی كه مسئله به آن صورت نبود مسئله خط امام و اسلام و انقلاب بود با خط انحراف غرب زدگی و آمریكائی و انحرافی رودرروی اسلام ـ اما سنبل این خط مرحوم دكتر بهشتی بحساب می آمد و سنبل آن خط هم یا نقطه محوری خط انحرافی هم بنی صدر و به غلط خبرگزاریهای صهیونیستی می خواستند منعكس كنند كه دعوا بین دو فرد است یا احیاناً بین دو گروه است یا بین حزب و جناح بنی‌صدر است در حالی كه دعوا بین اسلام و نفاق بود بین خط اصیل اسلام و انقلاب و امام با همه خطهای انحرافی چپ و راست و لیبرال و ملی گرا و سازشكار و آمریكائی و غیره با اسلام بود.

چرا شهید بهشتی و بطور كلی خط امام مظلوم واقع شد؟

تعبیر بسیار لطیف و پیامبر گونه ای داشت امام در این زمینه كه فرمود بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد و خاری در چشم دشمنان بود و در واقع این مظلومیت مال كل خط امام بود مال حزب بود و مال همه جناحهای اصلی انقلاب در بستر توفنده جناحهای اصلی انقلاب در سینه توفنده انقلاب بود علت مظلومیت این بود كه با همه نقش صادقانه و مثبت و مفیدی كه در هدایت حركت انقلاب و دفاع از اصالت انقلاب داشت و ایشان و همچنین كل این خط را معذالك بیشرین تهمت ها و نستبهای ناروا هم نثار او می شد و مظلومیت به معنای پایمال شدن حق و فراموش شدن نقش و واقعیت ـ اصالت كسی است ـ وقتیكه حضرت علی علیه السلام را می بینیم یا آن همه اوجی كه در زهد و ورع و پارسائی و علم و عدالت و تقوا و شهامت و هم فضیلتها و مكارم داشت معذالك دشمن علیه او آنچنان تبلیغات می كند كه حتی بعد از شهادتش مردم شام تعجب می كنند كه چگونه در محراب عبادت شهید شده مگر او نماز هم می خوانده؟ این مظلومیت است یعنی درست علیرغم همه خدمات و فضیلتهایی كه امام بزرگوار حضرت علی علیه السلام داشته درست در نقطه مقابل رودرروی او تبلیغ وی را آنچنان بمباران می كردند كه مردم این چنین می پندارند یا امام حسین علیه السلام كه برای دفاع از دین جدش قیام كرده بود او را بعنوان خارج از دین جدش معرفی كردند بعنوانی كسی كه خروج و طغیان كرده علیه دین جدش و دشمنانی كه با او مصاف می كنند خودشان را مدافع خلافت اسلامی و نظام اسلامی و اسلام می دانند و امام حسین را منحرف شده از اسلام می شناسانند و این مظلومیت است و به همین ترتیب وقتی ما می بینیم آنچنان حق‌نشناسی نسبت به شهید بزرگوارمان آیت الله بهشتی و همه ارگانهایی كه در این خط بودند می شد كه آنرا مثلاً بعنوان عامل ارتجاع و یا انواع اتهامات دیگر متهم می كردند واین درست در حالی بود كه عظیم ترین نقش را همراه با اصالت و صداقت و ایثار و فداكاری داشتند مثلاً می بینیم دشمن سپاه را بعنوان پاسدار ارتجاع معرفی می كند در حالی كه عظیمترین ایثار و فداكاری را برای حمایت از انقلاب و تحرك انقلابی و اسلامی از خودش بخرج داده ـ سپاهی كه رودرروی دشمن برای نفی امپریالیسم آمریكا و سلطه ابرقدرتها و نفی هر گونه وابستگی جان می دهد و فداكاری می‌كند او را متهم می كنند به اینكه عامل ارتجاع است یا چنین و چنان است این مظلومیت است یعنی حق ناشناسی است پایمال كردن یك حق اصیلی كه وجود دارد و ما میخواهیم با غبار روی آنرا بپوشانیم بنابراین مظلومیت آیت الله بهشتی این بود كه آنچنان كه خدمت كرده بود شناخته نشد بلكه درست بر عكس او را كوبیدند ولی میدانیم كه حق پایدار است و باطل كفی است بر روی این رود توفنده اصیل دیدیم كه با این انفجار چگونه همه پرده های تیره از چهره شهید عزیزمان و همچنین همه نهادهای در این خط برداشته شد و آغاز حركت و تجلی صداقت و پاكی آنها بود و در واقع آن سازندگی كه بدنبال آن بودند بدنبال همین شهادت شروع شد.

مراحل و مدارج علمی ایشان تا چه حدی بوده و تألیفات ایشان در چه زمینه هایی بوده است؟

ایشان باید گفت از پایه گذاران دوره جدید حوزة علمیه قم بودند كه در این دوره بحثهای فكری ـ فلسفی ـ تفسیر ـ تحقیقات اجتماعی و سازماندهی های اجتماعی وارد حوزه شد اساتید مبرزی كه نقش داشتند در این دگرگونی عظیم در حوزه علمیه امام امت بود مرحوم آیت الله بروجردی بود از نظر شیوه فقاهت و استنباط و علامه طباطبائی بود در تفسیر و فلسفه ـ ایشان از همان نادر طلاب فاضل بود كه برای بارور كردن و راه اندازی این جلسات نقش داشت ایشان عضو اولین گروهی كه در درس امام امت شركت كردند و از شاگردان بسیار مبرز مرحوم آیت الله بروجردی و از پایه‌گذاران درسهای فلسفه و تفسیر علامه طباطبائی بودند و همكاری كردند ایشان تحصیلات خودشان را از حدود سال 25 در قم ادامه دادند بعد از آنكه مقداری از تحصیلات سحطی شان را در اصفهان انجام داده بودند و این تدریسها و درسها و تحقیقات تا آخرین سالهایی كه در حوزه قم بودند كه به بعد از سال 42 می انجامد ادامه داشت ایشان بطور قاطع مجتهد بودند و دیدیم كه امام هم دربارة ایشان فرمود كه مجتهد بود ایشان فلسفه را خیلی خوب خوانده بود و خیلی خوب می فهمید دارای اندیشه های برجسته فلسفی بود ایشان با بحثهای اجتماعی اسلام با شیوه های تحقیقی بخوبی آشنا بود كه در واقع راههای شناخت اسلام اصیل را در متون و منابع ارائه می داد كه در این زمینه با ایشان گروهی همكاری می كردند آن كار تحقیقی بودند ایشان در رشته قضا و مسائل حقوقی كار چشمگیری داشت مخصوصاً اخیراً كه چندین جلسه مسئول مطالعات حقوقی بودند و ایشان دقیقاً آنها را هدایت می كرد و این كار در زمینه بحثهای ایدئولوژیك مبانی اعتقادی اسلام و شناخت مكاتب نقش بسیار مؤثری داشت ماركسیسم را خوب می شناخت و خوب نقد می كرد اگزیستانسیالیسم را خوب می شناخت و بسیار خوب نقد می كرد فلسفه های معاصر غربی را بخوبی شناخته بود و با آگاهی عمیقی كه از فلسفه اسلامی و مخصوصاً فلسفه خلاصه را داشت بخوبی از عهده نقد این فلسفه ها و اندیشه ها بر می آمد ایشان سه زبان را خوب می فهمید و صحبت می‌كرد زبان آلمانی ـ انگلیسی و عربی و با هر سه زبان ایشان می توانست مطالعه و تكلم كند و حتی سخنرانی كند ـ از نظر تحصیلات دانشگاهی دوره دكترای الهیات را گذرانید كه البته در مجموع با مطالعاتی كه در حوزه علمیه قم داشت و مطالعات آزادی كه كرده بود چندان دست آورد فوق العاده برای ایشان محیط دانشگاه نداشت تحقیق رساله ایشان در دوره دكتری در رشته مسائل ماوراء الطبیعه در قرآن بود كه این كتاب خدا از دیدگاه قرآن اثر همان كارهای دانشگاهی ایشان است كه البته مجموعه مطالعات ایشان در این زمینه بسیار گسترده تر بود اینطور كه من اطلاع دارم ایشان یادداشتهای زیادی دارد و فیشهای زیادی تهیه كرده بودند در زمینه مسائل مختلف علمی دو سه سال اخیر ایشان در زمینه اقتصاد و اقتصاد ماركسیسم حتی از متون اصلی آنها تحقیق خوبی با گروهی از دانشمندان و فضلای مسلمان و آشنا به اقتصاد اسلامی داشت و در مجموع باید گفت ایشان نوعی جامعیت داشت در آشنائی با علوم و معارف اسلام.

خصوصیات اخلاقی ایشان در ارتباط با دوستان و سایر مردم چگونه بوده است؟

خصلتهای اخلاقی ایشان ممتاز بود ایشان در عین حال آن متانت و ابهتی كه داشت به لحاظ آن مقام و شخصیت ایشان در عین حال حالت تواضع و برخورد بسیار مؤدبانه ای پر از احساس و عاطفه همراه با روانشناسی اصیل و ژرف اسلامی داشتند نقش ایشان برای تشویق افرادی كه دارای یك فضیلتهائی بودند بسیار مؤثر بود قدرت ایشان در شناسائی چهره ها و كشف افرادی كه دارای استعدادهائی بودند بسیار خوب بود محیط های دوستانه ایشان سرشار از عاطفه و گرمی و محبت بود جلسات ایشان معمولاً همراه بود با صفا و نشاط ـ صداقت كاملی كه در قضاوتها و اظهار نظرهایشان به چشم می خورد اعتماد می آفرید و اطمینان می بخشید ـ برای همكاری و تقسیم مسئولیت و ارج نهادن بر نقش دیگران بسیار كوشا بود و در هر حال بایستی گفت كه ایشان تجلی‌گاه اخلاق پاك اسلامی بود.

در خاتمه اگر پیامی دارید بفرمائید؟

ما با از دست دادن ایشان سرچشمه عظیمی را از انقلابمان از دست دادیم و بقول معصوم كه فرمود اذامات عالم آن ثلمه ای كه آدم بخوبی احساس می كند جبران پذیر نیست فقدان ایشان است اما با وجود این وظیفه ماست كه از این شهادتها هر چند هم عظیم باشد بیشتر تحرك و هوشیاری پیدا كنیم نیروها را بسیج نمائیم و آمادگی بیشتری داشته باشیم برای سازماندهی و حمایت و پاسداری از انقلابمان برای قدم برداشتن در خط و راه پاكی كه ایشان و یاران شهیدشان داشتند[1]



[1] - www.tebyan.net

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است